حق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: چگونگی تشخیص حق از باطل را در دیدگاه
قرآن بیان کنید؟
پاسخ:
تشخیص حق از باطل یکی از اساسیترین مراحل زندگی بشر است و هر انسانی، خواه ناخواه، پیوسته با این مسأله در زندگی خود روبرو می شود.
انسانها همیشه برای موجه جلوه دادن خود، موضع خود را حق و موضع طرف مقابل را باطل معرفی میکنند. حتی شرورترین افراد به این مطلب توجه دارند و در ناشایستترین اعمال، خود را صاحب حق میدانند.
حال که هر کسی خود را بر حق میداند، باید حق و ویژگیهای آن را شناخت تا سره از ناسره جدا شود و «سیه روی شود هر که در او غش باشد».
قرآن کریم که کتاب آسمانی و به دور از هر
تحریف میباشد و سراسر حق است، خود را «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛
بیانگر همه چیز» معرفی میکند. یکی از روشهای قرآن کریم برای بیان مسائل گوناگون، استفاده از مثال است.
خداوند بسیاری از مسائل
اخلاقی،
عرفانی و
عقلی و... را در قالب مثالهای زیبا بیان کرده است. در بحث مورد نظر نیز با یک مثال تمام ابعاد موضوع را به خوبی بیان کرده است.
خداوند در آیه ۱۷
سوره رعد می فرماید: «اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَل السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وِ مِمّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النّارِ اتْبِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَ الباطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمّا ما یَنْفَعُ النّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْاَمثالَ ـ خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر دره و رودخانهای به اندازة آنها سیلابی جاری ساخت. سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد و از آنچه (در کورهها) برای به دست آوردن
زینت آلات یا وسایل زندگی آتش روی آن روشن میکنند نیز کفهایی مانند آن به وجود میآید. خداوند حق و باطل را چنین مثل میزند. اما کفها به بیرون پرتاب میشوند ولی آنچه به مردم سود میرساند در زمین میماند. خداوند این چنین مثال میزند.»
از نظر متخصصین لغت عربی، حق، چیزی است که ثبات، دوام و تحقق خارجی دارد. به عبارت دیگر حق آن است که واقعاً وجود دارد و وجودش اصیل است و قابل زوال نیست.
باطل، وجودش اصیل نیست و زایل شدنی است.
مانند: درخت و سایهاش، که درخت وجودش واقعی و اصیل است، اما سایهاش وجود اصیل ندارد و فانی است.
خداوند در آیة شریفه، حق را به آب یا فلزات سودمند برای مردم و باطل را به کفی که روی آن دو قرار میگیرد، تشبیه کرده است. و نشانهها و معیارهای حق و باطل را در قالب این مثال بیان نموده، تا ما با ملاک قرار دادن آنها حق و باطل را تشخیص دهیم.
۱. باطل، همواره
مستکبر، بالانشین و پر سر و صدا است، ولی تو خالی و بیمحتوا. مثل کف که حبابهای تو خالی است، اما حق
متواضع، کم سر و صدا، پر محتوا و سنگین است.
۲. حق، همیشه مفید و سودمند است، مانند آب که مایة
حیات است و مانند طلا و نقره که با ارزش است، ولی باطل بیفایده و بیهوده می باشد. کفهای روی آب هرگز کسی را سیراب نمیکند و گیاهی نمیرویاند و ارزشی ندارد.
۳. حق، همیشه متکی به
نفس است و هرچه دارد از خود دارد. اما باطل همیشه از
آبروی حق بهره میبرد و از
حیثیت او استفاده میکند و در سایة حق قدم بر میدارد. همان گونه که هر
دروغی از راست فروغ میگیرد و اگر سخن راستی در جهان نبود هرگز کسی دروغی را باور نمیکرد. پس فروغ زودگذر باطل از
برکت حق است و علت پایداری موقت باطل نیز با لباس حقانیت به میدان آمدن است.
۴. هر چند که «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ وَ لِلْباطِلِ دَوْلَةٌ؛
حق و باطل هر یک دورانی دارند». اما دوران حق همیشگی و دوران باطل زودگذر است. باطل، مانند کف روی آب بعد از مدتی از بین میرود، ولی آب زلال و مفید برای مردم میماند. «ما ینفع الناس فیمکث فی الارض؛
آنچه برای مردم سودمند است در زمین باقی میماند.»
۵. باطل همواره دنبال بازار آشفتگی میگردد و از هرج و مرج استفاده میکند تا خود را نشان دهد، اما هنگامی که
نظم برقرار شود، هویت آن آشکار می گردد و به سرعت کنار میرود. مثل سیلاب که وقتی در جوش و خروش است، آب با کف و اجسام دیگر مخلوط است، اما هنگامی وارد دشت میشود و آرام می گیرد، کفها زایل میشوند و آب زلال نمایان می گردد.
۶.
امام علی ـ علیه السّلام ـ در
نهج البلاغه میفرمایند: «اگر باطل با حق آمیخته نمیشد، حق بر حقخواهان پوشیده نمیگردید.»
مردم چند دستهاند: گروهی حق را میشناسند و از آن پیروی میکنند و گروهی باطل را میشناسند و دنبال آن حرکت میکنند و گروهی دنبال حق هستند ولی حق را نمیشناسند. این گروه دچار شبهه میشوند و
گمراه میگردند. این افراد خواهان از حق اند، ولی چون کوته فکر و
ظاهربین هستند، از راه حق منحرف میشوند و با اندک تبلیغات توخالی فریب ظواهر را میخورند. بنابراین: برای تبعیت از حق، اول باید حق را بشناسیم «اِعْرِفْ اَلْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ؛
حق را بشناس تا اهلش را بشناسی».
اگر ما معیارهای حقانیت را بدانیم، هر کس که طبق آن معیارها حرکت کند حق میدانیم و هر کس را که بر خلاف آن قدم بردارد، باطل میشماریم.
یکی از راههای شناخت حق از باطل توجه به مشخصههای حق است که با استفاده از آیة قرآن ذکر شد. اگر کسی به نیروی
تقوا مسلح باشد، تشخیص حق و باطل برای او یک
وعده الهی است. «هر کس تقوا پیشه کند خداوند به او نیروی تشخیص حق از باطل (
فرقان) را عطا می کند».
- مجله مکتب الاسلام، شمارههای ۶ ـ ۷ ـ ۸ ـ ۹، سال ۲۲.
اندیشه قم.