بشارت عهدین به ظهور پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تورات،
حضرت عیسی،
نصارا.
پرسش: در باره بشارت
عهدین به ظهور پیامبر اسلام و پارقلیطا توضیح دهید؟
بشارتهای بسیاری از ظهور پیامبر اسلام در کتابهای
عهدین (تورات و
انجیل) بوده است و به تصریح
قرآن مجید،
موسی و
عیسی (علیهماالسلام) در تورات و انجیل، از آمدن او خبر دادهاند و حتّی نام او هم تصریح شده است: «عیسی پسر مریم گفت: ای
بنی اسرائیل! من فرستاده خدا بهسوی شما هستم. به توراتی که پیش از من آمده، گواهی میدهم و از آمدن پیامبری که بعد از من خواهد آمد، بشارت میدهم و اسم او
احمد است»
و «و آنان که از فرستاده ما پیامبر امّی پیروی میکنند و او را در تورات و انجیل، نوشته میبینند».
ایمان آوردن یهودیان و نصرانیان بیشمار در زمان خود
پیامبر اسلام و بعد از رحلتش، دلیل روشنی است که درصدر اسلام از این بشارتها در
کتب عهدین، بسیار بوده است؛ وگرنه کافی بود که یهود و نصارا به پیامبر اسلام بگویند: تو میگویی موسی و عیسی به آمدن من، بشارت دادهاند، حال آنکه چنین مطلبی در تورات و انجیل به چشم نمیخورد. در عوض، اعتراف کرده، دسته دسته اسلام آوردند، در حالی که دیگران بعدها آن را تغییر دادهاند و کتابهای آسمانی
عهدین را دست خورده و تحریف یافته کرده و «سخنان را از موقعیت خود، تغییر میدهند».
از اینرو، انجیل و تورات کنونی، آن ارزش آسمانی خود را از دست دادهاند و مسلمانان به چشم کتاب آسمانی به آنها نگاه نمیکنند و آنها را دلیل و
حجّت نمیدانند؛ امّا بدان جهت که معلوم شود با وجود تغییرات و تحریفات، باز هم جامعه کلیسا نتوانسته بشارتهای ظهور اسلام را بهطور کلّی از کتابهای
عهدین حذف کند، به بیان شواهد زیر میپردازیم:
اَنّی هُمزِمِلیِ عَمُو خُوْن کَتْ لِکْسِلَوْخُوْن یِوْن اِینَ هَوْ پارقَلیطا رُو خارِقُدْسَ هَوْبِتْ شادِرْبَبِّی بِشَمّی هَوْبِتْ مَلِپْ لُوخُونْ کُلْ مِنْدِیْ وَهَوْبِتْ مَتْخِرَوخُونْ کُلْ مِنْدِی دِمرِوْنِ الوَخُونْ
It is the Word of the Father who sent me. I have told you all this while I am still here with you، but your Advocate، the Holy Spirit whom the Father will send in my name، will teach you every thing، and will call to mind all that I have told you.
ترجمه صحیح: این حرفها را با شما گفتهام، وقتی که با شما بودم؛ لیکن فارقلیطای روح حق، نصیحتکننده است و شما را بهسوی حق میخواند که پدر، او را به اسم من میفرستد (مرا تصدیق میکند) و هر چیز را به شما یاد خواهد داد و هر آنچه را که گفتهام، به یاد شما خواهد آورد.
متن انجیل امروزی: این سخنان را به شما گفتم، وقتی که با شما بودم؛ لیکن تسلّیدهنده، یعنی روحالقدس که پدر، او را به اسم من میفرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.
وَاَنَابِتْ طالْبِنْ مِنْ بَبی وَخِینَ پارْقَلیِطا بِتْ یَبِل لُوخُون دَپِئشْ عَمُو خُون هَل اَبد.
I will ask the Father and he will give you another to be your Advocate، who will be with you for ever.
ترجمه صحیح: و من از پدر میخواهم که پارقلیطا را به سوی شما بفرستد تا همیشه با شما باشد.
متن انجیل امروزی: و من از پدر سؤال میکنم و تسلّیدهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند.
اِیْنَ اِیْمَنْ دِاَتِی پارَقَلیطا هَوْدِ اَنَا شادُورِونْ لِکِسلَوْخُونْ مِنْ لِکِسْ بَبی...
But when your Advocate has come whom I will send you from the Father.
ترجمه صحیح: هنگامی که فارقیطا آمد که او را از سوی پدر نزد شما میفرستم.
متن انجیل امروزی: لیکن چون تسلّیدهنده که او را از جانب پدر نزد شما میفرستم، آید، یعنی روح راستی که از پدر صادر میگردد.
اِلا اِینَ شِرَ رَامَرْنَلُوخُونْ رَیِقَخْ لُوخُونْ دِاْیِنَ اَزِلْ اِنْ یَرایْنَ لا اَذِلْنَ پارَقَلیطا لا اَتِی لَوِتْخُونْ اِینْ دِیْن اَزِلْ اِشاذِریْ لَوتْخُونْ
I tell you the truth: it is for your good that I am Leaving you. If I do not go، your Advocate will not come، whereas if I go. I will send him to you.
