منظور از نزدیک شدن روز حساب در آیه ۱ سوره انبیاء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قیامت، حساب،
غفلت، محاسبه،
سوره انبیاء.
پرسش: «اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلة معرضون»
در این
آیه، مراد
پروردگار از نزدیک شدن حسابرسی مردم و غفلت آنان چیست؟
پاسخ اجمالی: برخی مفسران معتقدند: مراد از حساب محاسبه خداوند از اعمال مردم در روز قیامت است، نه زمان آن و برخی میگویند: منظور از حساب در این آیه، همان زمان حسابرسی است. برخی دیگر نیز گفتهاند: نزدیک شدن حساب به این اعتبار است که
بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
آخر الزمان اتفاق افتاده است.
قرآن کریم در ارتباط با نزدیک و قطعی بودن قیامت میفرماید: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ؛
حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالیکه در غفلت بوده و روی گردانند.»
ابتدا باید گفت که واژه «اقتراب» از
باب افتعال و از ریشه «قرب» بوده و با
ثلاثی مجرد خود به یک معناست (نزدیک بودن). منتها «اقتراب» بلیغتر از «قرب» است و شدّت نزدیکی را میرساند و هر دوی ثلاثی مجرد و مزید (قرب و اقترب) هم با حرف «من» و هم با حرف «الی» متعدی میشوند:
«اقترب و قرب زید من عمرو»، یا «اقترب و قرب زید الی عمرو».
اما تفاوت آنجاست که اگر با «من» متعدی شوند، «عمرو» که مجرور به این
حرف جر است به عنوان عنصر اصلی در این ارتباط و نزدیکی در نظر گرفته شده، اما اگر با «الی» متعدی شوند، عنصر اصلی در ارتباط، «زید» است که نقش فاعل را ایفا میکند. (این افعال گاه با لام حرف جر (به شرط آنکه به معنای من و الی باشد) نیز متعدی میشوند).
در همین راستا و در این آیه، «لام» در کلمه «للناس» به معنای «الی» است، نه به معنای «من»؛ زیرا مناسب با مقام این است که «حسابرسی» عنصر اصلی ارتباط باشد و نه «مردم»، زیرا این حساب است که میخواهد به مردم نزدیک شود، نه آنکه مردم بخواهند به حساب نزدیک شوند؛ چرا که آنان از حسابرسی غافلاند!
در اینکه منظور از حساب در اینجا چیست، برخی مفسران معتقدند؛ مراد از حساب (محاسبه خداوند از اعمال مردم در روز قیامت)، خود حساب است، نه زمان آن؛ زیرا غرض در اینجا یادآوری خود حساب است، نه روز حساب؛ برای اینکه آنچه مربوط به اعمال بندگان میشود حساب اعمال است و مردم مسئول پس دادن حساب اعمال خویشاند؛ ازاینرو حکمت اقتضا میکند که از ناحیه پروردگارشان ذکری بر آنان نازل شود و در آن ذکر (کتاب)، مسئولیت آنان را شرح دهد و بر مردم هم
واجب است که با تلاش هر چه بیشتر به آنچه کتاب میگوید گوش دهند و دلهای خود را از آن غافل نسازند. البته اگر سیاق کلام، سیاق بیان ترسها و مراحل و مکانهای دشوار قیامت بود که چه شکنجهها و عذابها برای مجرمان آماده میشود، مناسبتر آن بود که از قیامت، به «
یوم الحساب» تعبیر کند و یا زمان را تقدیر گیرد و یا به گونهای دیگر که زمان را بفهماند.
بنابراین، منظور از نزدیک شدن حساب، نزدیک شدن حساب اعمال و خود محاسبه است، نه زمان آن.
البته برخی میگویند منظور از حساب در این آیه، همان زمان حسابرسی است،
زیرا هر روزی که از عمر
دنیا میگذرد دنیا نسبت به دیروزش به روز حساب نزدیکتر میشود.
برخی دیگر گفتهاند: نزدیک شدن حساب به این اعتبار است که بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آخر الزمان اتفاق افتاده است.
چنانکه خود آنحضرت فرمود: «بعثت انا و الساعة کهاتین؛
فاصله برگزیده شدنم تا قیامت، مانند فاصله میان این دو انگشت است.»
در ارتباط با مصداق «ناس» در جمله «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ» نیز مفسران اختلاف کردهاند. بعضی میگویند؛ «ناس» در آیه، تمام مجتمع بشری را شامل میشود و نه آنکه تنها
مشرکان مراد آیه باشند، زیرا هر چند برخی ویژگیهای موجود در آیه مانند
غفلت،
اعراض،
استهزا و... از اوصاف مشرکان است ولی منظور از نزدیک شدن حسابرسی به مردم، تنها نزدیک شدن آن به مشرکان نیست.
بااینوجود، برخی معتقدند، منظور از «ناس» در این آیه، تنها کفار مکه میباشند.
به قرینه آخر آیه (وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ)؛ زیرا که
کفار در غفلت به سر میبرند، نه
مؤمنان.
«وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ». غفلت مقابل توجه است، بسیاری از مردم از آینده و حوادث آن غافلاند و فکر و ذکرشان به زندگی امروز مشغول است و اصلاً به فکر قیامت و حساب نیستند؛ پرده غفلت چشم آنها را بسته؛ گوش آنها را کر کرده؛ جز دنیا و زخارف آن چیزی را در نظر ندارند؛ و بدینجهت غافل و رویگردانند که به دنیا دل بسته و به لذت بردن از آن سرگرم شدند؛ در نتیجه دلهاشان از محبت دنیا پر شد و دیگر جایی خالی برای یاد قیامت که دلهایشان را متأثر کند در آن باقی نمانده است، حتی اگر دیگران هم آنها را یادآوری کنند، باز متوجه نمیشوند.
ممکن است سؤال شود که چرا در آیه میان «غفلت» و «اعراض» جمع شده است، با اینکه غفلت عبارت از توجه نداشتن و اعراض مستلزم توجه داشتن و سپس روبرگرداندن است؟! در پاسخ میتوان گفت:
۱. غفلت مردم از حساب برای این است که آنگونه که باید و شاید حساب را تصور نمیکنند؛ و چون تصوری که در دلهایشان اثرگذار باشد را ندارند؛ لذا به دلیل دلدادگی به دنیا، از آن اعراض نموده و به چیزی مشغول میشوند که لازمه آن اشتغال، یقین پیدا کردن بر خلاف آن تصور است.
به عبارت دیگر، غفلت و اعراض همزمان به این معنا است که مردم آنچنان مشغول به دنیا و لذات آن هستند که این دلدادگی باعث شده تا باور کنند که حسابی در کار نیست و این یقین باعث اعراض شده است.
۲. خدای تعالی مردم را به دو وصف، توصیف کرده، یکی غفلت، یکی هم اعراض (با اینکه این دو وصف با هم همخوان نیستند) ولی ناهمخوانی را میشود اینگونه بر طرف کرد که زمان این دو با هم مختلف است؛ یعنی زمان غفلت قبل از زمان اعراض است، به این معنا که مادامی که پیامبران مردم را متوجه نکردهاند، غافلاند؛ چون از آنچه که اقتضای عقل آنان است که باید کیفری برای بدکاران و پاداشی برای نیکوکاران باشد، در غفلتاند، اما زمانی که
انبیا آنها را به شنیدن ندای
وجدان و عقل دعوت نموده و آنان را آگاه میکنند، آن وقت اعراض مینمایند و گوش خود گرفته و فرار میکنند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «منظور از نزدیک شدن روز حساب در آیه ۱ سوره انبیاء»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۳/۲۹.