نقش دین در پیشگیری و درمان بیماریها
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:دین،
سلامت،
بیماری،
بهداشت،
درمان.
پرسش:آیا
دین صرفا امری درونی و رابطهای فردی با ماوراءطبیعت است که احیانا توام با انجام اعمالی چون عبادت است و تاثیری بر بهداشت ندارد و یا اینکه دین بر اموری مثل سلامتی و بهداشت دارای تاثیر است. آیا میتوان برای دین در پیشگیری و درمان بیماریها نقشی قائل شد؟ به عبارت دیگر دین و
مذهب با چه روشی میتوانند در روند و سیر بیماریها مداخله نموده، از بروز آنها پیشگیری کرده و در درمان آنها نقش داشته باشند؟
پاسخ اجمالی: دین به عنوان مجموعهای از آموزههای ناظر به واقعیت و ارزشها، در تمامی عرصههای زندگی از جمله بهداشت و درمان دارای نظر بوده و حیطه و گستره آن حتی میتواند علوم طبیعی و یافتههای آنها را دربرگیرد. در این رویکرد دین دارای تاثیراتی مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت و بهداشت جسمی و روحی فرد و جامعه میباشد. این تاثیرات و تاثرات چنان عمیق و بهمپیوسته هستند که باید از تاثیر سطوح مختلف دینداری و دینورزی و میزان التزام به آموزههای دینی بر میزان سلامتی افراد در جامعه سخن گفت.
تاکید بر بهداشت فردی، لزوم مراجعه به طبیب، رعایت بهداشت محیط و نهی از مواد و روابط مضر و ... تنها بخشی از دستورات دینی در جهت پیشگری و درمان بیماریهای جسمی و روحی بوده و بدون تردید میزان پایبندی و تعهد افراد به دین با عمل به این دستورات و آموزهها، ارتباط مستقیمی دارد.
پرداختن به این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که اولا دین و مذهب دارای نقشی بیبدیل در زندگی انسانها بوده و به هیچ روی قابل حذف نمیباشد. بررسی نقش این نهاد مهم در عرصههای مختلف زندگی بشر از جمله "بهداشت و درمان" حائز اهمیت بسیاری میباشد که اتفاقا مورد توجه دانشمندان و پزشکان در کشورهای زیادی قرار گرفته است؛ ثانیا روشن شدن این نقش میتواند تاثیری اساسی در بحث مهم گستره شریعت بجا گذارده، به ایضاح آن و رد شبهاتی که در باب نفی دین جامعنگر طرح میگردد کمک نماید. به دیگر سخن، روشن شدن نقش دین وآموزههای آن در پیشگیری و درمان بیماریهای مختلف، هم در رد شبهات مادیون در اثبات بیفایدگی بل مضر بودن دین و مذهب نقش دارد وهم در اثبات ادعای کسانی که دارای نگرش غیرسکولار به دین بوده، برای آن نقشی همه جانبه در زندگی بشر قائلند؛ حائز اهمیت است.
نکتهای که باید در این بحث به آن توجه داشت آن است که این موضوع مسئلهای چند وجهی بوده، با توجه به گستره وسیع بیماریها، میتواند در علوم مختلفی از جمله بهداشت با گرایشهای مختلفش، پزشکی با دهها رشته تخصصی و فوق تخصصی و روانشناسی با مکاتب گوناگونش مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
تعیین قلمرو دین در این بحث از آن جهت حائز اهمیت است که حیطه و گستره آن را معلوم خواهد کرد. به عبارت دیگر ما باید در این بحث مراد خود را از "دین" و گستره یا گسترههای آن معلوم کنیم. آیا دین مورد نظر ما درباره ارتباطات چهارگانه انسان با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت و جهان هستی دارای نظر و آموزههای ناظر به واقع و ناظر به مفاهیم ارزشی است یا نه، دین امری شخصی است که تنها در مورد رابطه انسان و خدا بحث میکند.
