• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مکان احرام پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: احرام، پیامبر، ذو‌الحلیفه.

پرسش: میقات حاجیان و عمره‌گزاران از ذو‌الحلیفه است اما چرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از بیداء محرم شد؟



به اتّفاق محدّثان و فقیهان شیعه و اهل‌سنّت، میقات حاجیان و عمره‌گزارانی که از مدینه به سوی مکّه حرکت می‌کنند، «ذو‌الحُلَیفه» است.
[۳] مالک بن انس، الموطّا، ج۱، ص۳۳۰.
[۵] سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۶۶.
این مکان (که مسجد شجره نیز نامیده می‌شود) از سوی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عنوان میقات کسانی اعلام شد که از مدینه عازم مکّه هستند.احادیث فراوانی بر این نکته تأکید دارند؛
امّا دو روایت از اهل‌سنّت (یک. جابر می‌گوید: «لَمّا ارادَ النَّبیُّ صلی اللّه علیه و آله الحَجَّ، اذَّنَ فِی النّاسِ فَاجتَمَعوا، فَلَمّا اتَی البَیداءَ احرَمَ؛ هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آهنگ حج کرد، میان مردم ندا داد و مردم گرد آمدند و چون به صحرای بیداء رسید، مُحرم شد»؛ دو. ابن‌عبّاس می‌گوید: «اغتَسَلَ رَسولُ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثُمَّ لَبِسَ ثِیابَهُ، فَلَمّا اتی ذَا الحُلَیفَةِ صَلّی رَکعَتَینِ، ثُمَّ قَعَدَ عَلی بَعیرِهِ، فَلَمّا استَوی بِهِ عَلَی البَیداءِ احرَمَ بِالحَجِّ؛ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غسل کرد. آن‌گاه لباسش را پوشید و چون به ذو‌الحلیفه رسید، دو رکعت نماز خواند و سپس روی شترش نشست و چون در بیداء قرار گرفت، به حج مُحرم شد» ؛ و یک روایت از شیعه (که تنها شیخ صدوق آن را نقل کرده)، (شیخ صدوق آورده است «فاذا خرج (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من المسجد فسار و استوت به البیداء حین یحازی المیل الاوّل، احرم؛ چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مسجد شجره بیرون آمد، حرکت کرد تا بیداء در برابرش قرار گرفت، رو به روی میل (نشان) نخست آن، و در آن‌جا مُحرم شد) حاکی از آن است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در محلّی دیگر به نام «بیداء» مُحرم شده‌اند.

۱.۱ - تردید در اعتبار این گزارش‌ها

با توجّه به این‌که بیداء، مکانی بلندتر از ذو الحُلَیفه و مُشرف به آن است و بیداء و ذو الحُلَیفه دو جای متفاوت، ولی به هم چسبیده‌اند، این گزارش‌ها را می‌توان شاذ و بی‌اعتبار دانست، بویژه اگر گزارش‌هایی مانند گزارش سالم بن عبد اللّه از پدرش را در نظر آوریم. در این گزارش، عقیده کسانی که می‌پندارند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بیداء احرام بسته، نادرست و باطل خوانده شده است و به صراحت می‌گوید:
«ما اهَلَّ رَسولُ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الاّ مِن عِندِ المَسجِدِ، یَعنی مَسجِدَ ذِی الحُلَیفَةِ؛ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جز از مسجد یعنی مسجد ذو‌الحلیفه مُحرم نگشت.»
افزون بر این، ابن‌عبّاس که خبر احرام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از بیداء را به او منسوب کرده‌اند، در نقلی دیگر می‌گوید:
«خَرَجَ رَسولُ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حاجّا فَلَمّا صَلّی فی مَسجِدِهِ بِذِی الحُلَیفَةِ رَکعَتَیهِ اوجَبَ فی مَجلِسِهِ، فَاَهَلَّ بِالحَجِّ حینَ فَرَغَ مِن رَکعَتَیهِ؛ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای حج‌گزاردن، از مدینه بیرون آمد. هنگامی که در مسجد ذو‌الحُلَیفه نماز خواند، در همان نمازگاهش و پس از فراغ از نماز، مُحرم شد.
بر این پایه احرام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ذو‌الحلیفه جای تردید ندارد؛
امّا برخی شارحان حدیث و فقیهان، فارغ از ضعف و قوّت سندی این گزارش‌ها، (حاکم نیشابوری، هر دو خبر ابن‌عبّاس را نقل کرده و هر دو را صحیح دانسته است ( در حالی که بسیاری از محدّثان، طریق به روایت ابن‌عبّاس را در باره احرام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از بیداء ضعیف می‌دانند
[۱۹] ر.ک: صنعانی، محمد بن اسماعیل، سبل السلام، ج۲، ص۱۹۰.
[۲۱] بيهقي، احمد بن حسين، السنن الکبري، ج۵، ص۳۳.
[۲۲] ذهبی، شمس‌الدین، تنقیح التحقیق فی احادیث التعلیق، ج۲، ص۱۳.
) به جمع آنها همّت گماشته‌اند که برخی را گزارش می‌کنیم:

