سنت پیامبر در جمع بین دو نماز هنگام سفر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: پیامبر، صحاح، مسانید.
پرسش: آیا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمازهای ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم میخواند؟
روایات بسیاری از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
صحاح،
سنن و
مسانید به چشم میخورند که بر جواز با هم خواندن دو نماز (ظهر و عصر، مغرب و عشا) در غیر سفر و از روی اختیار دلالت دارند. اینک تنها به نقل گوشهای از آنها میپردازیم:
ابنعبّاس میگوید:
«انَّ رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جَمعَ بین الظُّهرِ و العصر و جَمَع بین المَغربِ و العشاء بِالمدینة و هو مُقیم علی غَیر خَوف و لا شیء اضطرُّه الی ذلکَ، فَقالوا: فَلِمَ یا ابا عبّاس؟ قالَ: اراد ان لا یُحرِجَ اُمّتَهُ؛
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
مدینه در غیر سفر و ترس و چیزی که او را ناگزیر به آن کار کند، میان ظهر و عصر، جمع کرد. به ابنعباس گفتند: چرا، ای ابوعباس؟ گفت: میخواست تا امّتش به دشواری نیفتند.
عبد اللَّه بن شقیق نیز چنین آورده است:
«خَطَبَنا ابنعبّاس یَوماً بَعد العصرِ حَتّی غربت الشمس و بَدَت النجوم و جَعَلَ النّاسُ یَقولون: الصَّلاةَ الصَّلاةَ، قالَ: فجاءه رَجُلٌ مِن بَنیتَمیم لا یفترُ و لا یَنثَنیٍ: الصَّلاةَ الصَّلاةَ، فقال ابنُعبّاسٍ: اتعلّمنی بِالسنّة لا اُمَّ لَکَ؟! ثُمَّ قالَ: رَایتُ رَسولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جَمَعَ بَین الظُّهرِ وَ العَصرِ و المَغربِ وَ العِشاء.
قالَ عبد اللَّه بن شقیق: فَحاک فی صَدری مِن ذلک شَی ءٌ فَاتَیتُ ابا هُریرَةَ فسَالتُهُ فَصَدَّقَ مَقالَتَهُ؛
روزی ابنعباس بعد از نماز عصر، خطبهای برای ما ایراد کرد، تا این که خورشید غروب کرد و ستارهها پدیدار شدند. مردم شروع کردند به گفتن «الصَّلاة، الصَّلاة!». راوی میگوید: مردی از
بنیتمیم نزد ابنعباس آمد، در حالی که بیوقفه میگفت: «الصَّلاة، الصَّلاة!». ابنعباس گفت:...آیا به من سنّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را یاد میدهی؟! پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم که نماز ظهر و عصر و همچنین نماز مغرب و عشا را با هم خواند.
عبداللَّه بن شقیق میگوید: این واقعه تردیدی در قلب من ایجاد کرد. نزد
ابوهریره آمدم و
قضیّه را از او سؤال کردم و او گفته ابنعباس را تصدیق کرد.
از ابنشقیق نیز، سخن زیر در باره پی در پی خواندن دو نماز، حکایت شده است:
«قالَ رَجُلٌ لابنعَبّاسٍ: الصَّلاةَ فَسَکَتَ، ثُمَّ قالَ: الصَّلاةَ فَسَکَتَ، ثُمَّ قالَ: الصَّلاةَ فَسَکَتَ، ثُمَّ قالَ: لا اُمَّ لَکَ! اتُعَلِّمُنا بِالصَّلاةِ و کُنّا نَجمَعُ بینَ الصَّلاتینِ عَلی عَهدِ رَسولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؟!
مردی به ابنعباس گفت: الصَّلاة! ابنعباس سخنی نگفت. او دوباره گفت: الصَّلاة! باز هم ابنعباس سکوت کرد. او بار سوم گفت: الصَّلاة! ابنعباس سکوت کرد. سپس ابنعباس گفت: آیا به ما نماز خواندن را یاد میدهی، در حالی که ما در زمان پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دو نماز را با هم میخواندیم؟!»
چنانکه ملاحظه شد، این روایات صراحت دارند که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بدون این که ترس، باران و یا دلیل دیگری وجود داشته باشد، در مدینه بین دو نماز جمع مینمود، تا بیان کند با هم خواندن دو نماز، جایز و مشروع است و کسی نپندارد که چون ایشان دو نماز را جدا از هم و هر یک را در وقت فضیلت خود به جا میآورد،
واجب است دو نماز از هم جدا خوانده شوند. به عبارت دیگر، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با این عمل، ثابت کرد که هر چند خواندن دو نماز در وقت خود بهتر است، امّا با هم خواندن آنها نیز جایز است؛
اما چون این روایات با مذاهب اهل سنّت مخالف بوده، آنان تلاش کردهاند با تأویلاتی، روایات نبوی را با فتاوای خود هماهنگ سازند. برخی از این تأویلات، عبارتاند از:
۱. جمع بین دو نماز در حَضَر که در احادیث آمده، به این معناست که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز ظهر را تا چهار رکعت به پایان وقت آن به تاخیرانداخت، تا با خواندن نماز ظهر، وقت نماز عصر فرا رسد و پس از خواندن نماز ظهر، نماز عصر را به جا آورد. بر این اساس، هر یک از نمازها را در وقت خود انجام داده و هم آنها را به صورت جمع، ادا کرده است.