ترجمه صحیح: من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است؛ چه اگر نروم، فارقلیطا نزد شما نخواهد آمد؛ و امّا اگر بروم، او را نزد شما میفرستم.
متن انجیل امروزی: من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم، تسلّیدهنده نزد شما نخواهد آمد؛ امّا اگر بروم، او را نزد شما میفرستم.
• • •
آیات یاد شده، بشارت از آمدن شخصی است به نام پارقلیطا که بعد از
مسیح باید بیاید.
نصارا هم منتظر آمدن او بودند. دلیل روشن و شاهد زنده، ادّعای گروهی از مسیحیان است که میگویند پارقلیطای موعود انجیل هستند.
ویلیام مایر، مورّخ مسیحی، در فصل دوم از باب سوم کتاب
لب التاریخ که در سال ۱۸۴۸ به چاپ رسید، مینویسد: «بعضی گفتهاند که مِنتس، مدّعی گردید که: من، فارقلیطا هستم، یعنی
روح القدس، و چون مرد پرهیزگار و شدید الریاضهای بود، مردم پذیرفتند و رسالت او را با
ایمان بسیار، قبول کردند». تعبیر «یعنی روح القدس» از تفسیرهایی است که مورّخ، اضافه کرده است. منتس که مردی
مرتاض بود، به سال ۱۷۷م، در آسیای صغیر ادّعا کرد که: من، همان فارقلیطا هستم که مسیح از آمدن آن، خبر داده است.
و نیز میگوید: «یهود و نصارا در زمان
محمّد، به انتظار
پیغمبر موعود پارقلیطا بودند و از این زمینه مساعد، نفع عظیم برای محمّد حاصل شد و گفت: من، همان پارقلیطای موعود انجیل هستم.
نجاشی مسیحی، پادشاه حبشه، در جواب نامه محمّد، گفت: این، همان پیغمبرِ موعود است که اهل کتاب در انتظارش بودهاند.
قیصر روم نیز در نامهاش به محمّد نوشت: میدانستم که بعد از عیسی (علیهالسّلام) پیغمبری مبعوث خواهد شد؛ ولی گمان نمیبردم که از میان اعراب برخیزد، بلکه میپنداشتم که از شامات ظهور خواهد کرد.»
در میان مسیحیان، مدّعیان چندی پیدا شدند و ادّعای نور جدید و
الهام کردند، از جمله هرماس از اهل روم و بعدها در
ایران از میان مسیحیان ایرانینژاد که چند کرور مسیحی بودند، مانی نقّاش، نصرانیّت اختیار کرد و به جایی رسید که او را «رئیس القسّیسین» نامیدند. با
بتپرستان و
یهود، مباحثاتی نمود؛ ولی بعدها مذهب جدیدی همچو عقیده
زردشت اختراع کرد و خود را «فارقلیط موعود» نامید.
این بود قسمتی از شواهد اینکه یهود و نصارا در انتظار پیغمبر موعودی بودند؛ بلکه آن را پارقلیطا مینامیدند.
کلمه پارقلیطا، سُریانی است که از اصل یونانی پریقلیطوس (به معنای بوسیار ستوده و پسندیده) مشتق شده عربی آن،
محمّد یا
احمد میشود؛ ولی مترجمان در انجیلهایی که بعد از
اسلام ترجمه شدهاند کلمه پارقلیطا را مشتق از کلمه «پاراقلیطوس» دانستهاند که به معنای تسلّیدهنده است و در انجیلهای فارسی کنونی، بهجای پارقلیطا، کلمه «تسلّیدهنده» را بهکار بردهاند!
اگر از اشتقاق کلمه پارقلیطا از اصل پریقلیطوس، صرف نظر کنیم و چشم روی هم گذاشته، معنی آنرا که «پسندیده» است، ندیده بگیریم و آن را مشتق از پاراقلیطوس فرض کنیم و به «تسلّیدهنده» ترجمه نماییم، باز از آمدن پیغمبری خبر میدهد که
بشیر و
نذیر است.
در
کتب عهدین، هر جا کلمه «تسلّیدهنده» ترجمه شده، قسّیسین به «روح راستی» یا «روح القدس» تفسیر کردهاند. در ذیل
آیه ۱۶ از باب ۱۴ بعد از کلمه تسلّیدهنده آمده است: یعنی روح راستی که جهان، نمیتواند او را قبول کند. در آیه ۲۶ از همین باب،
حضرت عیسی (علیهالسّلام) خطاب به
حواریان میگوید: «این سخنان را به شما گفتم، وقتی که با شما بودم؛ لیکن تسلّی دهنده
[
و فورا تفسیر میکند
]
، یعنی روحالقدس که پدر، او را به اسم من میفرستد...» . باز در آیه ۲۶ از باب ۱۵ همین
انجیل، «تسلّی دهنده» به «روح راستی که از پدر صادر میگردد»، تفسیر شده است.
