دروغگویی و نماز نخواندن همسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نماز، دروغ.
پرسش: همسرم دروغ میگوید و نماز نمیخواند. لطفاً مرا راهنمایی کنید که چهطور باید با او رفتار کنم؟
پاسخ:
برای حل هر مشکلی در ابتدا باید، نوع مشکل کاملاً واضح و
آشکار شده باشد؛ سپس فرضیهسازی کنید؛ یعنی یکسری علل و عواملی را که باعث ایجاد این مشکل میشود، در مقابل خودتان لیست کنید ـ بدون توجه به میزان تأثیر آنها ـ بعد از این ریشهیابی و پی بردن به عوامل احتمالی، عواملی را که هیچ دخلی در مشکل موردنظر شما ندارند، کنار بگذارید. با شناسایی عوامل اصلی، راهکارهای مقابله با آن را با توجه به همین عوامل پیدا کرده و آنها را عملیاتی کنید؛ البته هنگام بررسی، حتماً سعی شود با توجه به میزان تأثیر، و ترتیب اولویت باشد.
با استفاده از این روش، میتوانید اکثر مشکلات پیش روی خود و دیگران ـ حتی همین دو موردی که سؤال کردید ـ را تا حدود زیادی حل کنید. برای عینیتر شدن این روش، نیاز به مثال زدن داریم که همین دو مورد را به عنوان مثال ـ البته به طور خلاصه ـ توضیح میدهیم.
گاهی
انسان در مقابل شخصی قرار میگیرد که بهراحتی
دروغ میگوید و از آن هیچ ابایی ندارد. دوست داریم این شخص، که نزدیکترین فرد به ماست، دست از این کار بردارد؛ بنابراین ناچاریم در قدم اول و ابتدای کار فرضیهسازی کنیم؛ یعنی علل دروغگویی او را ریشهیابی کنیم؛ مثلاً در مورد همسرتان میتوان اینگونه ریشهیابی کرد:
شوهر
اعتماد به
زن ندارد؛ ازاینرو دوست ندارد اسرارش را به او بازگو کند، برای همین در مقابل سؤالات همسرش متوسل به دروغ میشود.
جرئت بیان حقایق را به همسر ندارد؛ زیرا از عواقب آن (مانند اختلافات و ...) میترسد؛ ازاینرو دروغ میگوید.
شوهر چون توانایی ارتباط کلامی را ندارد، گاهی ناچار میشود از دروغ در نقش چاشنی ارتباط استفاده کند.
کودکی خود را در خانوادهای گذرانده است که هیچ ابایی از دروغگویی نداشتند و او تأثیر پذیرفته است.
دروغ را اصلاً کار بد و قبیح نمیداند که بخواهد از عدم انجام آن سرباز زند. (عدم آشنایی با ضررهای اجتماعی و فردی و اخروی آن).
از محیط کار و اجتماع اطرافیان تأثیر پذیرفته و دروغگویی عادتش شده است و نمیتواند از این
عادت دست بردارد.
بعضی مشکلات روانی (مثل کمبودها، بیهویتی، عدم ثبات
شخصیت و ...) باعث شده که با
دروغگویی و
خودنمایی در مقابل دیگران خودی نشان دهد.
اینها گوشههایی بودند از فرضیههایی که میتوان ساخت ـ هر چه سعی کنید فرضیههای بیشتری تصور کنید، بهتر است.
ما این موارد را بدون توجه به صحیح بودن یا نبودن آنها در مورد شوهرتان لیست کردیم. حال نوبت آن است مواردی را که احتمال بیشتری میدهیم تأثیر در دروغگویی همسرتان دارد، جدا کنیم و بقیه را دور بریزیم؛ مثلاً شاید شما بگویید
خانواده شوهرم خانوادهای هستند متدین و اصلاً دروغ و دروغگویی در خانه آنها راه پیدا نکرده است. بنابراین شما مورد چهارم را خط میزنید و ... بعد از یافتن عوامل اصلی دروغگویی همسر، متناسب با هر علتی، به دنبال راههای درمان آن برآیید؛ برای نمونه:
سعی کنید همیشه
رازدار همسر خود باشید و این را در
عمل اثبات کنید تا بدین وسیله اعتماد همسرتان به شما جلب شده و بتواند واقعیات را به شما بازگو کند.
توانایی خود را در شنیدن حقایق تلخ بالا ببرید و نگاه منطقی به قضایا داشته باشید تا همسرتان بتواند با خیال آسوده و بدون هیچ ترس و واهمهای با شما هم کلام شده و حقیقت را بازگو کند.
از توانایی گفتاری او در بیان حقائق تعریف و تمجید کنید و در مقابل گفتارهای دروغ او واکنش منفی نشان دهید؛ مثلاً از میزان مهر و
محبت خود بکاهید و ... تا بدینسان هم رفتار منفی ایشان ـ به اصطلاح روانشناسان ـ منجر به «خاموشی» میشود، هم رفتارهای مثبت او «تقویت» میشود.
خود نمونه عملی راستگویی باشید و
صداقت را هم در رفتار و هم در گفتار داشته باشید چه در مقابل همسر،
فرزندان،
پدر و مادر و....و چه در مقابل خود و خدای خود.