در نقد این نظریّه باید گفت: این تأویل، به وضوح با ظاهر حدیث، مخالف است، علاوه بر این که عمل
ابنعباس به هنگام ایراد خطبه و استدلالش به این حدیث برای توجیه عملش و تصدیق
ابوهریره، در مردود بودن این تأویل، صراحت دارد.
۲. روایات جمع بین دو نماز، مربوط به روزهای بارانیاند.
نووی در مقام نقد این نظریّه، پس از آن که آن را به گروهی از بزرگان متقدّم نسبت میدهد، این تأویل را با روایات دیگری که حاکیاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بدون این که ترسی یا بارانی وجود داشته باشد، دو نماز را با هم خوانده، تضعیف کرده است.
۳.جمع بین دو نماز، به سبب بیماری انجام شده است.
این توجیه نیز قابل پذیرش نیست؛ زیرا در برخی از روایات، قید «من غیر خوف و لا علّة» و در برخی دیگر، قید «من غیر مرض و لا علّة» وجود دارد که نشان میدهد عمل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جمع کردن بین دو نماز، در شرایط بیماری یا عذرهای دیگر نبوده است. علاوه بر این، با هم خواندن نماز مغرب و عشا توسط ابنعباس، بی آن که بیمار باشد، قلم بطلان بر این توجیه میکشد. همچنین اگر تأخیر نماز به خاطر بیماری بوده، جمع بین دو نماز میباید تنها برای بیمار جایز باشد نه برای کسی که بیمار نیست، در صورتی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنانکه از ظاهر حدیث بر میآید (با همه حاضران، نماز را به صورت جمع خواند، و این احتمال که در آن هنگام، همه صحابه بیمار بودهاند، بسیار بعید است. ابنعباس هم در روایتش به این مطلب تصریح کرده است.
بر این اساس، خطابی در
معالم السنن از
ابنمنذر، چنین نقل کرده است:
معنا ندارد که مسئله با هم خواندن دو نماز توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را حمل بر عذری بکنیم؛ زیرا ابنعباس علّت جمع را در حدیث آورده است و آن، این است که: «پیامبر خواسته تا امّتش به مشقّت نیفتد». از
ابن سیرین نقل شده که وی معتقد بوده
انسان میتواند در صورت نیاز یا به هر دلیلی، دو نماز را به صورت جمع بخواند، البته در صورتی که این کار به عادت تبدیل نشود.
احمد محمّد شاکر، محقّق کتاب
سنن الترمذی، پس از نقل کلام
خطّابی، گفته است:
این سخن، صحیح است و از حدیث استنباط میشود؛ اما توجیه عمل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به بیماری یا غیر آن، سخنی بیدلیل است. جواز این عمل موجب میشود که مشقّتهای زیادی از کسانی که تحت شرایط سختی به خواندن نماز به صورت جمع مجبور میشوند، برداشته شود. جواز این عمل، نوعی ایجاد راحتی برای مردم و کمک به آنها در جهت اطاعت و بندگی خداست. البته همچنان که
ابنسیرین گفته، در صورتی که این عمل به شکل عادت در نیاید.
آنچه این محقّق گفته، اگر چه حق است، اما تضییق چیزی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را توسعه داده است. محقّق یاد شده، جواز جمع بین دو نماز را در کسی منحصر دانسته که نیازی داشته باشد، در حالی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اذن خداوند، این کار را در هر شرایطی جایز دانسته است، چه علّتی وجود داشته باشد یا نداشته باشد. بدون شک، خواندن دو نماز در وقت فضیلت، از خواندن آنها در وقت مشترک، برتر است؛ امّا برای این که مشقّتی بر امّت تحمیل نشود، دامنه وقت نماز در
شریعت، وسیعتر از وقت فضیلت است. باید دانست که به مشقّت افتادن مردم، به شرایط عذر و نیاز منحصر نیست؛ بلکه شامل تکلیف کردن مردم به این که همیشه باید دو نمازشان را جدا بخوانند نیز میشود.
خلاصه سخن، این که: تشریعی که از سوی پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مبنی بر جواز خواندن دو نماز به صورت جمع، انجام گرفت، به فرمان خداوند بوده است و به شریعت، چنان انعطافی بخشید که بتواند خود را در طی زمان و در تمام زمینههای زندگی روبه رشد بشری، تطبیق دهد. نگاهی دقیق به زندگی صنعتی جهان امروز، نشان میدهد که جدا خواندن دو نماز (مخصوصاً نماز ظهر و عصر) بویژه برای کارگران و کارمندان، به قدری دشوار است که موجب تحمّل سختی زیاد و یا سبب ترک اصل نماز و روی گردانی از آن میشود. شایسته است همه عالمان امّت اسلامی، در اجتهاد دینی خود، حکمت گشایشی را که در سنّت نبوی آمده، دریافته، به دیده احترام بنگرند و به صراحت اعلام کنند که اگر چه خواندن دو نماز ظهر و عصر در وقت خود بهتر است، امّا خواندن آن دو به صورت جمع نیز جایز و موافق شریعت است و هر کس آنها را پی در پی بخواند، وظیفه واجب خود را انجام داده است.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «سنت پیامبر در جمع بین دو نماز هنگام سفر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۷/۲۴.