مسئولیت پیامبر و ایمان مردم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:
پیامبر ،
امر به معروف ،
نهی از منکرپرسش: در مواردی،
قرآن به پیامبرش خطاب کرده که تو مسئول
ایمان مردم نیستی و... آیا این موارد با امر به معروف و
جهاد ابتدایی منافات ندارد؟
پاسخ: پاسخ گویی به چنین سؤالی در پرتو شناخت و تصور صحیح از مسئله امر به معروف و جهاد ابتدایی و... میسر میگردد.
در
اسلام ، جهاد و قتال، حیات بخش
مؤمنین تلقی شده است؛
یعنی قتال چه به عنوان دفاع از اسلام و
مسلمانان باشد یا ابتدایی، تماماً به خاطر دفاع از حق حیات انسانهاست؛ زیرا
شرک به خدا، هلاک انسانیت و
مرگ فطرت را به دنبال دارد و
توحید و قوانین دینیه از اهم حقوق انسانی است و این در جای خود به اثبات رسیدهاست. اسلام جهاد را تجویز کرده تا زمین از مطلق شرک
تطهیر شود و در واقع چنین حکمی، حکم دفاعی؛ یعنی دفاع از حق انسانیت، محسوب میگردد و اگر احیای انسانیت بر این مسئله، توقف داشته باشد که حق
مشروع بعد از بیان و اقامه
حجت بر عدهای تحمیل شود، آیا چنین اکراهی از نظر
عقل و عقلا محکوم و قبیح است؟!
اما راجع به امر به معروف و نهی از منکر:بر هر مسلمانی
واجب است که مردم را به سمت خداوند دعوت کند و در راه نجات انسانها از گمراهی و جهالت و منجلاب
گناه ، تلاش نماید،
که:
اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش نشینی گناه است
انسان در این امر، باید از اسباب عادیه مدد بجوید و امر مسببات را به خدا واگذار کند که "الیه الامر کله" یعنی انسان وظیفه ندارد که برای نجات دیگران از هلاکت، خود را به هلاکت بیاندازد و اگر در هدایت بندگان خدا کوتاهی نکرد، بر گمراهی آنها مؤاخذه نخواهد شد:
۱) "لایضرکم من ضلّ اذا اهتدیتم ان الله مرجعکم؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، مراقب خود باشید. اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهیِ کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست. "
۲) قرآن کریم در جایی دیگر، خطاب به پیامبرش میفرماید: "فلعلّک باخع نفسک الّا یکونوا مؤمنین؛
گویی میخواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی به خاطر این که آنها ایمان نمیآورند."
۳) از طرفی دیگر
اعتقاد به دین، از امور قلبیه است که در آن جا اکراه و اجبار کارایی ندارد. البته، در اعمال ظاهری و افعال و حرکات بدنی، اکراه بیتأثیر نیست، اما برای اعتقاد قلبی باید در جست و جوی علل و اسباب دیگری بود.
لذاست که قرآن به پیامبرش این گونه خطاب میفرماید که: " فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر؛
پس تذکر ده که تو فقط تذکر دهندهای، تو سلطه گر بر آنها نیستی که بر ایمان مجبورشان کنی."
بنابراین از آیات مطرح شده این گونه استفاده میشود که:
۱) در اسلام، جهاد به منظور بسط دین، با زور و اکراه نمیباشد، بلکه برای احیای حق و دفاع از
توحید است و توحید، نفیسترین متاع فطرت است و اما بعد از انبساط توحید بین مردم و
خضوع آنها برای دین
نبوت یا
یهودیت و
نصرانیت ، دیگر جای نزاع بین مسلمان و موحد نیست.
۲) و این که خداوند به پیامبرش خطاب میکند که تو مسئول ایمان مردم نیستی، به این معنا نیست که برای هدایت آنها از طریق امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و... وظیفهای نداری، بلکه مراد این است که تو به
تکلیف ، مأمور هستی نه نتیجه؛ یعنی هدایت شدن که امری است قلبی، در سلطه تو نیست و بهتر آن است که کار آن را به ما بسپاری.
پایگاه اسلام کوئست