لسان صدق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: لسان صدق، حضرت ابراهیم علیهالسلام، امام علی علیهالسلام.
پرسش: در آیه ۸۴ سوره شعراء آمده است؛ حضرت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ از خدا میخواهد: در «آخرین»، برایشان «لسان صدق» قرار دهد. طبق تفسیر نمونه، خداوند جواب این آیه را در آیه ۵۰ سوره مریم میدهد:
«وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا». با توجه به اینکه خدا لسان صدق را «علی» قرار داده، آیا میتوان گفت که این همان امام علی ـ علیهالسلام ـ است؟ آیا حدیثی از امامان در اینباره نقل شده است؟ در دعای ندبه هم میخوانیم:
«و بعض اتخذته لنفسک خلیلا و سألک لسان صدق فی الآخرین فأجبته و جعلت ذلک علیا».
پاسخ: در
قرآن کریم آمده است، حضرت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ از خداوند درخواست میکند به او لسان صدق عطا فرماید. آیات دیگر نشان از این دارد که خداوند این دعای ابراهیم را مستجاب کرده و به او لسان صدق داده است.
لسان صدق؛ یعنی اینکه یاد و خاطره او نزد اقوام بعدی باقی بماند. بنابراین اعطای لسان صدق به ابراهیم؛ یعنی در میان نسلهای بعدی از ابراهیم بهخوبی و نیکی یاد شود؛ لذا امروزه چنین است که تمام
پیروان ادیان الهی از او به نیکی و بزرگی یاد میکنند. اما در کنار این معنا روایتی وجود دارد که لسان صدق را به حضرت امام علی ـ علیهالسلام ـ معنا کرده است. این بیان، بیان یکی از معانی باطنی و مصداقی آیه است و خللی در معنای ظاهری ایجاد نمیکند. در این صورت، معنا و
تفسیر آیه چنین است: خداوند در قرون بعدی، کسی را مبعوث کند، که به دعوت وی قیام نماید، مردم را به کیش و ملت او که همان دین توحید است، دعوت نماید و این لسان صدق؛ پیامبر صلیاللهعلیهوآله،
علی علیهالسلام و دیگر امامان ـ علیهمالسلام ـ هستند.
حضرت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ از جمله پیامبرانی است که رفتارها و گفتارهای مختلف او در قرآن آمده است.
قرآن دعایی را از ایشان نقل میکند:
«رَبِّ هَبْ لیِ حُکْمًا وَ أَلْحِقْنیِ بِالصَّالِحِینَ. وَ اجْعَل لیِّ لِسَانَ صِدْقٍ فیِ الاخِرِینَ»؛ «پروردگارا! به من
حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن. و برای من در آیندگان نامی نیک و ستایشی والا مرتبه قرار ده».
از آیات دیگر اینگونه برمیآید که دعای ابراهیم مستجاب شده
و خداوند بیان میفرماید که به ابراهیم و برخی انبیای دیگر مانند اسحاق و یعقوب، لسان صدق داده است و شاید بتوان این را جوابی بر دعای ابراهیم دانست:
«فَلَمَّا اعْتزَلهمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ کلا جَعَلْنَا نَبِیًّا. وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا»؛ «پس هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا میپرستیدند، کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را
پیامبر قرار دادیم و به آنان از
رحمت خود بخشیدیم، و برای آنان (در میان مردم) نامی نیک و ستایشی والا مرتبه قرار دادیم».
تفسیر رایجی که از لسان صدق و دعای ابراهیم وجود دارد این است که
حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید: خدایا! چنان کن که یاد من در خاطرهها بماند و خط و برنامه من در میان آیندگان ادامه یابد، اسوه و الگویی باشم که به من اقتدا کنند، و پایهگذار مکتبی باشم که به وسیله آن راه تو را بیاموزند، و در خط تو حرکت کنند.
