بیوفایی پسران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خواستگاری، ازدواج.
پرسش: خلاصه سؤال: مدتی طولانی با فردی آشنا شدم که در ابتدا قصد ازدواج داشت؛ اما پس از مدتی به دلیل یا بهانه اینکه زن برادرش مانع از خوشبختی ما میشود، به من فهماند که دیگر نمیتوانیم با هم ازدواج کنیم؛ هر چند من اصلاً باور نکردم و البته ضربه سخت روحی خوردم، حال: ۱. آیا میتوان حرکت او را منطقی دانست؟ ۲. آیا میتوانم برای بار دیگر او را برای ازدواج متقاعد کنم؟ یا اینکه او را فراموش کنم؟
پاسخ:
دختران و پسران، میوههای باغ
زندگی به شمار میروند که دست
آفرینش، یک نوع کشش درونی میان این دو به ودیعت نهاده که هر کدام در سنین خاصی خود را بدون دیگری ناقص میبیند و اگر این حال ادامه یابد،
انسان دچار پریشانی میگردد و این پریشانی از طریق ازدواج، به
آرامش تبدیل میگردد.
قرآن کریم هم فلسفه
ازدواج را آرامش و سکون معرفی کرده و میفرماید: «لِتسکنُوا الیها؛ در کنار همسر به آرامش میرسید».
اما نباید از این نکته غافل بود که این آرامش و رفاه در پی انتخاب صحیح و درست محقق میگردد و اگر درست و منطقی صورت نگیرد، نهتنها باعث آرامش نخواهد بود، بلکه مساوی با یک عمر سختی، بدبختی و تباهی خواهد بود.
انتخاب صحیح بر مبنای بررسی موضوعات مختلفی در جریان همسرگزینی و شکلگیری ازدواج انجام میشود. پایداری هیجانی طرف مقابل، هویتیافتگی اجتماعی، مذهبی، جنسی، شغلی و شخصیتی، حمایت خانوادهها، نبودن مخالفتهای جدی و حساس در فامیل طرفین،
حسن خلق،
تقوا و روابط مبتنی بر خویشتنداری جنسی قبل از ازدواج، از جمله پیشبینیکنندههای مهم موفقیت در ازدواج هستند که باید در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد.
شما اگر در این موارد نمره خوبی به طرف مقابلتان نمیدهید، نباید نگران از دست دادن او باشید؛ چراکه
خیر در همین جدایی بوده است. حداقل عدم
وفاداری ناشی از بحران هویت در این فرد وجود داشته که پس از مدتی نسبتاً طولانی خلف وعده کرده است.
جدای از این مطالب و با توجه به نامه توجه شما را به چند نکته جلب میکنیم.
پسران جوان در بیشتر موارد، دوست دختر را برای دوستی، ارضای
هوای نفس ، لذتهای شیطانی، احساس
غرور و
فخرفروشی به همسالان و
دوستان خود میخواهند و کمتر مواردی اتفاق افتاده که این دوستیها منجر به ازدواج شود و اگر هم منجر به ازدواج شده، معمولاً موفق نبوده است. اینگونه ازدواجها معمولاً همراه با یک بدبینی خصوصاً از طرف پسرهاست.
و دختران جوان در بیشتر موارد به خاطر ازدواج دوست میشوند و خود را با دلایل بیاساس توجیه میکنند و معمولاً هم گول خورده و کارشان بیحاصل میماند و فقط مدتی ملعبه دست هوسبازان شده و به بهانه ازدواج مورد سوء استفاده قرار میگیرند. لذا دختران جوان باید با ذکاوت و هوشیاریای که در وجود آنان به ودیعت گذاشته شده، از بازیچه شدن و آلت دست شدن جلوگیری کنند.
با توجه به نکاتی که در نامه مطرح کرده بودید،
معلوم است آن جوان از اول هم قصد ازدواج با شما را نداشته و شما را برای دوستیهای شیطانی میخواسته است و به بهانه ازدواج از شما سوء استفاده نموده است و برای شما سودمند خواهد بود که ارتباط خود را با او قطع نمایید و بار دیگر در دام او نیفتید و سعی کنید او را به مرور کاملاً فراموش کنید. اگرچه ممکن است به او
علاقه داشته باشید، ولی بدانید که این علاقه به خاطر تصور ویژهای که از او داشتهاید، ایجاد شده است و یقیناً شما اگر میدانستید که او
نیت پاکی ندارد، هرگز با او دوست نمیشدید، لذا او را فراموش کنید.
تمام کارها و دلها در دست خداست و شما اگر بخواهید موفق باشید، سزاوار است که وظایف شرعی و انسانی خود را انجام دهید و از
گناهان گذشته
توبه نموده و طلب
عفو کنید، سعی کنید با
حیا و
عفت و وقار در جامعه حاضر شوید و
یقین بدانید که
خداوند همسری مناسب و برازنده شما برایتان مقدر کرده و فراهم خواهد نمود. البته به شرطی که شما شیوه صحیحی را برای
زندگی پیش بگیرد.
۱. علیاکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه
علمیه قم، ۱۳۷۴ ش.
۲. دکتر علی
قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۶۳ ش.
۳. ابوالقاسم اکبری، مشکلات نوجوانی و جوانی، نشر ساوالان، ۱۳۸۱ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بیوفایی پسران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۶/۲۹.