۱.۲ - نظر محمدتقی مجلسی

۱. علاّمه محمّدتقی مجلسی، عبارت موجود (مقصود، جمله «فاذا خرج (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من المسجد فسار و استوت به البیداء حین یحازی المیل الاوّل، احرم» است.) در روایت شیخ صدوق را منفرد خوانده و گفته است که آن عبارت در نقل کلینی در الکافی و شیخ طوسی در تهذیب الاحکام وجود ندارد؛ امّا در صورت صحّت آن، مقصود از آن عبارت را ورود کامل به ذو‌الحلیفه دانسته و این‌گونه دلیل آورده که: مسجد شجره، در پستی و بیداء بر فراز آن قرار دارد. پس اگر کسی کاملاً داخل ذو‌الحلیفه نشود، بیداء در برابرش قرار نمی‌گیرد.

۱.۳ - نظر فیض کاشانی

۲. فیض کاشانی بر این باور است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ذو الحلیفه مُحرم شده و تلبیه لازم را نیز همان‌جا بر زبان آورده است؛ امّا از بالای بلندی بیداء، لبّیک را با صدای بلند تکرار کرده و همین، سبب شده که برخی تصوّر کنند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن‌جا مُحرم شده است.
این وجه جمع را می‌توان به حدیث امام صادق (علیه‌السّلام) مستند کرد. کلینی و شیخ طوسی، این حدیث را نقل کرده‌اند و متن آن، چنین است:
«عبد اللّه بن سنان انَّهُ سَاَلَ ابا عَبدِ اللّه (علیه‌السّلام): هَل یَجوزُ لِلمُتَمَتِّعِ بِالعُمرَةِ الَی الحَجِّ ان یُظهِرَ التَّلبِیَةَ فی مَسجِدِ الشَّجَرَةِ؟ فَقالَ: نَعَم انَّما لَبَّی النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَلَی البَیداءِ لِاَنَّ النّاسَ لَم یَکونوا یَعرِفونَ التَّلبِیَةَ فَاَحَبَّ ان یُعَلِّمَهُم کَیفَ التَّلبِیَةُ؛ عبد اللّه بن سنان از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسید: آیا جایز است کسی که برای حجّ تمتّع مُحرم می‌شود، تلبیه گویی خود را در مسجد شجره آشکار کند؟ فرمود: «آری. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تنها به این دلیل بر بالای بیداء لبّیک گفت که دوست داشت چگونه تلبیه گفتن را به مردم (که تلبیه گفتن را بلد نبودند)، یاد بدهد».
برای تأیید این نظر به روایت ابن‌عبّاس نیز می‌توان استدلال کرد. ابن‌عبّاس بر این باور است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چند بار لبّیک گفته است؛ امری که بر پایه احادیث شیعه و اهل سنّت نیز مستحب است. ابن‌عبّاس می‌گوید: چون حج‌گزاران دسته دسته به میقات می‌آمدند و هر دسته در جایی متفاوت از دسته دیگر بودند، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را می‌دیدند و لبّیک ایشان را می‌شنیدند و تنها همان را نقل می‌کردند. از این‌رو گزارش‌ها متعدّد و متفاوت نشان می‌دهند.

۱.۴ - تفصیل میان احرام و لبیک‌گویی

۳. وجه سوم، تفصیل میان احرام و لبّیک‌گویی است؛ یعنی احرام باید در مسجد شجره صورت گیرد؛ امّا لبیک‌گویی می‌تواند‌ اندکی بعد تحقّق یابد. به سخن دیگر، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مسجد شجره مُحرم گشته؛ ولی بر بالای بلندی بیداء، لبّیک گفته است تا چگونگی لبّیک‌گویی را به مردم بیاموزد.

۱.۴.۱ - دیدگاه برگزیده

به نظر می‌رسد که دیدگاه نخست با اطّلاعات جغرافیایی و تاریخی، هماهنگ نیست؛ زیرا ورود به ذو‌الحلیفه و قرار گرفتن در مسجد شجره، نیازی به رسیدن به بیداء ندارد. ذو‌الحلیفه و مسجد آن، صدها متر مربّع مساحت دارند و با برداشتن چند گام می‌توان از رسیدن به آن و قرار داشتن در مسجدش اطمینان یافت.
نظر دوم نیز با گزارش دقیق و مرحله به مرحله امام صادق (علیه‌السّلام) از حجّ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ناسازگار است. این گزارش، تهی از ذکر لبّیک در مسجد شجره است؛
[۳۰] ر.ک: حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۳۹، ح۳۳۷۹.
نکته‌ای که به هیچ روی نمی‌توان از ذکر آن چشم پوشید، چنان‌که روایت امام صادق (علیه‌السّلام) را نمی‌توان همسان گزارش دیگران از حجّ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پنداشت.

