حافظ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حافظ.
پرسش: حافظ
شیعه بوده است یا
سنی؟
پاسخ: شمسالدین محمدحافظ بزرگترین غزلسرای عرفانی ایران یکی از نوابغ بزرگ روزگار خود بود.
حافظ در آغاز سده هشتم هجری ۷۲۷، در شیراز پا به عرصه وجود نهاد. متأسفانه از آغاز زندگانی این
بلبل خوشنوای
بوستان ادب و عرفان آگاهیهای کمی به ما رسیده است.
حافظ به تصریح محمد گلاندام که،
معاصر و همدرس وی،
تفسیر قرآن نیک میدانست و مطالع الانظار
فی طوالع الانوار تألیف بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی را مطالعه میکرد و از پژوهش در دیوانهای شاعران پارسیگوی و عربزبان بهرههایی برد.
حافظ به مناسبت، نام برخی از سخنوران نامی را با
احترام ضمن
اشعار خود آورده است که از آن جملهاند فردوسی، سعدی، نظامی، ظهیر فاریابی، سلمان، خواجوی کرمانی و کمال خجندی.
برخی از
علما و فرمانروایان با حافظ معاصر بودهاند که نام گروهی از آنان بدین شرح است: میرسید شریف جرجانی، خواجه کمالالدین ابوالوفاء، شاه نعمتالله ولی و خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، عماد فقیه کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و...
از
پادشاهان آلاینجو، جلالالدین مسعود شاه معروف به شاه ابوالحق و از آلمظفر، امیر مبارزالدین محمد، شاه شجاع، سلطان زینالعابدین، شاه یحیی، شاه منصور و از آلجلایر، سلطان اویس، سلطان احمد و...
محمد گلاندام که اولین بار
دیوان او را جمعآوری کرده است، از حافظ چنین یاد میکند: «مولانا الاعظم المرحوم الشهید مفخر العلما استاد نحاریر الاد با شمس الملهالدین محمد الحافظ الشیرازی.
تذکرهنویسان نوشتهاند که اجداد او از کوپای (کوهپایه) اصفهان بودهاند، نیای او در ایام
حکومت اتابکان سلغری از آنجا به
شیراز آمدهاند.
شغل پدرش را بازرگانی، و مادرش را از اهالی
کازرون دانستهاند، به علت فوت
پدر، با مادرش در تنگدستی زندگی میکرد؛ لذا مجبور بود هم کسب معاش و هم
تحصیل علم نماید.
به نوشته همدرس او، گلاندام، حافظ در دو رشته
علوم شرعی و
علوم ادبی به تحصیل و پژوهش میپرداخته است، و
علوم قرآنی و قرائتهای
مختلف را در پیش قوامالدین آموخت و یکی از حافظین قرآن کریم بود؛ چنانکه در
اشعار خود به این دو مطلب اشاره میکند
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
ز
حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف
حکمی با نکات قرآنی
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
شیراز در دورهای که حافظ تربیت میشد، وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت؛ اما مرکزی بزرگ از مراکز علمی و ا دبی
ایران و
جهان اسلام به شمار میرفت و این مسئله بهخاطر تدابیر
اتابکان سلغری فارس بود که
شیراز را در مقابل حملات
مغول محفوظ نگه داشتند؛ لذا حافظ در مرکزی که مجمع عالمان، اندیشمندان و سلاطین دانشدوست و مروج
دانش بود، پرورش یافت؛ چنانکه در
اشعار خود سیاستهای آنان را
ستایش نموده است.
اما بهخاطر سیاستهای سختگیرانه پادشاهان، پیروان اهلبیت (علیهم) چندان تعصبی به اظهار
عقاید خود نشان نمیدادند؛ چراکه بر اکثر نقاط ایران
حاکمان اهلسنت و مکتب
خلافت حکمرانی میکردند و حتی
غزنویان در این مورد بسیار سختگیری میکردند تا جایی که کتابهای
شیعیان و مراکز علمی آنها را به
آتش کشیدند، و بسیاری از آنان را به خاک و
خون کشیدند. برایناساس
عرفا و شعرای بزرگ و علمای
اسلام بیشتر در حالت
تقیه زندگی میکردند و فضای سیاسی اقتضا میکرد که
خردمندان اظهار عقیده و
مذهب ننمایند؛ بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصتهای به وجود آمده به نشر
فرهنگ و علوم اقدام نمایند.
درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچکس با قاطعیت نمیتواند بگوید که
حافظ شیرازی پیرو مکتب تشیع است یا نه؛ ولی در این قول همه اتفاق دارند که او از
دانشمندان و
ادیبان بزرگ
جهان اسلام و ایران است و هرگز نمیتوان او را با قیود محصور کرد و به گروهی خاص منتسب داشت؛ چون او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبهای رسیده بود که بهجز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهلبیت (علیهم) نمیتوان به آن جایگاه رسید؛ اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشهها معذور بود؛ ولی در هر صورت قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که
عشق او را به خاندان
پیامبر و
امیرمؤمنان به اثبات میرساند؛ چنانکه مولوی،
سعدی و
عطار نیز از این ویژگی برخوردارند و هریک از آنها در اشعار خود ارادت کامل خویش را به اهلبیت اظهار کردهاند.
حافظ در جایی نجات و رسیدن به
کمال را اینگونه ممکن میداند:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
شارحان اشعار حافظ، این بیت را چنین توضیح دادهاند:
ای حافظ اگر راه
خاندان پیامبر را صادقانه بپویی، عنایت و توجه امیر نجف علی ـ علیهالسلام ـ نگاهبان تو خواهد شد.
مرحوم
شهید مطهری از محیط
طباطبایی نقل نموده است که «حافظ را در عصر خودش و عصرهای بعد
شیعه... میدانستند.»
۱. اعيان
الشيعه، تأليف سيدمحسن امين.
۲. عرفان حافظ، تأليف شهيد مطهری.
۳. مجالس المؤمنين، تأليف قاضی نورالله شوشتری.
۴. شرح اشعار حافظ، تأليف خطيب رهبر.
سایت اندیشه قم.