شهادت اعضای اهداشده بدن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: معاد، مرگ، برزخ، قیامت و حشر، اعضای بدن، شاهدان روز قیامت، اعضای انسان، عضو اهداشده، معاد جسمانی، روح.
پرسش: اعضا و جوارح ما از جمله شاهدان روز قیامت هستند، حال کسانی که اعضای بدن خود را به دیگران اهدا میکنند، چه وضعیتی در قیامت خواهند داشت؟ بالاخره این عضو اهداشده برای کدامیک از این دو شهادت خواهد داد؟
پاسخ: اولاً تمام پیشآمدهای
قیامت ـ اعم از
حشر و سؤال و پاسخ و کیفر و
پاداش در قیامت ـ به گونهای صورت میگیرد که هر کس مهمان عملکرد خودش است و هرگز عملکرد بد شخصی که عضوی را از کس دیگر دریافت کرده، به حساب فرد اول گذاشته نمیشود و بالعکس؛ زیرا اولاً آن که
عذاب میچشد یا
ثواب و
نعمت دریافت میکند، روح است و نه بدن و اعضای جسمی بدن انسان.
ثانیاً: هر کدام از ذرههای عضو پیوندشده که قبل از پیوند، به فرد اول مربوط است، به او برمیگردد، و ذرههایی که بعد از پیوند به آن افزوده شده و با آن گناهی مثلاً انجام گرفته، به فرد دوم که پیوند دریافت کرده، برمیگردد و در قیامت هر کدام علیه
روح و نفس خود شهادت میدهد.
قبل از هر چیز باید توجه داشت که نظام موجود در قیامت را هرگز نمیشود با وضعیت این
دنیا مقایسه کرد؛ چون وقایع
روز قیامت از درک بشر خارج است و هیچ کسی نمیتواند ادعا کند که به طور کامل از جزئیات مسائلی که در قیامت و عالم آخرت برای
انسان پیش میآید خبر دارد و میتواند آن را به صورت روشن و محسوس و ملموس برای دیگران بیان کند؛ چون آن نشئه و
عالم شرایط خاص خود را دارد.
در متون دینی تنها از برخی مسائل کلی برای اینکه انسان در جریان عاقبت کارش قرار بگیرد، خبر داده شده و بسیاری از جزئیات و
اسرار نهفته در همه مسائل آن بازگو نشده است.
قرآن کریم میفرمایند:
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی اَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا اَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ «آن روزی است که بر لبان آنان مهر زده میشود و دستها و پاها به آنچه
عمل کردهاند، شهادت میدهد».
اصل گواهی دادن اعضای انسان علیه او قطعی است؛ اما اینکه چگونه عضوی از انسان علیه او و در واقع علیه خودش گواهی میدهد، زیاد برای بشر روشن نیست و هر چه در این باره گفته شود، تنها احتمالات است، از واقعیت امر تنها
خداوند آگاه است.
نکته دوم آن است که گرچه
معاد جسمانی است، یعنی در قیامت
روح و بدن انسان باید پاسخگوی عملکرد خویش باشند و
پاداش و کیفر را با روح و بدن دریافت کند، اما نقش اصلی و عمده بر عهده روح و جان آدمی است و مهم آن است که جان و روح به پاداش و کیفر برسد (البته بدن انسان نیز به نحوی که خداوند میداند، در همه مراحل روح را همراهی میکند)؛ اما عمده روح است و بدن طفیل آن است و عملکرد هر کسی در قدم اول به حساب روح او گذاشته میشود که حقیقت انسان همان روح اوست؛ لذا عملکرد شخص (که عضوش اهدا شده است) ارتباط زیادی به عضو پیوند شده ندارد و به حساب او گذاشته نمیشود.
به نظر میرسد اگر درباره جریان مرغهای
حضرت ابراهیم دقت شود، برخی اسرار نهفته اینگونه مسائل به دست خواهد آمد.
در
قرآن آمده که حضرت ابراهیم به خداوند عرض کرد که به او نشان دهد که چگونه مردهها را زنده میکند، خداوند فرمود: چهار پرنده را بگیر و آنها را پیش خود ریزریز نما و بعد از آنکه آنها را درهم کوبیده و مخلوط کردی بر سر چند کوه پارهای از آنها را بگذار، آنگاه آنان را فرا خوان، شتابان به سوی تو میآیند و بدان که
خداوند توانا و حکیم است.
در جریان این مرغها که طبق یکی کبوتر، دیگری
کلاغ و سومی طاووس و چهارمی خروس بوده است،
این نکته مطرح شده که اعضای به هم کوبیده و مخلوطشده آن مرغها بعد از آنکه در فاصلههای دور از هم هر قطعهای بر کوهی قرار گرفت، دوباره با اذن خداوند به صورت بسیار دقیق هر ذرهای از آنها با ذرههای هم نوع خود جمع شدند و هیچگاه مثلاً ذره مربوط به
طاووس به بدن کلاغ ملحق نشد و بالعکس؛ بلکه هر کدام به نوع خود ملحق شدند.
