زنان سالخورده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حجاب ، زنان سالخورده،
ازدواج ، نامحرم.
پرسش: تفسیر آیۀ "
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ "، بنابر نظر
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ چیست؟
پاسخ: با بررسی روایات وارده در ذیل آیۀ مورد سؤال، معنا و مفهوم آیه این است که آن دسته از زنانی که سالخورده شدند، بهگونهای که میل و رغبتی به ازدواج ندارند و دیگران هم بهجهت سالخوردگی آنها
میل و رغبتی برای ازدواج با آنها پیدا نمیکنند، میتوانند لباسهای رویی خود را نزد نامحرم بردارند؛ به شرطی که
خودآرایی جسمی یا عملی و لفظی نکنند که موجب تحریک و سوء استفادۀ نامحرم گردد؛ اگرچه در این مورد هم
احتیاط کنند و همانند دوران
جوانی حجاب داشته باشند، برای آنان بهتر است. البته اگر بخواهند به ترخیص و اجازۀ موردی آیه عمل کنند و مثل دوران جوانی، رعایت حجاب نکنند باز بهتر و
مستحب این است که آن چیزی را که با آن سر خود را میپوشانند؛ مانند روسری،
مقنعه و ... بر ندارند، فقط آن لباس رویی؛ مانند چادر، رداء و ... را بردارند.
آیۀ «
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ »،
استثنایی است از عموم حکم حجاب،
و معنایش این است که بر هر زنی حجاب واجب است، مگر زنان مسن و سالخورده که میتوانند بیحجاب باشند؛ البته در صورتی که کرشمه و تبرج نداشته باشند.
این استثنا (
بیحجابی زنان سالمند)، در واقع دارای دو شرط است:
نخست اینکه به سن و سالی برسند که معمولاً امیدی به ازدواج ندارند و به تعبیر دیگر جاذبه جنسی را کاملاً از دست داده باشند.
دیگر اینکه در حال برداشتن حجاب، خود را
زینت ننمایند.
روشن است که با این دو قید،
مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همین دلیل
اسلام این حکم را از آنان برداشته است.
این نکته نیز روشن است که منظور از بیحجابی، برهنه شدن و بیرون آوردن همه لباسها نیست؛ بلکه تنها کنار گذاشتن لباسهای رو است که بعضی روایات
از آن تعبیر به جلباب و خمار کرده است.
اصل استثنای این گروه، از حکم حجاب در میان
علما ی اسلام محل بحث و گفتوگو نیست؛ چراکه
قرآن کریم به آن تصریح دارد؛ ولی در خصوصیات آن گفتوگوهایی وجود دارد.
حال با بهرهگیری از روایات
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ و نظر مفسران و
اهل لغت به بررسی معنا و مفهوم دقیق این آیه میپردازیم.
کلمۀ "قواعد" جمع "قاعده" است و در لغت به معنای زنی است که از
حیض و
نکاح بازنشسته است.
اما در روایات در مورد سن این زنان و اینکه تا چه سنی برسند حکم "قواعد" را دارند، تعابیر مختلف است.
در بعضی از روایات تعبیر به "مسنه" شده (
زنان سالخورده )،
درحالیکه در بعضی دیگر، تعبیر به "قعود از نکاح" (بازنشستگی از ازدواج) آمده است.
در کلمات
فقها و مفسران نیز تعابیر متفاوت است.
برخی از فقها و مفسران، قواعد را به معنای رسیدن بهحدی که از ازدواج بازنشسته باشند و دیگر کسی بهخاطر زیادی سن آنها رغبت به
ازدواج و میل به آنها نکند، دانستهاند.
و برخی دیگر آن را به معنای پایان
دوران قاعدگی و رسیدن به حد
نازایی و عدم میل و رغبت کسی به ازدواج با آنها و عدم میل آنها به ازدواج با کسی دانستهاند.
البته برخی از مفسران گفتهاند: تمام این تعابیر مختلف به یک واقعیت اشاره میکند و آن اینکه به سن و سالی برسند که معمولاً در آن سن و سال کسی ازدواج نمیکند؛ هرچند ممکن است بهطور نادر چنین زنانی اقدام به ازدواج بنمایند.
همچنین در روایات در تفسیر ثیاب، تعابیر مختلف آمده؛
مثلاً از
امام صادق ـ علیهالسلام ـ در ذیل همین آیه میخوانیم که فرمود:"منظور از ثیاب، خمار و جلباب است، راوی میگوید: از
امام پرسیدم: در برابر هرکس که باشد؟ فرمود: در برابر هرکس باشد؛ اما خودآرایی و زینت نکند".
و در برخی دیگر از روایات، بیان شده منظور از ثیاب، جلباب است.
برخی از
علما این دو گروه از روایات را نیز چنین جمع کردهاند که روایات دستۀ اول حمل بر جواز میشوند؛ ولی روایات دستۀ دوم حمل بر
استحباب ،
یعنی برای زنان مورد خطاب در آیه، جایز است لباسهای رویی خود را بردارند؛ اما بهتر این است که فقط آن لباسهای رویی، همانند چادر، رداء و قطیفه را بردارند؛ ولی آنچه را که با آن سر خود را میپوشانند ـ همانند روسری و مقنعه ـ را برندارند.
با عنایت به اینکه در روایات
معصومان ـ علیهمالسلام ـ بیان شده که مراد از ثیاب، در آیه جلباب و خمار است، برای روشن شدن معنای این دو کلمه، ابتدا به لغت و سپس به کلمات مفسران، مراجعه میکنیم:
جلباب، مفرد است و جمع آن جلابیب است و در معنای آن بین اهل لغت، اختلاف است.
راغب آن را پیراهن و روسری گفته (قمیص و خمار).
مجمع البیان در لغت فرموده: روسری زن که وقت خروج از منزل سر و صورتش را با آن میپوشاند.
صحاح آن را ملحفه (چادر مانند) گفته.
ابن اثیر در نهایه آن را چادر و رداء معنا کرده و میگوید: گفته شده مانند چارقد و مانند ملحفه است.
در
قاموس است که آن پیراهن و لباس گشاد کوچکتر از ملحفه یا چیزی است مثل ملحفه که زن لباسهای خود را به آن میپوشاند یا آن ملحفه است.
با این قراین و آنچه از نهایه و صحاح و قاموس نقل شد، میشود گفت: جلباب ملحفه و لباس بالایی و چادر مانند است نه فقط روسری و خمار معنای آیه این است: ای پیغمبر به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو لباسهای چادر مانند خود را به خود نزدیک کنند و خود را با آن جمع و جور کنند و جلباب را طوری از خود دور نگاه ندارند و بدن خود را از آن بیرون نکنند که پوشیدن آن مانند نپوشیدن باشد.
خمار از خمر
مشتق است در لغت، به معنای پوشاندن است.
طبرسی گوید: اصل خمر به معنای
ستر و پوشاندن است.
راغب میگوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آنچه با آن چیزی را میپوشانند، خمار گویند؛ ولی در تعارف، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن میپوشاند و جمع آن خمر (بر وزن عنق) است.
مراد از ثیاب که در روایات از آن به جلباب و خمار تعبیر شده بنابر نظر اکثر مفسران: لباسهای ظاهری و رویی است؛ مانند ملحفه، رداء، چادر و... نه لباسهای زیرین.
پس با عنایت به روایات وارده از معصومین ـ علیهمالسلام ـ در مورد این آیه، و جستوجو در لغت و کلمات مفسران میتوان آیه را اینگونه معنا کرد:
آن دسته از زنانی که به سن و سالی برسند که معمولاً و بهطور متعارف، در آن سن و سال کسی ازدواج نمیکند، میتوانند لباسهای رویین خود را بر
زمین بگذارند، به شرط اینکه در برابر
نامحرم خودآرایی و عشوهگری نکنند. البته اگر در این سن و سال هم احتیاط کنند و خود را همانند دوران جوانی بپوشانند، بهتر است.
پایگاه اسلام کوئیست.