زن و مرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زن و مرد.
پرسش: چرا قرآن از زن و مرد یکسان سخن به میان نمیآورد و تمام سخن خدا، حتی در مسائل مربوط به
زنان با مردان است؟
پاسخ:
آیات قرآنی به چند گروه دستهبندی میشوند:
آیاتی که اختصاص به صنف مخصوص ندارند، مانند: آیاتی که در آن
سخن از «ناس» و یا «انسان» است، و یا با لفظ «من» ذکر شده است.
آیاتی که سخن از مردم دارد، مانند: آیاتی که در آن ضمیر جمع مذکر سالم استعمال شده است، و آیاتی که از لفظ «مردم» استفاده شده است و مانند آن؛ مثل اینکه میفرماید: «
یعلمکم، یعلمهم... » این براساس فرهنگ محاوره است که وقتی میخواهند سخن بگویند، میگویند: مردم چنین میگویند، مردم انتظار دارند، مردم در صحنهاند، مردم رأی میدهند. این مردم، در مقابل زنان نیستند؛ بلکه مردم یعنی «توده ناس».
پس نباید از نحوه تعبیری که در فرهنگ محاوره و ادب رایج است، چنین برداشت کرد که قرآن
فرهنگ مذکرگرایی دارد؛ بلکه از باب غلبه، خطاب بهصورت مذکر بیان میشود.
آیاتی که در آن لفظ مرد و زن به کار رفته است و بهصراحت میگوید:
در این جهت زن و مرد در کار نیست یا فرقی نمیکنند؛ نظیر آنجا که میفرماید:
ــ «
من عمل صالحاً من ذکر و انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبه ».
ــ و نظیر آیات سوره توبه: ۹/۷۱، سوره احزاب: ۳۳/۳۵، سوره تحریم: ۶۶/۵، سوره نساء: ۴/۳۴، سوره حجرات: ۴۹/۱۳، سوره مائده: ۵/۳۸ و....
در این
آیات، زن در کنار مرد بهطور مستقیم، مورد خطاب قرار گرفت؛ مثلاً: «یا نساء النبی».
ذات اقدس اله در
قرآن فرمود: من عهدهدار تربیت دل و روح انسانها هستم، و
روح و دل انسانها نه مذکر است و نه مؤنث؛ لذا در قرآن موضوع
زن و مرد را نفی میکند تا جایی برای بیان تساوی یا تفاوت بین این دو باقی نماند، لذا اگر در سراسر قرآن کریم و همچنین در سراسر سخنان عترت طاهره ـ سلاماللهعلیها ـ جستوجو شود، موردی به چشم نمیخورد که قرآن کمالی از کمالات معنوی را مشروط به مرد بودن بداند یا ممنوع به زن بودن بشمارد... در تمام سفرهای چهارگانه هم زن
سالک این راه است و هم مرد و اگر تفاوتی هست در کارهای اجرایی است و کارهای اجرایی یک وظیفه است نه یک
کمال. البته در بحث های فقهی که عهدهدار تقسیم کار است و مسائل اجرایی را شرح میدهد و آنها مربوط به کارهای اجرایی است. اما در بحثهای تفسیری، کلامی، فلسفی، و عرفانی هیچ بحث از مرد بودن و یا زن بودن نیست. بلکه مربوط به انسانیت
انسان میباشد.
در فرهنگ اسلام زن «عورت» است. عورت، یعنی چیزی که
آشکار کردن آن ناپسند و زشت است. از این جهت هر کجا بناست
پوشش و عفت زن حفظ گردد و به ابهت زن ارج نهاده شود،
قرآن کریم بهصورت غیر مستقیم زن را مورد خطاب قرار میدهد. این یک نکته روانشناسانه و همهپسند است که ارتباطات رفتاری و غیر مستقیم بسیار مؤثرتر از ارتباطات گفتاری و مستقیم است و هیچ وقت تنش و مقاومت منفی را به دنبال ندارد.
در
نهج البلاغه، پوشش، ارتباط غیر مستقیم و حفظ عفت کلام در ارتباط با زنان، بهعنوان حقوق زنان مطرح شده است. پوشش بهعنوان
حق مسلم زنان شناخته شده است و کشف
حجاب بهعنوان
ظلم بزرگ بر زنان.
از اینکه گفته شد: تمام روی سخن خداوند با
مردان است صحیح نیست و حال آنکه در قرآن مجید سورهای مستقل به نام «سوره مریم» بهعنوان زن نمونه آمد. سورهای دیگر به نام «سوره کوثر» همچنین سورهای دیگر به نام «سوره نساء» یعنی زنان، در
قرآن مجید آمده و در ۱۷۶ آیه، مو به مو حقوق فردی و اجتماعی زنان را برشمرده است.
بنابراین ضرورت دارد پرسشگر محترم در منابع و مبانی دینی مانند قرآن کریم و روایات، مطالعه بیشتری داشته باشد و اگر این زحمت را به جان بخرد، روشن خواهد شد، نهتنها در این زمینه ضعفی وجود ندارد، بلکه
اسلام عزیز در ارج نهادن مقام و حقوق زن سنگ تمام گذاشته است.
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در
روایات به «
لیلة القدر»
معرفی گشته است و از کیمای وجود
حضرت زهرا سلاماللهعلیها فضه زن نمونه معرفی گشته است، تا جایی که بخشی از سوره انسان به
مقام فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و کنیزش فضه اشاره دارد.
۱.
فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، دکتر غلامعلی حداد عادل.
۲.
مسئله حجاب، شهید مطهری.
۳.
تفسیر نور، ج ۲، استاد قرائتی.
۴.
تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۱۱۳ و ص ۱۱۵ و ج ۱۱، ص ۲۷۶.
سایت اندیشه قم.