در جریان پیوند اعضای بدن مثلاً علی به بدن رضا نیز میتواند شبیه این پیشآمد انجام شود و بعد از
مرگ و در
قیامت هر ذرهای به بدن مربوط به خودش برگردد؛ مثلاً اگر دست علی به بدن رضا پیوند داده شده، در قیامت آن ذرههایی که قبل از پیوند وجود داشته است، به بدن علی ملحق میشود؛ چون دست علی بوده است؛ اما ذرههایی که بعد از پیوند به آن دست افزوده شده، به بدن رضا به نحوی ملحق میشود؛ چون آن ذرهها در حالی پدید آمده که دست در بدن رضا بوده لذا مربوط به رضاست. بعد از الحاق ذرهها به بدنهای مربوط، طبیعی است که هر کدام از ذرههای اعضا همراه با دیگر اعضا و نفس مربوطه پاسخگوی عملکرد خویش است چون اعضای پیوندی ـ به همان صورتی که بیان شد ـ به بدنهای مربوط برمیگردد و در روز قیامت علیه خود گواهی میدهند.
پاسخ دیگر آن است که برخی گفتهاند: اگر کسی مثلاً کلیه خود را به فردی بدهد و بر اثر
عمل پیوند، کلیه او به فرد دوم متصل شده و جزء بدن او شود، اگر آن فرد دوم بعد از خوب شدن، گناهی انجام داد و گرفتار عذاب شد، عذاب او تنها از آن خودش است و ربطی به عضو پیوندشده و روح صاحب کلیه ندارد. این مثل آن است که اگر بدن مؤمنی را فرد کافری بخورد، بیتردید عذاب
کافر موجب عذاب روح فرد
مؤمن نمیشود.
پاسخ دیگر آن است که براساس دیدگاه
متکلمین ر، در قیامت اجزای اصلیِ اعضا و بدن
انسان برمیگردد و حساب پس میدهد و این اجزای اصلی از اول عمر تا آخر عمر باقی است، نه آنکه با تمام جزئیات مادی خود، و این اجزای اصلی که برای انسان وجود دارد، اگر به بدن انسان دیگر ملحق شود، از طریق خوردن یا به هر نحو دیگر، این اجزا نسبت به انسان دوم که آن را دریافت کرده، به هر نحوی جزء زائد بدن او محسوب میشود، نه اجزای اصلی؛ چون در قیامت اجزای اصلی برمیگردد؛ لذا اجزایی که از طریق خوردن و پیوند زدن به بدن او متصل شده، اجزای اصلی بدن او نیست؛ بلکه جزء زائد بدن اوست و اما نسبت به بدن اول (مثلاً بدن شخص مأکول و آنکه خورده شده) جزء اجزای اصلی محسوب میشود.
از مجموع این مطالب به خوبی معلوم میشود که تمام پیشآمدهای قیامت ـ اعم از حشر و سؤال و پاسخ و کیفر و
پاداش در
قیامت ـ به گونهای صورت میگیرد که هر کس مهمان عملکرد خودش است و هرگز عملکرد بد شخصی که عضوی را از کس دیگر دریافت کرده، به حساب فرد اول گذاشته نمیشود و بالعکس؛ زیرا اولاً آن که عذاب میچشد یا ثواب و نعمت دریافت میکند،
روح است و نه بدن و اعضای جسمی بدن انسان.
ثانیاً: هر کدام از ذرههای عضو پیوندشده که قبل از پیوند، مربوط به فرد اول است، به او برمیگردد، و ذرههایی که بعد از پیوند به آن افزوده شده و با آن گناهی مثلاً انجام گرفته، به فرد دوم که پیوند دریافت کرده، برمیگردد و در قیامت هر کدام علیه
روح و
نفس خود شهادت میدهد.
۱. ناصر مکارم پیام قرآن (معاد در قرآن) ج۶، دارالکتب الاسلامیه، تهران ۱۳۷۷ش.
۲. ناصر مکارم تفسیر نمونه ج۱۸، ص۴۸۷، دارالکتب الاسلامیه، تهران ۱۳۷۰ش.
۳. محمد شجاعی، معاد و بازگشت به سوی خدا، ج۱ و ۲، نشر سروش، تهران، بیتا.
۴. سبحانی جعفر، معارف اسلامی مؤسسة امام صادق، قم، ۱۳۷۲ش.
۵. سیدمحمدحسین تهرانی، معادشناسی، علامه طباطبایی، مشهد، ۱۴۰۷ق.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شهادت اعضای اهداشده بدن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۱۲.