طبق این تفسیر، لسان صدق در مورد ابراهیم یعنی آنکه در میان نسلهای بعدی از ابراهیم بهخوبی و نیکی یاد شود؛ لذا امروزه چنین است که تمام پیروان
ادیان الهی از او به نیکی و بزرگی یاد میکنند و این نشان از آن است که
خداوند لسان صدق را به ابراهیم اعطا کرد. این تفسیر توسط بسیاری از مفسران
شیعه و اهل سنت
بیان شده است. ظاهر آیه و برخی
روایات اهل سنت نیز بر این معنا دلالت دارد.
همچنین کلمه «عَلِیًّا» نیز صفت برای «لسان» بوده
که به معنای بلند و رسا میباشد.
اما در کنار این تفسیر، روایتی وجود دارد که معنایی متفاوت را برای آیه بیان میکند؛
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«مقصود از
«وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا»،
علی بن ابی طالب علیهالسلام است؛ زیرا ابراهیم از پروردگار خواسته بود که برایش در میان اقوامی که آینده میآیند؛ زبان راستگویی قرار دهد و
خدای تبارک و تعالی برای او و اسحاق و یعقوب،
زبان راستگویی چون علی ـ علیهالسلام ـ قرار داده است».
روایت دیگری نیز وجود دارد که بر این مضمون دلالت دارد.
براساس روایت فوق، توجه به این نکات ضروری است:
آیات
قرآن به حسب ظاهر و الفاظی که در آن استفاده شده، دلالت بر مفادی دارند که از آنها بهعنوان معنای ظاهری یاد شده و بر ما نیز حجتاند و میتوان بدانها استناد کرد.
ما بسیاری از آیات علاوه بر این معنای ظاهری، معانی باطنی را نیز درون خود دارند؛ عموماً
روایات بر این معانی باطنی دلالت میکنند، اگر چه از
الفاظ ظاهری آیات، نمیتوان چنین معانی را صریحاً به دست آورد، اما هیچ منافاتی بین این دو معنا نیست.
روایت موجود نیز بر همین مبنا بوده و یکی از معانی باطنی آیه را بیان میکند که با فرض قبول روایت، میتوان این معنا را از معانی باطنی آیه دانست.
طبق روایت، میتوان آیه را اینگونه معنا کرد: ظاهر اینکه
لسان صدق را برایش قرار دهد این است که خدای تعالی در قرون بعدی فرزندی به او دهد که زبان صدق او باشد؛ یعنی لسانی باشد مانند لسان خودش، که مَنویات او را بگوید؛ همانطور که زبان خود او از آنچه در ذهن اوست،
سخن میگوید. پس برگشت معنا به این است که خداوند در قرون آخرالزمان کسی را مبعوث کند، که به دعوت وی
قیام نماید، مردم را به کیش و ملت او که همان
دین توحید است دعوت نماید.
در این دسته از روایات، اگرچه تنها از
امام علی علیهالسلام نام برده شده است، اما میتوان، پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و امامان دیگر را نیز مصداق این آیه دانست؛ زیرا تمام این بزرگواران، با اینکه هدف توحیدی خود را دنبال میکردند، درعینحال لسان صدقی برای ابراهیم ـ علیهالسلام ـ نیز بودند.
این روایت و معنایی که براساس آن برای آیه بیان شد، بنا بر اعتقاد ما شیعیان است. درعینحال، برخی
اهل سنت نیز شبیه چنین معنایی را برای آیه بیان کردهاند، با این تفاوت که آنها تنها پیامبر اسلام را نام بردهاند و دیگر اسمی از امام
علی علیهالسلام و دیگر
ائمه نیاوردهاند و گفتهاند: منظور از لسان صدق، پیامبر اسلام است که با برپایی اسلام و پرستش خداوند نام و اعتقاد
ابراهیم را زنده نگه داشت.
در پایان خاطر نشان میکنیم که در
دعای ندبه نیز با اقتباس از این آیه متنی وجود دارد:
«بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ خَلِیلًا، وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذَلِکَ عَلِیّاً».
این قسمت نیز به مانند آیه بوده و قابلیت هر دو تفسیر را دارد؛ لذا میتوان دو معنا برای آن متصور شد؛ یکی در ظاهر و دیگری در باطن.
پایگاه اسلام کوئست.