فضای خانه را فضایی صمیمی کنید. گاهی شوهرتان فضا را دوستانه نمیبیند به همین دلیل با یک دروغ، سعی میکند از صحبت کردن با شما طفره برود؛ ولی وقتی شما را پذیرا میبیند و صادقانه و با صمیمیت تمام با او همکلام میشوید، دیگر دغدغه فرار ندارد.
به بیان داستانها و خاطرات افرادی بپردازید که دروغگویی، روزگار آنها را تباه کرده و حتی میتوانید به پیآمدهای دروغگویی ـ اجتماعی، فرهنگی، روانی و .... که در یکی از پاسخهای ما به صورت کوتاه بیان شده ـ بپردازید تا از عواقب اینگونه کارها آگاه باشد؛
(البته نه به شکل خطابی و مستقیم).
اگر علت دروغگویی را در مشکلات روانی میبینید که فرد در استرسها و تعارضها و ناکامیها از آن کمک میگیرد، به دنبال درمان و چارهجویی این مشکلات و پیدا کردن راه منطقی خروج از مشکل باشید و یقین بدانید که دروغ یک مسکن موقتی است نه دائم.
ابعاد مثبت شخصیت او را تقویت و تمجید کنید و نسبت به دروغ او ابراز نارضایتی کنید.
راههای دیگری هم میتوان فرض کرد و یقیناً خود شما زمینه شناسایی این مشکل و راهحلهای آن را بهتر از ما میتوانید کشف کنید؛ چون در همان فضا هستید و مسائل را بهخوبی درک میکنید.
در مورد نماز نخواندن هم ابتدا مانند نمونه قبلی ریشهیابی کنید. بعضی از عوامل که موجب این حالت میشوند ـ به طور خلاصه ـ عبارتاند از:
عدم اگاهی از عواقب
ترک نماز، عدم اطلاع از جایگاه بالای نماز در
دین، غرق شدن در منکرات و
شهوات،
خجالت و حیای نابجا به سبب
تمسخر، دوستان ناباب، ضعف اراده، عدم تمریندهی و تربیت دینی از طرف خانواده، داشتن الگوهای زنده و محبوب بینماز، اهمالکاری و تأخیر در شروع کار و ... .
شما متناسب با هر دلیلی میتوانید راه حلی بیابید. از رفتارهای ذیل نیز میتوانید برای حل این مشکل کمک بگیرید:
به آثار و فواید روحی و روانی نماز اشاره کنید. امروزه روانشناسان اعتراف دارند که
دعا و نماز باعث کاهش
اضطراب و استرس
زندگی میشود.
مهاتما گاندی که پیشوای بزرگ
هندوستان بود، میگوید: «اگر نماز و دعا نبود من مدتها قبل دیوانه شده بودم».
از صفات مثبت او کمک بگیرید؛ مثلاً با استفاده از علاقه او به امام حسین (علیهالسّلام) به او بگویید که
امام حسین (علیهالسّلام) فرمودهاند: من به نماز عشق میورزم و ... .
گاهی ترک نماز برای عقدهگشایی است؛ مثلاً پدر او سختگیر بوده و او را با ضربوشتم به نماز وامیداشته است و .... او هم برای مخالفت با پدر که نسبت به نماز او حساس بوده، نماز را کنار گذاشته است. شما باید حقیقت نماز و وظیفه عبد را برای او توضیح دهید.
سیمای نمازگزاران واقعی «الگوهای صالح» مخصوصاً کسانی را که در قید حیات هستند، به او نشان دهید، نمازگزارانی که بین رفتار و گفتارهایشان توافق و سازگاری وجود دارد.
ضررهای (دنیوی و اخروی) ترک نماز را برای او برشمرید. ضررهای آخرتی مثل وعده
عذاب در آخرت، مرگ با خفت،
فشار قبر، سختگیری در حساب قیامت، نظر رحمت نداشتن خدا در آخرت.و ضررهای دنیا مثل کوتاه شدن عمر، بیبرکتی در روزی، بدچهره شدن، پذیرفته نشدن کارهای خیر، مستجاب نشدن دعا و.... .
در پایان باید متذکر شد که در گفتارهایتان لحن آمرانه نداشته باشید، گاهی مقایسههای بسیار،
انتقاد صریح، بمباران اطلاعات دینی و ... مخل هدایتگری است.
انتظار نتیجهگیری سریع هم نداشته باشید و متوجه «اصل تدریجی بودن تربیت دینی» هم باشید. امیدواریم که موفق باشید.
۱. دروغ، سیدمحمدرضا صدر، چ ۲، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
۲. درسهایی از تربیت انسانی، محمد اسدی گرمارودی، چ ۳، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۳ش.
۳. سیمای فرزانگان، رضا مختاری، چ ۵، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش.
۴. روشهای تربیت، سیدمهدی موسوی کاشمری، چ ۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش.
۵. داستانهای معنوی در آثار شهید مطهری، لطیف راشدی، چ ۱، قم، تحولآفرین، ۱۳۸۱ش.
۶. روشهای آسیبزا در تربیت، محمدرضا قائمیمقدم، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دروغگویی و نماز نخواندن همسر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۲۱.