نفس مطمئنه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: نفس مطمئنه ، اماره، لوامه
پرسش: در مورد نفس
مطمئنه كمي برايم توضيح دهيد؟
در مورد نفس مطمئنه كمي برايم توضيح دهيد؟ آيا انسان هاي عادي داراي آن هستند؟
نفس ناطقه را به اعتبارات مختلف اماره و لوامه و مطمئنه گويند و باعتبار آنكه متجلى به
فضائل و خالى از
رذائل بوده و با مقتضيات شهوات اندر معارضه افتد مطمئنه گويند.
روح انسان كه موضوع علم
اخلاق است داراى سه نيرو يا
قوّه است كه عبارتند از:
۱.«توانايى شناخت»،
۲.«توانايى جذب»،
۳.«توانايى دفع».
روح را به جهت نيروى
شناخت «نفس مطمئنه» يا داراى
قوه ناطقه گويند،
و با توجه نيروى
جذب «
نفس اماره » يا داراى قوه
شهویه مىنامند،
و با در نظر گرفتن نيروى
دافعه «نفس
لوامه » يا داراى قوه
غضبیه مىنامند.
در كتاب
فرهنگ معارف اسلامى چنين آمده: نفس
ناطقه را به اعتبارات مختلف
اماره و
لوامه و
مطمئنه گويند و باعتبار آنكه متجلى به
فضائل و خالى از
رذائل بوده و با مقتضيات
شهوات اندر معارضه افتد
مطمئنه گويند.
نفس مطمئنه تارك هواى نفسانى و لذات فانيه
دنیا است و
راضیه و
مرضیه است به آنچه خدا خواهد كه فرمود «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»
نفسي كه
راضی و خشنود و خالى از هم و غم
و منقاد
عقل باشد و
طلب خير
ملکه او شده را نفس مطمئنّه گويند.
پس نفس انسان داراى شؤون و مراتبى است.
پايينترين مرتبه آن، نفس اماره بالسوء است كه مربوط به حالت نقص نفس و مرحلهاى است كه انسان از درون ميل به كجروى و
افراط و
تفریط در امور زندگى و گرايش به بدى و شرور دارد و از
خیر و حالت
تعادل در
انتخاب و گرايش منحرف مىشود.
مرتبه دوم نفس كه مربوط به نفوس در حال كمال و خود ساخته است - نفس
لوامه مىباشد. نفس آدمى در اين مرحله، بيشتر ميل به
خیر و نيكى و اعتدال دارد و چنانچه انسان احيانا دچار
انحراف ، بدى و افراط و
تفریط شود، از درون او را ملامت و سرزنش مىكند تا دوباره او را به طرف
اعتدال و خير وادار نمايد.
مرتبه سوم نفس(مرحله
کمال نفس آدمى) نفس مطمئنه است.
انسان با رسيدن به نفس مطمئنه،
کمال و
سعادت و آرامش حقيقى زندگى خود را پيدا مىكند و صاحب نفس راضيه و مرضيه مىشود؛ يعنى، هم او از خدا راضى مىگردد و هم حقتعالى از او رضايت دارد.
نفس ناطقه همان حقيقت و هويّت انساني است كه در هر انسان وجود دارد و مايه تشخيص و تميّز انسان از ساير حيوانات است. «ناطقه» به معني سخن گفتن نيست، بلكه به معني ادراك كليّات و
تعقّل است. انسان در صورتي به كمال ميرسد كه بر مبناي
تعقّل عمل كند. عقل - طبق روايتي از
امام صادق(ع) چيزي است كه خداوند با آن پرستش مي شود و
بهشت به
وسیله او به دست مي آيد: «اَلْعَقلُ ماعُبِدَ بِهِ الرحمن وَاكْتُسِبَ بِه الجِنان».
نفس ناطقه در صورتي به
کمال خود مي رسد كه
انسان ، بنده
کامل خدا شود و وظايف
عبودیّت را به طور كامل انجام دهد و براي انجام
تکالیف تلاش كند.
پس در نهاد هر انساني نفس مطمئنه بصورت بالقوه وجود دارد و هر كه در راه بندگي تلاش كند به فعليت خواهد رسيد.
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی