زره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زره، مسیحی، یهودی، قاضی،
حضرت علی علیهالسلام.
پرسش: موضوع زره امام علی ـ علیهالسلام ـ که در دستان مردی یهودی مشاهده شد، چیست؟
پاسخ: ۱. برخی تاریخنویسان، طرف دعوا را مسیحی و برخی دیگر یهودی قلمداد کردهاند؛ ۲. این داستان در کتابهای تاریخی و حدیثی نقل شده و شاکی نیز امام علی ـ علیهالسلام ـ بود و کار آن حضرت در دادگاهی کردن موضوع اختلاف، نوعی
احترام به اقلیتهای مذهبی و رعایت حقوق مدنی آنها بود، که نهتنها در این ماجرا، بلکه در داستانهای دیگری هم، چنین چیزی از ایشان مشاهده شده است و
عدالت و رعایت حقوق مدنی اقلیتها از سوی حضرتشان چیز تعجبآوری نیست؛ وگرنه آن حضرت میتوانست بدون مراجعه به محکمه، زره خویش را از آن مرد بگیرد.
نخست، دانستن این مطلب لازم است که آنچه در منابع تاریخی نقل شده، برخی تاریخنویسان، طرف دعوا را فردی
مسیحی دانسته و برخی دیگر او را فردی یهودی قلمداد کردهاند؛
ولی بههرحال آن
مرد ـ چه مسیحی و چه یهودی ـ از اهل ذمّه
بود.
خلاصه ماجرا براساس نقل کتابهای تاریخی و حدیثی (با تفاوت اندکی که میان نقلها وجود دارد) بدین ترتیب است:
در زمان
خلافت و زمامداری
امام علی علیهالسلام در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندی نزد مردی مسیحی (یا یهودی) پیدا شد. علی ـ علیهالسلام ـ به او فرمود: این زره برای من است؛ ولی آن مرد انکار کرد و گفت:
زره در دست من است، شما که ادعا میکنید باید دلیل بیاورید.
امام علی ـ علیهالسلام ـ او را به محضر
قاضی برد و اقامه دعوی کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروختهام و نه به کسی بخشیدهام و اکنون آن را در نزد این مرد یافتهام. شریح، قاضی دادگاه، به آن مرد گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه میگویی؟ او گفت: این زره
مال خود من است و درعینحال، گفته مقام خلافت (امیر المؤمنین) را تکذیب نمیکنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).
قاضی رو به
امام علیهالسلام کرده و عرضه داشت: شما مدعی هستید و این شخص منکر است، به همین جهت، ارائه شاهد بر عهده شماست.
علی ـ علیهالسلام ـ خندید و فرمود: قاضی راست میگوید، اکنون باید شاهد آورم؛ ولی من شاهدی ندارم.
قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی (یا یهودی) حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد.
ولی مرد مسیحی که خود بهتر میدانست زره برای چه کسی است، پس از آنکه چند قدم برداشت، برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاست؛ سپس
اسلام آورد و اقرار کرد که زره برای علی ـ علیهالسلام ـ است و در مسیر صفین از دست او افتاد. آنگاه حضرت
علی علیهالسلام از اسلام آوردن او خوشحال شد و زره را به او هدیه داد. طولی نکشید که او با شوق و
ایمان در زیر پرچم علی ـ علیهالسلام ـ و همراه او با
خوارج در جنگ نهروان جنگید.
نزاع و کشمکش میان امام علی ـ علیهالسلام ـ و مرد مسیحی یا یهودی، آنگونه که در پرسش ترسیم و تصویر شده، نبوده است؛ بلکه آنان با احترام و به دور از هرگونه درگیری ظاهری، برای روشن شدن ادعا و احقاق
حق بهسوی قاضی رفتند؛ زیرا نباید تصور شود که برای بهدست آوردن حق باید نزاعی را انداخته و به طرف مقابل بیاحترامی کرده، رفتار انسانی را زیر پا گذاشت، و او را در اجتماع بیآبرو نمود؛ بلکه با احترام و محبت به طرف مقابل هم میتوان طرح دعوا کرد. در این داستان نیز نه امام علی ـ علیهالسلام ـ برای رسیدن به حق خویش خشونت به خرج داد و نه آن طرف مقابل بعد از شنیدن دعوا برآشفت.
در این داستان، شاکی و مدعی
امام علی علیهالسلام است و مرد مسیحی یا یهودی منکر میباشد و طبیعتاً شروع دعوا از جانب مدعی آغاز میشود.
گرچه
حکم دادگاه بر اساس قرائن و شواهد ظاهری که در مورد سایر دعاوی وجود دارد، صادر شده و در واقع حق به حقدار نرسیده بود؛ اما با
مسلمان شدن طرف مقابل بهدلیل مشاهده رفتار پسندیده امام علی ـ علیهالسلام ـ عملاً نتیجهای بهتر از آنچه تصور میرفت، بهدست آمد.
شیوه برخورد امام علی ـ علیهالسلام ـ نوعی احترام به اقلیتهای مذهبی و رعایت حقوق مدنی آنها بود، که در موارد دیگری نیز این موضوع مشاهده میشود.
رعایت حقوق اقلیتها از سوی آن حضرت، موضوعی تعجبآور نیست؛ وگرنه آن حضرت میتوانست بدون مراجعه به دادگاه،
زره خویش را از آن
مرد بگیرد.
پایگاه اسلام کوئست.