مصونیت قرآن از تحریف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تحریف ، مصونیت،
قرآن ، اعرابگذاری.
پرسش: چگونه بدون وجود
اعراب ، قرآن از تحریف مصون مانده است؟
پاسخ: خط عربی در زمان
بعثت افزون بر آنکه از نقطه خالی بود، حروف و کلمات آن نشانه و علامت نیز نداشت و بهطور طبیعی قرآن کریم نیز، طبق معمول آن زمان، اعراب نداشت؛ اما از آنجا که مسلمانان در ابتدای صدر اسلام، حافظ قرآن و عرب زبان بودند و قرآن را که به زبان آنان بود، صحیح میخواندند از این جهت مشکلی نبود. بهخصوص که مسلمانان، به قرآن عنایت فراوان داشتند، آنان قرآن را از بزرگانی که به زمان
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نزدیک بودند، فرامیگرفتند.
اما در پایانِ قرن اول که مسلمانان غیر
عرب و بیگانه با زبان عربی در جامعه اسلامی پیدا شدند، به وجود علائم و نشانههایی برای کلمات قرآن، نیاز مبرم پیدا شد تا به این وسیله از خطاها در خواندن قرآن، پیشگیری شود؛ ازاینرو قرآن کریم بهوسیله "ابیالاسود دُئلی" که از شاگردان
حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بود،
اعراب و نقطهگذاری شد.
نتیجه آنکه چون عربها، به اقتضای
فطرت یا مادری بودن
زبان عربی ، با قوانین
صرف و نحو مأنوس بودند، نیازی به علایم اعراب نداشتند؛ اما با
مسلمان شدن غیر عربها و نیازمند شدن آنها به اعراب، قرآن کریم، اعرابگذاری شد تا دچار مشکلات پیشبینی شده نشوند. بنابراین از این جهت هیچ جای احتمال تحریف در الفاظ
قرآن وجود ندارد.
تا پایان نیمه اول قرن اول هجری، یگانه راه قرائت قرآن سماعی بوده است.. قاریان و
حافظان فراوانی، قرائت خویش را سینهبهسینه از
قاریان پیش از خود میگرفتند و سند این قرائات به قاریان مشهور صدر اسلام و پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و حضرت علی ـ علیهالسلام ـ میرسید. در این مدت دراز قاریان فراوانی پرورش یافتند که بعدها خود حامل قرائت صحیح قرآن و نگهبان آن شدند.
در اوایل نیمه دوم قرن اول هجری که پای مسلمانان ناآشنا به زبان عربی در
اجتماع اسلامی باز شد، به وضع علایم و نشانههایی برای کلمات قرآن احساس گردید و در همان سالها بود که یکی از شاگردان حضرت
علی ـ علیهالسلام ـ به نام "ابوالاسود دئلی" اعرابگذاری قرآن را عهدهدار شد و این کار را با دقت فراوانی به انجام رساند.
"ابوالاسود" علاوه بر تسلط به قرائت قرآن (وی از قاریان برجسته بوده است) بر زبان عربی و قواعد آن نیز تسلط کافی داشت و او بود که به اشاره و راهنمایی حضرت علی ـ علیهالسلام ـ به تدوین
علم نحو همت گماشت.
اضافه بر آن، اعرابگذاری او دور از دید قاریان و حافظان قرآن نبود؛ بهطوریکه جلوی هرگونه اشتباه و خطای احتمالی را میبست.
اعرابگذاری ابوالاسود؛ گرچه به کار ناآشنایان به زبان عربی فصیح و قرائت قرآن میآمد؛ ولی قاریان و حافظان بسیاری بودند که همچنان براساس شنیدن از قاری قبل، به قرائت قرآن میپرداختند؛ چنانکه میبینیم قاریان مشهور
تاریخ قرائت، هریک سند قرائتی دارند؛ یعنی قرائت آنها به قاریان مشهور صدر اسلام و خود پیامبر گرامی اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و یا حضرتعلی ـ علیهالسلام ـ که او نیز از پیامبر گرامی
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ گرفته است، میرسد؛ گرچه برخی از سندها از اعتبار بیشتری برخوردار است؛ مانند
روایت حفص از عاصم که قرائتی شیعی است.
در اعرابگذارهای بعدی (استنساخ از اعرابگذاری ابوالاسود و تکامل آن) همواره اعرابگذاری با قرائتهای مقبول تطبیق داده میشده است تا امروزه که اعراب قرآن به حد تکامل خویش رسیده و علایمی مانند:سکون، تشدید، مد و غیر آنها نیز بدان اضافه شد.
قرائت مشهور بین مردم که سینهبهسینه منتقل شده است، متواتر و مورد تأیید
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ میباشد. در روایتی،
امام صادق ـ علیهالسلام ـ به یکی از اصحاب دستور میدهد که "اقرء کما یقرو الناس...". آن چنانکه مردم میخوانند، تو نیز بخوان. عین روایت این چنین است:": سالم ابوسلمه گوید:درحالیکه من میشنیدم مردی حروفی از قرآن را (بهگونهای متفاوت) با آنچه که مردم میخوانند، بر ابوعبدالله،
امام صادق ـ علیهالسلام ـ قرائت کرد. ابوعبدالله ـ علیهالسلام ـ فرمود:از این قرائت خودداری کن؛ همانگونه که مردم میخوانند، قرائت کن...")
بنابراین متن قرآن در طول تاریخ
اسلام ، سینهبهسینه و دستبهدست، از نسلی به نسل بعد منتقل میشده و به این دلیل همواره قاریان و حافظان بسیاری از صدر اسلام تاکنون در بین مسلمانان وجود داشتند و از ارج و منزلت والایی برخوردار بودهاند. و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در طول تاریخ رواج داشته است و عواملی از قبیل ابتدایی بودن خط در زمان کتابت قرآن و خالی بودن از نقطه و اعراب و اختلاف لهجههای قبایل عرب و احیاناً اجتهادات شخصی برخی
قاریان ، خللی در قرائت رایج ایجاد نکرده و تنها در برخی از قرائتهای شخصی و نادر، اشتباهاتی به وجود آورده که مورد اعتنای
جامعه اسلامی نبوده است.
مقصود از قرائت مردم در روایت "واقرء کما یقرء الناس" نیز، همین قرائت معروف و مشهور رایج در طول تاریخ اسلام در میان مسلمانان است. همچنین مطابقت قرآن موجود با قرائت عاصم ازآنرو است که قرائت عاصم با قرائت مشهور و عامهی مردم، مطابق بوده است.
البته خطاطان و خوشنویسان تا اواخر قرن چهارم، قرآن را به
خط کوفی مینوشتند؛ ولی
خط نسخ در اوایل قرن پنجم جای خط کوفی را گرفت، از این قرن تمام نقطهها و نشانههایی که هماکنون معمول و متداول است، در خط قرآن نوشته میشد.
بنابراین از این جهت جای احتمال هیچگونه تحریفی در
الفاظ قرآن وجود ندارد.
پایگاه اسلام کوئیست.