سکونی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: روایت، سکونی، نوفلی.
پرسش: آیا روایات سکونی و نوفلی که از این دو
نقل شده، پذیرفته میشود؟
پاسخ:
اسماعیل بن ابیزیاد سکونی، از اصحاب
امام صادق ـ علیهالسلام ـ و یکی از راویانی است که بیشترین روایت را از
ائمه ـ علیهمالسلام ـ نقل کرده است.
از ایشان حدود ۱۱۲۲ روایت در کتابهای اربعه حدیثی (
فقیه،
کافی،
تهذیب و
استبصار) موجود است.
اکثر روایات او را نوفلی نقل کرده است؛ یعنی در کتب اربعه حدود ۸۵۲ مورد از روایات سکونی توسط نوفلی روایت شده است.
در
کتاب رجال نجاشی و
فهرست شیخ طوسی
صحبتی از
مذهب او به میان نیامده است؛ فقط در
رجال برقی
اشاره میکند که سکونی از
اهل سنت نیز روایت نقل میکند. بعدها برای اولین بار علامه حلی
و ابن داود
به مذهب او اشاره کرده و او را از اهل سنت دانستند.
در مجموع، در
شیعه به روایات سکونی
عمل میشود.
حسین بن یزید نوفلی در نیمه اول قرن سوم میزیسته است. وی در کتاب
رجال شیخ
و
رجال برقی
از اصحاب
امام رضا ـ علیهالسلام ـ شمرده شده که در ری ساکن بود و همان جا
دفن شد.
نجاشی در شرح حالش میگوید: «ابوعبدالله
شاعر و ادیب کوفی است که ساکن ری شد و همان جا فوت کرد. برخی از قمیها میگفتند وی در آخر عمرش غلو میکرد ـ خدا بهتر میداند! ـ ولی دلیلی بر این مطلب ندیدیم».
یکی از بزرگترین میراثی که توسط حسین بن یزید به ما رسیده است،
میراث سکونی است. واضح است که سکونی کوفی است، پس رسیدن میراث او به ما بهواسطۀ سفر حسین بن یزید نوفلی است. و به احتمال قوی بعد از رحل اقامت وی در ری و اطراف
قم، ابراهیم بن هاشم میراث سکونی را از او گرفته کرده و در قم انتشار داد و سپس از قم توسط محمد بن یعقوب
کلینی به بغداد و کوفه برده میشود؛ ازاینرو در
کتاب کافی طریق «محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم بن هاشم عن ابیه عن النوفلی عن السکونی» صدها بار مشاهده میشود.
از آنجا که میراث سکونی که توسط نوفلی باقی مانده است، سنن و
احادیث رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است، ارزش این میراث بیشتر نمایان میشود و همۀ اینها فقط به
برکت سفر نوفلی به ری، به دست ما رسیده است.
در مورد
وثاقت نوفلی همانطور که از رجال نجاشی نقل شد، تنها نقیصهای که بر او وارد میشود، اتهام غلوی است که به او نسبت داده شده و به
شهادت رجالی بزرگ (نجاشی) دلیلی بر این اتهام وجود ندارد؛ ازاینرو به روایات او نیز
عمل شده است.
در پایان روایتی از این طریق مشهور بیان میشود: «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیهالسلام ـ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّی یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ کُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّی یَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَیْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَلَیْسَ فَوْقَهُ عُقُوق»؛
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: بالای نیکی هر نیکوکاری نیکی است، تا آنکه
انسان در راه خدا کشته شود و چون در راه خدا کشته شد، دیگر بالای آن نیکی (و عملی بهتر) نیست و بالای هر آزردنی، آزردنی است، تا آنکه کسی یکی از پدر و مادر خود را بکشد و چون چنین کرد، بالاتر از آن آزردنی نیست.
پایگاه اسلام کوئست.