میبینیم که با تفسیر تسلّیدهنده به روح راستی یا روح القدس، خواستهاند ذهن مردم را از حقیقت، دور نگه دارند. آری، قسّیسین، همیشه خواستهاند به بشارت از آمدن احمد و محمود و یا تسلّیدهنده، پرده بکشند و با این تفسیر، اذهان جامعه مسیحیت را از حق، منحرف سازند و چنین وانمود کنند که مقصود از تسلّیدهنده، همین روح است که آنان، همیشه خواهان آن بودند و هستند، بهطوری که در جاهای بسیاری از انجیلها، شاگردان از
یسوع (علیهالسّلام) میخواهند که آنان را به روح القدس، پُر کند و او هم وعده میدهد که در شما، روح راستی ایجاد خواهم کرد که شما به قوّه همین روح، بتوانید ارواح پلید را از خود، دور سازید.
با در نظر گرفتن آیات یادشده و تفسیری که قسّیسین از تسلّیدهنده کردهاند، این سؤال پیش میآید که: حیات خداییای که به عقیده مسیحیان، مجسّم شده و بهصورت روحالقدس در آمده، اگر بعد از مرگ عیسی (علیهالسّلام) عطا خواهد شد (همچنان که به عقیده مسیحیان، آیه۱۷ باب۱۶
انجیل یوحنا بههمین معنا ناظر است)، پس روحی که عیسی (علیهالسّلام) را به بیابان برد تا
ابلیس، او را تجربه کند
که بود؟ آیا اقنوم اوّل، یعنی ذات پروردگار، تا آن وقت، بیروح بود؟!
با توجّه به اینکه انجیل میگوید: «
شاگردان عیسی (علیهالسّلام) به او گفتند تو ما را با روح القدس، پر کردهای»، جای پرسش بوده که شاگردان از عیسی (علیهالسّلام) بپرسند: تو خودت روحی و ما را از روح القدس، پُر کردهای و ما به قوّت روحالقدس، به اخراج ارواح پلید، قدرت یافته ایم. پس این روح که ما را به آمدن آن وعده میدهی، چیست؟ و اینکه پیش از وقت، ما را به ایمان آوردن به او توصیه میکنی، چه معنا دارد؟! عجب است که به
عیسی (علیهالسّلام) نگفتند: اگر ما از روحالقدس پُر نشدهایم و به او ایمان نیاوردهایم، پس چرا کلید درِ ملکوت گردیدهایم؟!
و اگر مقصود از روح القدس، فرشتهای است که حامل
وحی و پیام آسمانی و واسطه بین
خدا و
پیامبر بوده و همیشه وحی انبیا را او میآورَد و آمدن آن روح القدس، بستگی به رفتن عیسی (علیهالسّلام) دارد و با وجود مسیح (علیهالسّلام) محال است که بیاید، پس پیغمبر بودن آن بزرگوار نیز محال خواهد بود!
پاپاس فندر، قسّیس آلمانی، در
میزان الحق میگوید: مقصود از نزول روحالقدس (که مسیح (علیهالسّلام) به حواریان وعده داده) نزول وی نیست تا گفته شود روحالقدس با او ملازم بود؛ بلکه منظور، نزول خاصّی است که قبل از حواریان به آن قوّت و کمال بر احدی از انبیای گذشته، نازل نگشته است. برایناساس، مقام نبوّت حواریان نیز از عموم پیغمبرانِ گذشته، برتر و کاملتر بوده و حتّی از خود عیسی (علیهالسّلام) نیز مقام ارجمندتری دارند!
چه احتیاجی به روحالقدس داریم؟
باز جای سؤال باقی است که شاگردان به حضرت عیسی (علیهالسّلام) بگویند تو که پسر خدایی، بلکه تو خود خدایی هستی که به این لباس جسمی و بشری نمودار گشتهای تا بندگان خویش را قرین مهر و محبّت و مقرون لطف و عنایت فرمایی، پس چرا بندگان خود را بیشتر مقرون الطاف و عنایات پروردگاری نمیسازی و آنان را به جمیع راستیها هدایت نمیکنی؛ بلکه این لطف و محبّت را به
عهده روح القدس واگذار میکنی، در صورتی که روحالقدس را تو خود، خواهی فرستاد تا همیشه در میان ما باشد؟!
این نیست، مگر بشارت صریح از آمدن پیغمبری که
دین عیسی (علیهالسّلام) را با زیادتیِ قابل توجّه و اعتنا میآورد؛ زیرا مسیح (علیهالسّلام) فرمود: همه چیز را به شما خواهد داد و آنچه را به شما گفتهام (مسیحیت حقیقی) به یاد شما خواهد آورد
و شواهد بسیار دیگر.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «بشارت عهدین به ظهور پیامبر» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۴/۲۸.