تفاوت میان این دو دیدگاه که یکی جامعنگر و دیگری سکولار است در بحث ما و مباحث شبیه آن دارای اثر فوقالعادهای میباشد که قابل چشمپوشی نیست. در مباحثی این چنین دو رویکرد وجود دارد که یکی از آنها غالب است:
الف) در رویکرد اول که رویکرد غالب در دنیای امروز است، در نگرشی سکولار، دین و مذهب به عنوان امری درونی و رابطهای فردی با ماوراءطبیعت که احیانا توام با انجام اعمالی چون عبادت است، در نظر گرفته شده، سپس تاثیر آن بر اموری مثل سلامتی، میزان جرائم و... بررسی میشود. اکثر پژوهشهایی که امروزه در مجامع علمی غرب در این باره انجام میشود، با این رویکرد میباشد.
ب) در رویکرد دوم که رویکردی جامعنگر و غیر سکولار است، دین به عنوان مجموعهای از آموزههای ناظر به واقع (توصیفی) و ناظر به ارزش (انشایی) دانسته میشود که در تمامی عرصههای زندگی از جمله بهداشت و درمان دارای نظر بوده و حیطه و گستره آن حتی میتواند علوم طبیعی و یافتههای آنها را دربرگیرد. در این رویکرد شاید دیگر نتوان سخن از تاثیر دین و مذهب بر سلامتی به میان آورد، بلکه باید از تاثیر سطوح مختلف دینداری و دینورزی و میزان التزام به آموزههای دینی بر میزان سلامتی سخن گفت، چرا که حتی اگر فردی ملحد نیز به پزشک مراجعه نموده و دستورات وی را انجام دهد، به آموزهای از آموزههای دینی عمل کرده گرچه به دلیل الحاد، از اجر و پاداشی برخوردار نخواهد بود چرا که: «... إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين؛ ... همانا خداوند تنها عمل انسانهای باتقوا را میپذیرد».
به هر تقدیر، گرچه رویکرد برگزیده ما همان رویکرد دوم بوده و تعریف ما از دین مجموعه گزارههای توصیفی و انشائی در عرصه ارتباطات چهارگانه انسان که از سوی خداوند و به واسطه پیامبران الهی جهت هدایت انسان نازل شده میباشد، اما به ناچار باید از تحقیقاتی استفاده کنیم که در انگاره ذهنی و پارادایم رویکرد اول انجام شده است چرا که اکثر قریب به اتفاق تحقیقات موجود در این عرصه توسط غربیان انجام شده است. خوشبختانه حتی در این رویکرد نیز، اکثر پژوهشهای انجام شده مؤید آن است که دینورزی و اعتقاد و تقید به آموزههای توصیفی و انشائی دینی، دارای تاثیر مثبت بر سلامتی میباشند.
تعریف
سلامت و
بیماری در این بحث از دو نظر اهمیت دارد: یکی آن که به ایضاح و روشن شدن مفاهیم مورد بحث ما کمک میکند، دیگر آن که بحث و گفتگو بر سر منشا و علل بیماری و ارتباطی که دین و مذهب میتواند با آن داشته باشد، منوط به تعریفی است که از سلامتی و بیماری ارائه میشود.
سلامتی طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت است از "حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبود بیماری و ناتوانی." بنابراین به کسی فرد سالم گفته میشود که نه تنها رشد کافی، وزن مناسب و تغذیه صحیح داشته باشد بلکه دارای رفتار و فکر سالم نیز باشد.
اما تعریف بیماری؛ به لحاظ نظری تعریف بیماری آن قدرها هم که به نظر میرسد، آسان نبوده و از مسائل غامضی است که در "فلسفه پزشکی" مورد بررسی قرار میگیرد.
برخی از تعاریفی که از بیماری شده است عبارتند از:
الف) بیماری عبارت است از نوعی اختلال در ماشین بیولوژیک.
ب) بیماری عبارت است از خروج از چارچوب طرحی که مختص آن گونه است. این چارچوب تشکیل شده است از نظامی از دستگاههای کارکردی که با یکدیگر همبستگی متقابل دارندو زندگی یک ارگانیسم از آن گونه را تامین میکنند.
ج)... مفهوم بیماری باید شامل تمام این موارد باشد: ۱. اختلالات کارکردی زیست شناختی؛ ۲. تظاهرات ذهنی ناشی از این اختلال؛ ۳. معنای این تظاهرات ذهنی که به سبک و سیاق زندگی بیمار بستگی دارد.
در نظر داشتن سبک و سیاق زندگی در تعریف سوم مطلب مهمی است که در این تعریف به آن اشاره شده است.