بر این پایه، تنها دیدگاه سوم را می‌توان پذیرفت. این دیدگاه بر این امر مبتنی است که بپذیریم می‌توان میان احرام و لبّیک گویی فاصله‌ انداخت؛ یعنی بگوییم لبّیک گفتن، از اعمال واجب احرام و حج است؛ امّا لازم نیست همراه با بر گرفتن جامه احرام و مقارن با تجرّد از لباس معمولی و نیّت احرام باشد. این نظر، مستند به احادیث متعدّد و صریح در این باره است که نزد برخی فقیهان شیعی، مقبول است.
نتیجه این دیدگاه آن است که کسی که عازم مکّه است و از ذو‌الحلیفه می‌گذرد، باید در آن مُحرم شود و مطابق با سیره همه مسلمانان می‌تواند همان جا لبّیک را هم بگوید؛ امّا به تأخیر‌ انداختن لبّیک‌گویی تا بیداء و یا تکرار آن در آن‌جا نیز جایز است. گفتنی است که تکرار لبّیک در هر بلندی و پستی و به گاه پیاده و سوار شدن و در سحر گاهان برای مُحرم، مستحب است.

۱.۴.۲ - نکته مهم

نکته مهم آن است که مقلّدان در مسئله احرام و لبّیک گویی، باید بر اساس فتوای مرجع تقلید خود، عمل کنند و یا احتیاط نمایند.


۱. ر.ک:حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۸۸.    
۲. شافعی، محمد بن ادریس، الاُمّ، ج۲، ص۱۵۰.    
۳. مالک بن انس، الموطّا، ج۱، ص۳۳۰.
۴. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۱۹۳، باب «المواقیت».    
۵. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۶۶.
۶. ر.ک:کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۱۸-۳۱۹، باب «مواقیت الاحرام».    
۷. ابن‌بابویه قمی، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۳، باب «مواقیت الاحرام».    
۸. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۵۴-۵۶.    
۹. ابو‌عیسی ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۳ ص۱۸۱، ح۸۱۷.    
۱۰. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱ ص۶۱۵، ح۱۶۳۸.    
۱۱. ابن‌بابویه قمی، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۳، ح۲۵۲۲.    
۱۲. ابو‌داود سجستانی، سلیمان بن الاشعث، سنن ابی‌داود، ج۲، ص۱۵۰، ح۱۷۷۱.    
۱۳. ر.ک:حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۱۵، ح۱۶۳۸.    
۱۴. ابو‌داود سجستانی، سلیمان بن الاشعث، سنن ابی داود، ج۲، ص۱۵۰، ح۱۷۷۰، باب «وقت الاحرام».    
۱۵. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۲۱، ح۱۶۵۷.    
۱۶. ر.ک:حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۱۵، ح۱۶۳۸.    
۱۷. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۲۱، ح۱۶۵۷.    
۱۸. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ۶۱۵، ح۱۶۳۸.    
۱۹. ر.ک: صنعانی، محمد بن اسماعیل، سبل السلام، ج۲، ص۱۹۰.
۲۰. شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، ج۱، ص۳۰۰.    
۲۱. بيهقي، احمد بن حسين، السنن الکبري، ج۵، ص۳۳.
۲۲. ذهبی، شمس‌الدین، تنقیح التحقیق فی احادیث التعلیق، ج۲، ص۱۳.
۲۳. مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۴، ص۲۸۴.    
۲۴. فیض کاشانی، ملا محسن، الوافی، ج۱۲، ص۴۸۱.    
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۳۴، ح۱۲.    
۲۶. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۸۵، ح۲۸۰.    
۲۷. ابو‌داود سجستانی، سلیمان بن الاشعث، سنن ابی‌داود، ج۲، ص۱۵۰، ح۱۷۷۰.    
۲۸. ابن‌حنبل، احمد، مسند ابن‌حنبل، ج۴، ص۱۸۸، ح۲۳۵۸.    
۲۹. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۲۱، ح۱۶۵۷.    
۳۰. ر.ک: حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۳۹، ح۳۳۷۹.
۳۱. ر.ک:شهید ثانی، الروضة البهیّة، ج۲، ص۲۲۹.    
۳۲. ر.ک:نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۱۹.    
۳۳. خویی، ابو‌القاسم، کتاب الحجّ، ج۳، ص۳۴۵.    
۳۴. ر.ک:طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۹۲، ح۳۰۱.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «مکان احرام پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۷/۲.    


رده‌های این صفحه : احرام | حج




جعبه ابزار