داستان یونس در شکم ماهی ناظر به سورههای صافات و قلم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رحمت خدا،
حضرت یونس (علیهالسّلام) شکم ماهی،
تسبیح،
سوره صافات،
سوره قلم.
پرسش: در داستان حضرت یونس (علیهالسّلام) دو آیه روایت متفاوتی را بیان میکنند. آیات ۱۴۳ و ۱۴۴ صافات میفرماید: اگر از تسبیحگویان نبود همیشه در شکم ماهی میماند! و آیه۴۹ سوره قلم میفرماید: اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود، (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که نکوهیده بود. آیا در این آیات تناقض وجود ندارد؟!
پاسخ اجمالی: دو آیه مذکور هر یک از مقتضای خاصی حکایت میکنند که هر یک از آن دو، اثری جداگانه دارد. آیه سوره صافات این معنا را یادآور میشود که اگر مداومت یونس در تسبیح خدای متعال در طول زندگیاش و قبل از دچارشدن به این مشکل نبود، شایستگیاش آن بود که تا آخر در شکم ماهی بماند؛ اما به دلیل تسبیحاتی که داشت، دچار این سرنوشت نشد، آیه دوم اما در صدد بیان آن است که اکنون که قرار نبود در شکم ماهی بماند، دو حالت وجود داشت: یکی آنکه با عزت و احترام نجات یابد و یا آنکه با شیوهای نجات یابد که مورد سرزنش مردم قرار گیرد، اما چون
خداوند توبه او را در شکم ماهی پذیرفت، او را مشمول
نعمت خود کرده و علاوه بر نجات او، غذایش را نیز فراهم کرده و با عزت و احترام به میان قومش برگرداند.
قرآن کریم در چند فراز به داستان حضرت یونس (علیهالسّلام) و گرفتار شدن وی در شکم ماهی میپردازد. به عنوان نمونه در فرازی میفرماید:
«فَلَوْ لا اَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ اِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛
اگر او از تسبیحگویان نبود، تا
روز قیامت در شکم ماهی میماند.»
این آیه، یونس (علیهالسّلام) از تسبیحکنندگان به شمار آمده است. «مسبّح» به کسی گفته میشود که همواره در حال تسبیح پروردگار است، به گونهای که گویا تسبیحگفتن به صورت یک ویژگی برای او در آمده است.
قرآن اما در جایی دیگر میفرماید:
«لَوْ لا اَنْ تَدارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُوم؛
اگر نعمتی از جانب پروردگارش شامل حال او نمیشد، با حالتی نکوهیده به بیابان افکنده میشد.»
در بیان مفردات این آیه باید گفت؛ کلمه «تدارک» به معنای رسیدن و پیوستن به چیزی است. واژه «نعمت» در این آیه به قبول توبه از طرف پروردگار تفسیر شده است. واژه «نبذ» به معنای پرت کردن و دورانداختن است. کلمه «عراء» به معنای زمین لخت و بدون سقف و یا گیاه است. و «مذموم» از «ذم» در مقابل «مدح» است.
با توجه به معانی این واژهها، معنای آیه آن است که اگر یونس (علیهالسّلام) نعمت توبه را از پروردگارش دریافت نمیکرد، و گذشتهاش را جبران نمیکرد، در بیابانی بیآب و علف رها میشد، و به جهت کاری که کرده بود مورد نکوهش نیز قرار میگرفت.
در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که این آیه با آنچه در آیه اول گفته شد، همخوانی ندارد؛ چرا که مفهوم آیه اوّل آن بود که یونس تا قیامت در شکم ماهی بماند، اما معنای آیه دوم آن بود که جسدش در بیابانی افتاده و مورد نکوهش نیز قرار گیرد، و این دو مقتضا با هم جمع نمیشوند.
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که دو آیه مذکور هر یک از مقتضای خاصی حکایت میکنند که هر یک از آن دو، اثری جداگانه دارد. آیه سوره صافات این معنا را یادآور میشود که اگر مداومت یونس در تسبیح خدای متعال در طول زندگیاش و قبل از دچارشدن به این مشکل نبود، شایستگیاش آن بود که تا آخر در شکم ماهی بماند؛ اما به دلیل تسبیحاتی که داشت، دچار این سرنوشت نشد، آیه دوم اما در صدد بیان آن است که اکنون که قرار نبود در شکم ماهی بماند، دو حالت وجود داشت: یکی آنکه با عزت و احترام نجات یابد و یا آنکه با شیوهای نجات یابد که مورد سرزنش مردم قرار گیرد، اما چون خداوند توبه او را در شکم ماهی پذیرفت، او را مشمول نعمت خود کرده و علاوه بر نجات او، غذایش را نیز فراهم کرده و با عزت و احترام به میان قومش برگرداند.
در نتیجه مجموع دو آیه دلالت میکند که بیرون رفتن حضرت یونس (علیهالسّلام) از میان قومش در حالی که خشمگین بود، اقتضای آنرا داشت که تا روز قیامت در شکم ماهی بماند؛ اما تسبیح دائمیاش قبل از افتادن در شکم ماهی و بعد از آن از این اقتضا منع کرد، و باعث شد تا سرنوشتش به گونهای دیگر رقم بخورد و آن این است که ماهی او را در بیابان بیندازد.
همچنین مقتضای عملش این بود که او را به صورتی زشت و مذموم بیندازد؛ لذا مانعی دیگر از آن جلوگیری نمود و آن نعمتی از پروردگارش بود که او را دریافت و نه تنها مذموم نشد؛ بلکه پروردگارش او را برگزید و از
صالحان قرار داد؛ لذا بین دو آیه منافاتی وجود ندارد.
پرسش دیگری که ممکن است مطرح شود، این است که در آیه ۱۴۲ صافات میفرماید: «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ»، ماهی عظیمی او را بلعید در حالی که درخور ملامت بود، ولی از آیه «لَوْ لا اَنْ تَدارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ...» استفاده میشود که مذمت و ملامتی بر او نبود.
پاسخ این پرسش نیز با توجه این نکته روشن میشود که این ملامت مربوط به زمانی است که تازه در شکم ماهی قرار گرفته بود، ولی رفع مذمت مربوط به زمانی است که توبه کرد و خدای متعال توبه او را پذیرفت، و از شکم ماهی رهایی یافت؛ لذا در آیه بعد میفرماید: پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد: «فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ».
و به دنبال آن ماموریت هدایت قومش را مجدداً بر عهده او گذارد، و او به سراغ آنها آمد و همگی ایمان آوردند و خداوند تا مدت زیادی آنان را از مواهب زندگی بهرهمند ساخت.
بنابراین، هر دو آیه در صدد بیان این واقعیت هستند که پاکی حضرت یونس (علیهالسّلام) و نعمت خدا موجب رهایی او از این دشواری شد. به عبارت دیگر،
عبادت و تسبیح یونس (علیهالسّلام) در گذشته و نیز در شکم ماهی باعث نجاتش از آن زندان شد و علاوه بر آن، نعمت خدا نیز افزون بر آن باعث شد تا ایشان به دلیل مجازاتی که متحمل آن شد، مورد نکوهش و
تمسخر دیگران نیز قرار نگیرد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «داستان یونس در شکم ماهی ناظر به سورههای صافات و قلم»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱۰/۱۳.