بیماریها بر اساس علل ایجاد کننده آنها، دارای منشاءهای گوناگونی میباشند. برای مثال علت بیماریهای عفونی، ویروسها، باکتریها، قارچها، تک یاختهها و کرمهایی میباشند که از طریق تماس با فرد یا حیوان آلوده، آب و خاک آلوده، خون، رابطه جنسی و... وارد بدن شده، ایجاد بیماری میکنند. یا اغلب بیماریهای داخلی در اثر عواملی چون ژنتیک، برخی میکروبها، عوامل مضر محیطی (مثل مواد سمی موجود در هوای آلوده)، سوء تغذیه، پرخوری، چاقی و کمتحرکی، سیگار و مواد مخدر، استرس و فشار روحی و... به وجود میآیند و.... اگر بخواهیم فهرستی از بیماریهای شایع در ایران و جهان تهیه نمائیم، سرماخوردگی، پوسیدگی دندان، اسهال و استفراغ، برخی بیماریهای پوستی مثل اگزما، برخی بیماریهای قلبی عروقی، برخی بیماریهای روانی مثل اضطراب و افسردگی، زخم معده و اثنیعشر، کمخونی فقرآهن و... در صدر این فهرست قرار میگیرند.
نکته بسیار مهم در این باب این است که سلامتی پیکرهای واحد و کلیتی تجزیهناپذیر و متشکل از ابعاد درهم پیچیده جسمانی، روانی، معنوی و اجتماعی است که هر گونه تغییر و تحول در هریک از این ابعاد، به تغییر و تحول در آن میانجامد. به دیگر سخن، شیوه زندگی (Life Style) افراد و وضعیت سلامت فردی و روانی آنان تحت تاثیر شدید فرهنگ و نظام ارزشی جامعه بوده و نگرش افراد به زندگی، به جهان هستی، به انسان، به مرگ و.... و رفتارهایی که در پی آن نگرشها سر میزند، دارای نقشی اساسی در سلامتی و نیز ایجاد بیماریها دارد. برای مثال نحوه زندگی مدرن غربی که امروزه بر اثر روند جهانی سازی؛ که برخی آن را غربی سازی (Westernization) و آمریکاییسازی (Americanization) دنیا نامیدهاند؛ گسترش یافته، خود در ایجاد و گسترش برخی بیماریها نقش داشته است.
رواج مصرف غذاهای سریعالطبخ موسوم به فست فود (Fast Food)، مصرف مشروبات الکلی، استفاده از مواد سمی خطرناک در انواع محصولات، آلودگی شدید اکوسیستمها، کمتحرکی، گسترش سکس و روابط ناسالم جنسی و... از عواملیاند که باعث شده آمار برخی از بیماریها رو به فزونی نهد؛ چنانکه از هر هشت زن آمریکایی یک زن در طول عمر خود به سرطان سینه مبتلا میشود ... و عواملی چون چاقی، مصرف مشروبات الکلی و عدم تحرک، از مهمترین عوامل ابتلا به این بیمار در بین زنان آمریکایی میباشد.
همچنین استفاده از انواع مواد شیمیایی خطرناک در محصولات آرایشی که پژوهشهای مختلف نشاندهنده ارتباط تنگاتنگ این مواد با بروز انواع سرطان، نارساییهای تولید مثل، سقط جنین و حساسیتهای پوستی میباشد، رواج زیادی دارد.
حرصی که انسان مدرن برای کسب ثروت و تسلط بر طبیعت دارد خود منجر به تولید هزاران نوع بیماری شده است. برای مثال فقط تولید طلا در آفریقا، در اکثر موارد به بهای تخریب محیطزیست، تضییع حقوق کارگران، افزایش جنگ و درگیریهای خشونتبار، آوارگی مردم، آلوده نمودن دریاها و اقیانوسها و انتشار گازهای سمی تمام میشود.
منظور نگارنده از بیان این موارد آن است که نباید از عوامل اصلی و کلان تولید بیماریها در دنیای امروز غافل شد و نقش اساسی شیوه زندگی مدرن که بر اساس اندیشههای اومانیستی و انسان محورانه بنا گشته - و نیز اعمال نادرست بشر مدرن و غارتگران بینالمللی را که به ایجاد فساد در زمین منجر شده از یاد برد و تنها به موارد فرعی پرداخت.
بطور کلی میتوان انواع نگرشهای مختلف به تاثیر دین در سلامت و بهبودی و درمان افراد بیمار را به دو دسته نگرشهای بدبینانه و نگرشهای واقعبینانه تقسیم نمود:
برخی افراد معتقدند بین دینداری و سلامتی نه تنها ارتباط مثبتی وجود ندارد بلکه دین اساسا دارای آموزههایی است که سلامتی انسان را به خطرانداخته، در او تولید بیماری میکنند! فروید از جمله این افراد است. وی دین را یک نوروز وسواسی همگانی میداند که از بقایای ذبح دیرینه پدر در قبائل اولیه و احساس گناه ناشی از آن و عبادت و پرستش خدا ( همان پدر که جنبه الوهیت پیدا کرده) برای جبران آن میداند.
او همچنین در تقریری دیگر دین را همانا احساس بیچارگی انسان دانسته که از احساس ضعف و ترس کودکی و نیاز به حمایت پدر باقی مانده است.
دکتر آلبرت الیس بنیانگذار و رئیس مؤسسه درمانی عاطفی عقلانی نیویورک نیز میگوید:
دین درونی، سنتی یا جزمگرا یا چیزی که ممکن است تدین نامیده شود، به طور عمده با ناراحتیهای عاطفی مرتبط است... . شخصی که از نظر عاطفی سالم است، انعطافپذیر، باز، مداراگر و متغیر است و شخص دینی متعبد متمایل است که غیرقابل انعطاف، بسته، نابردبار و تغییرناپذیر باشد. بنابراین تدین از جهات متعددی با تفکر غیرمنطقی و آشفتگی همراه است.
افراد و دانشمندان دیگری نیز بودهاند که در این باره اظهار نظر نموده و رابطه دین و سلامتی را منفی معرفی کردهاند. در این اظهار نظرات آسیبهای چندی به چشم میخورد:
۱. اولا، این نظرات غالبا بدون دلیل بوده، هیچ گونه برهان، تحقیق تجربی یا شواهد نقلی معتبری از آن حمایت نمیکند. این آسیب، به ویژه در مورد نظرات فروید بیشتر به چشم میخورد؛
۲. ثانیا، بیشتر این آراء درباره دین مسیحیت است و مشکل بتوان آن را به همه ادیان تسری داد؛
۳. ثالثا، صاحبان این آراء، بین دین و رفتار دینداران خلط نمودهاند. به عبارت دیگر رفتار یا رفتارهایی از افراد متدین را در نظر گرفته و بر اساس آنها بر دین نیز حکم میرانند؛
۴. رابعا، دچار مغالطه ارزیابی یک طرفه شده، محاسن و مزایای تدین را به کلی نادیده گرفتهاند و این نیست جز به این علت که دین را مصداقا یک چیز دیده، از تنوع و تقسیماتی که میتوان درباره دین داشت غفلت یا تغافل نمودهاند؛ تقسیماتی چون دین مصون از تحریف و دین تحریف شده، دین بشری و دین الهی و.... صاحبان این نظریهها همچنین تنوعی که در میان دینداران و متدینان و مراتب گوناگونی که آنان دارند، نادیده گرفته، بر همه به یک چوب حکم رانندهاند.
امروزه با کنار گذاشتن نسبی واکنشهای خصمانه در مقابل دین و انجام پژوهشهای علمی، مشخص شده که دین و مذهب در عرصههای مختلفی از جمله بهداشت و درمان و سلامت، دارای نقشی مثبت میباشد. خوشبختانه این رویکرد هر روز در حال گسترش بوده، جایگاه قابل قبولتری را در دنیای ملحد یا سکولار امروزین و در مجامع علمی کسب مینماید.
