بیعت امام علی با خلفا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی علیهالسلام، خلافت، خلفا،
بیعت.
پرسش: آیا علی ـ علیهالسلام ـ خلافت خلفا را پذیرفت و آنها را تأیید کرد و با آنها بیعت نمود؟
پاسخ: دیدگاه امام علی ـ علیهالسلام ـ در رابطه با خلافت خلفا بر این پایه بود که خلفا
حق مسلم او را
غصب نمودهاند. اما از روی اجبار و بهجهت رعایت مصالحی مهمتر با آنان بیعت نمودند.
امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ (پس از
رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و غصب خلافت) طبق
وصیت و رهنمود پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به او، با عدهای از پیروانش دست به
مبارزه منفی زدند؛
ازاینرو
شواهد و ادلهای است که دلالت میکند آن جناب بههیچوجه خلافت خلفا را به رسمیت نمیشناختند؛ از جمله:
۱. امام علی ـ علیهالسلام ـ و گروهی از یاران پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ که با او همرأی بودند، در خانه آن حضرت
متحصن شده بودند و از بیعت خودداری میکردند؛ ازاینرو عمر به همراه عدهای بهسوی خانه فاطمه ـ علیهاالسلام ـ رفتند تا متحصنین را برای بیعت به
مسجد آورند؛ اما افراد متحصن از خانه خارج نشدند. در این هنگام
عمر هیزم طلب نمود و تهدید کرد که در صورت
تسلیم نشدن خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. بعضی از همراهان عمر به او گفتند: دختر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در این خانه است. گفت: حتی اگر فاطمه ـ علیهاالسلام ـ در خانه باشد.
در این هنگام فاطمه ـ علیهاالسلام ـ پشت در آمد و فرمود: جمعیتی را سراغ ندارم که بدتر از شما باشند، جنازه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را در میان ما گذاشتید و درباره خلافت تصمیم گرفتید؛ چرا
حکومت خود را بر ما
تحمیل میکنید و خلافت را که حق ما
اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ است به ما بازنمیگردانید.
بعد از تهدید عمر برخی از متحصنین خارج شدند؛ ولی امام ـ علیهالسلام ـ و گروهی از بنیهاشم همچنان مقاومت ورزیدند.
عمر از ابوبکر خواست که از حضرت علی ـ علیهالسلام ـ و همراهانش بیعت بگیرد. ابوبکر قنفذ (غلام آزاد شدهاش) را فرستاد که به حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بگوید،
خلیفه رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ تو را فراخوانده است. حضرت علی ـ علیهالسلام ـ فرمودند: چقدر زود بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ دروغ بستید؛ قنفذ برگشت. آنگاه که آنان برای بیعت با ابوبکر به آن حضرت اصرار میکردند، میفرمود: من به حکومت، از شما سزاوارترم، من بیعت نمیکنم. اگرچه امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ بهجهت
مصالح اسلام مجبور شدند با ابوبکر بیعت کنند، اما درهرحال
مسلم است که آن حضرت بلافاصله پس از
فوت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بیعت نکرده است.
آنچه نزد مورخین خصوصاً اهلسنت مشهور است، این است که تا مادامی که
فاطمه ـ علیهاالسلام ـ زنده بود، (به مدت شش ماه) علی ـ علیهالسلام ـ با ابوبکر بیعت ننمود.
به همین خاطر طبری مینویسد: نهتنها علی ـ علیهالسلام ـ بلکه هیچیک از بنیهاشم مادامی که فاطمه ـ علیهاالسلام ـ زنده بود، با ابوبکر بیعت نکردند.
بلاذری مینویسد: هنگامی که ارتداد عرب پیش آمد، عثمان نزد حضرت علی ـ علیهالسلام ـ رفت و گفت: ای پسر عمو، تا وقتی که تو بیعت نکنی کسی برای جنگ با مرتدّین بیرون نخواهد رفت... و آن قدر از این مطالب در گوش حضرت علی ـ علیهالسلام ـ زمزمه کرد تا او را نزد ابوبکر برد و حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بیعت کرد. و پس از آن مسلمانان به جنگ مرتدین رفتند».
چنانکه خود
امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ هم در این رابطه چنین میفرماید: مرا جز شتافتن مردم بهسوی فلان (ابوبکر) و بیعت کردن با او شگفتزده نکرد. چندی از مداخله دست بازداشتم تا آنکه مشاهده کردم گروهی از
اسلام برگشته و میخواهند با
دعوت مردم
آیین محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را از ریشه برافکند. ترسیدم که اگر اسلام و اهلش را یاری ندهم، در دین رخنهای ببینم یا شاهد نابودی آن باشم که برای من مصیبتبارتر از، از کف دادن حکومت بر شما باشد».
۲. امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ نهتنها خلافت غصب شده را تأیید نکرد، بلکه برای
احقاق حق خود اقدام نمود؛ لذا حضرت علی ـ علیهالسلام ـ شبانه حضرت فاطمه ـ علیهاالسلام ـ و
امام حسن و
امام حسین ـ علیهماالسلام ـ را به مجالس انصار میبرد و از آنها یاری میخواست.
انصار در پاسخ میگفتند: اگر قبل از بیعت با ابوبکر آمده بودید، با شما بیعت میکردیم.
امام ـ علیهالسلام ـ به آنها فرمود: آیا شما میخواستید من
جنازه رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را رها میکردم و برای به دست آوردن خلافت به
جنگ و ستیز میپرداختم. نیز فاطمه ـ علیهاالسلام ـ به انصار فرمودند: ابوالحسن آنچه سزاوار بود انجام داد و شما نیز کاری کردید که خداوند آن را حساب خواهد کرد.
بههرحال امام هر اقدامی را که جهت احقاق حق خود لازم بود، انجام داد؛ ولی بهجهت نداشتن یاور و کم بودن یاران واقعیاش و حفظ مصالح اسلام، درنهایت، راه
سکوت را در پیش گرفت.
۳. حضرت علی ـ علیهالسلام ـ در مسئله
شورا ی شش نفره هم بعد از انتخاب شدن
عثمان، فرمود: این نخستینبار نیست که شما علیه ما
متحد شدید. پس من صبر میکنم که
صبر پسندیده است و از خدا در آنچه پیش آید، یاری میطلبم... عبدالرحمن بن عوف به او گفت: راهی را به زیان خود بر مگزین.
درحالیکه با این گفتار به او یادآوری میکرد که خلیفه در گذشته دستور قتل مخالفین شورا را صادر کرده است. حضرت علی ـ علیهالسلام ـ پس از بیعت درحالیکه میگفت: این نامه هم، به پایان خواهد رسید، از مسجد بیرون رفت».
ابن عباس به علی ـ علیهالسلام ـ گفت: ای اباالحسن، آخر تو را فریفتند تا بر خلافت عثمان
رضایت دادی. امام فرمود: مرا نفریفتند؛ بلکه دیدم که همه بر او راضی گشته، نخواستم که مخالفت با
مسلمانان کنم تا فتنه در میان
امت پدید آید؛
لذا حضرت ـ عليهالسلام ـ پس از پايان شورا ضمن سخنانی فرمود: لأسلمن ما سلمت امور المسلمين و لم يكن جور الا علی خاصّة.
سایت اندیشه قم