قبل از هر چیز باید به این نکته مهم توجه داشت که همان طور که نسخه پزشک بر روی کاغذ به خودی خود، نقشی در درمان بیماری ندارد و باید به آن و دستورات نوشته شده بر آن عمل کرد تا نتیجه حاصل شود، به همین نحو، دین و آموزههای آن نیز تا وقتی که با اعتقاد به آنها عمل نشود، اثر چندانی در بر نخواهد داشت. در واقع این "تدین" است که در فرد و جامعه، آثاری را که دین به آن وعده داده، بر جا خواهد گذاشت. تدین نیز دارای مراتب گوناگونی است که در آئین اسلام، از اسلام آوردن ظاهری و انجام مراسم عبادی و عمل به احکام تا بالاترین مراتب یقین را در بر میگیرد. هر چه میزان تدین و عمق معرفت فرد نسبت به دین افزوده شده و رویکرد وی به دین و مذهب، از انگیزههای سودمدارانه (به معنای استفاده ابزاری از ظواهر دینی برای رسیدن به منافع مادی و دنیوی) فاصله بیشتری بگیرد، آثاری چون آرامش، رضایت از زندگی، خودشکوفایی، قدرت تامل در باب خود، قدرت مقاومت در برابر فشارهای روانی و جسمانی، مهرورزی با خود و دیگران و.... بیشتر در فرد به وجود خواهد آمد:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ اَوْ اُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاه طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُم بِاَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛
هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات (حقیقی) بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.»
تاثیرات مثبت تدین را میتوان در ۳ بخش جسم، روح و روان و اجتماع و جامعه مشاهده نمود:
تدین در رابطه با سلامت جسمانی به دو نحو مستقیم و غیر مستقیم تاثیرگذار است. توصیهها و دستورات دینی زیر میتواند از مصادیق تاثیرگذاری مستقیم آموزههای دینی بر سلامت جسمانی محسوب شود:
در آموزه های اسلام در موارد بسیار بر لزوم رعایت پاکیزگی تاکید شده است؛ برای مثال در روایتی
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند: «هراندازه که میتوانید خودتان را با نظافت و پاکیزه کنید؛ زیرا خداوند متعال، اسلام را بر نظافت بنا نهاده است.»
وجوب اعمالی چون وضو و غسلهای مختلف، توصیه موکد به انجام اعمالی مثل مسواک زدن؛ چنانکه در روایت آمده است: «خواندن دو رکعت نماز با مسواک، با فضیلت تر از هفتاد رکعت بدون مسواک است.»
همچنین توصیه به شستشوی دستها قبل و بعد از غذا خوردن که در پیشگیری از بسیاری از بیماریها موثر است.
وجوب حفظ سلامتی و لزوم مراجعه به طبیب در هنگام بیماری و عدم کتمان مرض (که خود موجب تشخیص سریع بیماری میشود)؛ برای مثال حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: هر کس بیماری خود را از پزشکان پنهان دارد، به بدن خود خیانت کرده است.
از جمله دیگر توصیهها و دستورات دینی که تاثیر مستقیمی بر سلامت جسمانی افراد در جامعه دارد؛ لزوم رعایت بهداشت محیط است. روایت شده که در دوران حکومت
امام علی (علیهالسّلام) آب فرات بالا آمد. مردم به آن حضرت گفتند: میترسیم آب ما را فرا گیرد و غرق سازد. امام بر مرکب خویش سوار شد و آهنگ فرات کرد. در مسیر به گروهی از جوانان برخوردند که نیزهبازی میکردند و شماری از آنان به سخره، با چشم به حضرت اشاره کردند. حضرت به سوی آنان برگشت و فرمود: ای باز ماندگان قوم ثمود، وای روی بر گردانندگان به ناز و افاده! آیا شما را جز فرومایگان میتوان نامید و سپس فرمود: چه کسی جلو این فرومایگان را میگیرد؟ بزرگان آنان روی به حضرت کردند و گفتند: اینان جوان هستند و نادان و رفتار آنان را بر ما مگیر و از ما درگذر! حضرت فرمود: در نمیگذرم مگر آنکه تا هنگامی که برمیگردم، جایگاه اینان را در هم بکوبید و دریچههای خانههایی را که به کوچه گشوده میشود ببندید و ناودانها و آبریزگاههایی که به کوچه راه دارند و گندابها و پلیدیها را در گذرگاه مردم میریزند ازبین ببرید؛ زیرا همه اینها در راه و گذرگاه و محل رفت و آمد مسلمانان قرار گرفتهاند و سبب آزار و اذیت آنان میشود.
یکی دیگر از توصیهها و دستورات دینی که تاثیر مستقیمی بر سلامت جسمانی افراد در جامعه دارد؛ نهی از برخی اعمال و رفتارهای فردی و اجتماعی است، مثل اجتناب از تماس با بیمارانی که بیماری مسری دارند؛
نهی از شرب مسکرات و نهی از روابط ناسالم و نامشروع جنسی، که در پیشگیری از بیماریهای شایع و خطرناکی چون ایدز و هپاتیت موثر است؛ نهی از مصرف مواد مضر که سیگار و انواع مواد مخدر و روانگردان میتوانند مصداق آنها باشند و فروش و قاچاق آنها؛ نهی از خودکشی، خشونت و دیگر آزاری.
امروزه بیماریهایی چون ایدز، هپاتیت، بیماریهای مقاربتی، دهها نوع سرطان، سیروز کبدی و خشونت و دیگر آزاری...، که دارای هزینههای بسیار سنگین مالی و جانیاند بر اثر همین چند عامل ایجاد شده و گسترش یافتهاند. برای مثال بیماریهای ناشی از خشونت در کشورهای توسعه یافته دنیا بیش از ۱۴ درصد از کل بیماریها و در کشورهای درحال توسعه بیش از ۱۵ در صد از کل بیماریها را تشکیل میدهد. تنها در آمریکا هزینه سالانه مالی برای جراحت ناشی از خشونت در طول سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ معادل ۳۴ بیلیون دلار بوده که با افزودن سایر هزینههای ناشی از کاهش کیفیت زندگی به مرز ۵۴ بیلیون دلار میرسد!
اگر تبعات روانی و اجتماعی برخی از این عوامل - مثل شرب مشروبات الکلی، تجارت و مصرف مواد مخدرو روابط ناسالم جنسی - را نیز در نظر بگیریم؛ تبعاتی مثل اضطراب، افسردگی، خودکشی، قتل، اختلافات خانوادگی، افزایش تصادفات رانندگی و... آنگاه درمییابیم که انجام دستورات دینی فوق، چه تاثیر شگرفی در پیشگیری از بروز این مصائب دارد.
تاثیر غیرمستقیم تدین بر سلامتی جسمانی، اما بسیار گستردهتر است. این تاثیر از طرق مختلفی انجام میپذیرد: از طریق تغییر نگرش به زندگی و شیوه آن، از طریق دریافت حمایتهای اجتماعی، از طریق افزایش قدرت مقاومت در برابر استرسها و... .
شاید بتوان گفت بیشترین تاثیر تدین و التزام دینی و مذهبی بر روی سلامت روان انسان است. این مطلب با توجه با این که انسان دارای جسم و
روح بوده و این هر دو بر یکدیگر تاثیر شگرفی دارند، دارای اهمیتی فوقالعاده میباشد. امروزه بیماریهای جسمانی بسیاری شناخته شدهاند که تحت تاثیر استرسهای روانی ایجاد یا تشدید میشوند که از آنها به عنوان بیماریهای روان تنی (Psychsomatic dis) یاد میشود. برخی از متخصصین گفتهاند: حتی به گونهای محافظهکارانه بیان شده که یک سوم از بیماریهای جسمی از عوامل روحی ناشی است.
به عبارت دیگر عوامل روحی در ایجاد آنها نقش بسزایی دارند؛ بیماریهایی چون: سکته قلبی، زخم معده و اثنی عشر، ام اس مغزی، پسوریازیس (نوعی بیماری پوستی)، فشار خون بالا، سندرم روده تحریک پذیر و دهها بیماری دیگر. نیز برخی از علائم جسمانی، علت روانشناختی دارند؛ علائمی مثل: درد شکم، درد غیر قلبی قفسه صدری، سردرد، درد آتیپیک صورت، دردهای عضلانی، درد لگنی، خستگی مزمن، تپش قلب، سرگیجه، وزوز گوش، تنش قبل از قاعدگی و... .
طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۳م، حدود ۵۰۰ میلیون نفر در دنیا مبتلا به یکی اختلالات روانیاند که از این عده ۵۰ میلیون مبتلا به اختلالات شدید روانی، ۱۵۰ میلیون نفر مبتلا به اختلالات خفیف روانی هستند.
در ایران نیز طبق آمار ۱۳۷۸ش در مجموع ۲۱ درصد افراد بالای پانزده سال از انواع اختلالات روانی رنج میبرند.
انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ میلادی، سهم اختلالات روانی و عصبی ۵۰ درصد افزایش یابد و از ۱۱ درصد کنونی به ۱۵ درصد کل بار جهانی بیماریها برسد.
در میان بیماریهای روانی نیز اختلالات اضطرابی و افسردگی از شیوع فوقالعادهای برخوردار بوده، هزینههای فراوان معنوی و مادی به جامعه تحمیل میکنند. در رابطه با ارتباط دین و سلامت روانی نیز تحقیقات فراوانی انجام شده است که به برخی اشاره میشود.
- پژوهشها نشان داده تعهد خالصانه دینی با نقصان آمار افسردگی، بهبودی سریع افسردگی، عزت نفس بالاتر، سازگاری و رضایت در زناشویی همراه است.
- حضور مداوم در کلیسا یا کنیسه، با ۴۰ تا ۵۰ درصد تقلیل در حدت افسردگی، آمار پایینتر خودکشی، کاهش اختلالات ناشی از اضطراب، میزان کمتر میخوارگی و مصرف دارو، حمایت اجتماعی بیشتر، احساس خوشبختی، تطبیق دادن، ثمربخشی و رضایت بیشتر از زندگی همراه است.
- نتائج دو پژوهش در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۹۱ میلادی نشان داد که افراد پای بند به اصول مذهب، ناراحتیهای روانی کمتری دارند.
- بررسیهای انجام شده در سال ۱۹۸۸ میلادی نشان میدهد که انجام اعمال مذهبی، بیش از دیگر متغیرهای مورد بررسی، رضایتمندی از ازدواج را پیش بینی میکند. نیز نشان داده شد که افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی میکنند، مذهب را به عنوان مهمترین عامل رضایتمندی در ازدواج تلقی میکنند.
امروزه مسائل و معضلاتی مختلف در سطح جهانی بروز یافته که با سلامتی انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط است. مسائلی مثل جنگ، فقر، بیسوادی، تکثیرنفوس، آلودگی محیط زیست و اکوسیستمها، انتشار گسترده گازهای گلخانهای، زیر پا نهادن حقوق حیوانات و نابودی گونههای زیستی، آلودگی شیمیایی، انباشت زبالههای هستهای، سیطره رسانهها، استفاده غلط از علم و تکنولوژی و... . این که ریشه این معضلات را در کجا باید جستجو کرد خود به بحثی مستقل نیاز دارد اما اگر بخواهیم در جملهای کوتاه آن را معرفی کنیم، باید بگوییم که ریشه اکثر این معضلات را باید در تحولات ۴ قرن اخیر در دنیای غرب و سیطره تفکر اومانیستی و انسانمحورانه در مقابل تفکر خدامحورانه بر همه جهتگیریها و تسلط نسبی غربیان بر جهان جستجو نمود.
ادیان الهی به ویژه اسلام در تمامی این موارد دارای آموزه و دستوراتی است که عمل به آنها به رفع آنها منجر خواهد شد. بر طبق آیات قرآن کریم این نحوه عمل نادرست و به تعبیر دقیقتر، گناه انسان است که منجر به ایجاد انواع تباهی در زمین شده است: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ اَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ.»
و این گناه نه تنها ویرانگر فرد بل نابود کننده ملتهاست: «اَلَمْ یَرَوْاْ کَمْ اَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنَّاهُمْ فِی الاَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکُمْ وَاَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَیْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الاَنْهَارَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ فَاَهْلَکْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَاَنْشَاْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ.»
راه اصلاح وضعیت فعلی نیز ترک بزرگترین گناه انسان مدرن یعنی اعراض از دین الهی، رجوع به آن و تبعیت از آموزههایش است؛ «وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالاَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَاَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ.»
واقعیت آن است که ارتباط آموزههای اسلامی و سلامت از آنچه مختصرا در اینجا ذکر شد فراتر بوده و در این بحث از مسئله حکومت اسلامی و نقش بی بدیل آن در تغییر مناسبات ظالمانه و اصلاح نظام ارزشی و نیز اجرای سیاستهای عادلانه در عرصه سلامت و... سخنی به میان نیامد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نقش دین و مذهب در پیشگیری و درمان بیماریها»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۱/۱۶.