انفاق امام حسن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام حسن علیهالسلام،
انفاق،
مواسات،
مساوات،
ایثار،
اعتدال و میانهروی، پرهیز از
اسراف.
پرسش: امام حسن ـ علیهالسلام ـ دوبار تمام دارایی خود را در راه خدا بخشید. آیا این کار با آیه ۶۷ سوره مبارکه
فرقان «که به پرهیز از
اسراف در بخشش سفارش میکند» و با روایت «هر کس بیش از حد ببخشد و محتاج شود دعایش
مستجاب نمیشود» منافات ندارد؟
پاسخ: در اینکه امام حسن ـ علیهالسلام ـ دوبار در طول
عمر خود تمام اموال خود را در راه خدا صرف کرده، شکی نیست. در کتاب
سیره پیشوایان به نقل از کتاب تاریخ الخلفاء، سیوطی پس از تعریف و
تمجید از امتیازات
اخلاقی و
فضایل انسانی فراوان امام حسن
مجتبی ـ علیهالسلام ـ اینگونه آمده است که:
حضرت مجتبی ـ علیهالسلام ـ در طول عمر خود دوبار تمام
اموال و
دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سهبار
ثروت خود را به دو نیم تقسیم نمود.
نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.
به غیر از موارد فوق آن حضرت گاهی مبالغ قابل توجهی را یکجا به
مستمندان میبخشید؛ بهطوری که مایه شگفتی واقع میشد. نکته چنین بخششهای چشمگیری این است که
حضرت مجتبی ـ علیهالسلام ـ با این کار برای همیشه شخص
فقیر را بینیاز میساخت و او میتوانست با این مبلغ تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگی آبرومندانهای تشکیل بدهد و احیاناً سرمایهای برای خود تهیه نماید. امام روا نمیدید مبلغ ناچیزی که خرج یک روز فقیر را بهسختی تأمین میکند، به وی داده شود و درنتیجه او ناگزیر میشود، برای تأمین روزی هر روز خود دست
احتیاج بهسوی اینوآن دراز کند.
حال قبل از پرداختن به ادامه سؤال ما معانی سه واژه مواسات، مساوات و ایثار را طی مثالی بررسی میکنیم. اگر کسی اندکی از اموال و دارایی خود را به یک شخص
نیازمند ببخشد، مواسات کرده است. ولی اگر اموال خود را بهطور
مساوی با فرد فقیر تقسیم کند، گفته میشود که وی مساوات را بهجای آورده و درنهایت اگر شخص تمام اموال و دارایی خود را به فرد محتاج داده و او را بر خود
مقدم کند، در اینجا این شخص ایثار کرده است.
در ادامه این بحث سؤالی مطرح میشود که چه کسی باید مواسات یا مساوات کند و چه کسی ایثار؟ مسلماً کسی که با بخشش اموال خود در اندک زمانی
محتاج گشته و مجبور خواهد شد برای رفع
نیاز خود دست بهسوی دیگران دراز کند، برای چنین شخصی ایثار کردن، عین
اسراف کردن است.
ایثار کردن فقط برای افرادی
صادق خواهد بود که نهتنها پس از
بذل دارایی خود در راه خدا، محتاج نخواهند شد، بلکه به خود اطمینان دارند که از راههای
حلال روزی خود را به دست خواهند آورد و با همت خویش هیچوقت محتاج دیگران نخواهند بود.
درست است که در آیه مورد نظر (فرقان، ۶۷)
به میانهروی و
اعتدال و نیز به
پرهیز از اسراف پرداخته شده است، اما باید در نظر داشت این آیه درصدد بیان
اوصاف بندگان خداوند است که با
تقوا و عمل به فرامین الهی به درگاه احدیت
تقرب یافتهاند، نه در مورد
امامان معصوم ـ علیهمالسلام ـ که حسابشان جداست. انسان هر اندازه که به
ذات احدیت نزدیکتر باشد، به همان اندازه باید در اجرای
امور دینی نسبت به سایرین پیشقدمتر باشد.
حضرت آیتالله
جوادی آملی میفرمودند: اینکه گفته شده «خیر الامور اوسطها» در مورد افراد عادی است که باید در همهچیز از جمله در انفاق میانهروی و حد اعتدال را مراعات کنند که با بذل و بخشش بیش از حد به خود ضرر نرسانند؛ ولی این شخص اگر به مرحلهای برسد که از
خواص و
مقربین درگاه باری تعالی گردد، در اینجا «خیر الامور اکثرها» معنا خواهد داشت. بنابراین در
اعمال عبادی و دینی نیز هرگز نباید آنچه را در مورد انسانهای عادی بیان شده، در مورد
معصومین ـ علیهمالسلام ـ صادق بدانیم و بالعکس آن نیز چنین است.
برخی چیزها مثلاً برای حضرت ختمی مرتبت
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآلهوسلم ـ واجب بود؛ ولی برای سایر بندگان بهصورت
استحباب بیان شده بود؛ از جمله
نماز شب. از طرف دیگر مواردی همچون انفاق برای مردم عادی تا جایی
فضیلت دارد که خود به سختی و
مشقت نیفتند؛ ولی برای معصومین ـ علیهمالسلام ـ اینگونه نیست. آن بزرگواران چه بسیار وقتها هر آنچه در خانه بود، برای سائل میدادند و خود با
شکم گرسنه سر بر بالین مینهادند و نمونه آن در دوران تاریخ زندگی حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بسیار است. حضرت علی ـ علیهالسلام ـ با دست مبارک خویش نخلستانهایی ایجاد مینمود؛ ولی با این همه روزی
سیر نخورد و اکثر اوقات
گرسنه بود. پولی قرض میکرد تا رفع گرسنگی از اهل خانه خود کند، ولی چون سائلی را میدید، آن پول را به
سائل میبخشید و او را بر خود و خانواده خود ترجیح میداد. سه روز پشت سر هم روزه گرفتند و در موقع افطار در هریک از شبها به ترتیب
مسکین و
یتیم و اسیری در خانه را به
صدا درآوردند و با اینکه خود و بچههایشان در گرسنگی به سر میبردند، با آب
افطار کرده و گردههای
نان را به آنان دادند. اگر این عمل آن حضرت مورد رضای الهی نبود، هرگز سوره
هل ات ی
در شأن اهلبيت ـ عليهمالسلام ـ نازل نمیشد. اگر آنها چنين بذل و بخششی و چنين بیتوجهی به
مادیاتدنیا را نداشتند، نمیتوانستند برای ما
اسوه باشند؛ اسوه بودنشان برای خاطر اين است كه كارهايشان فوقالعاده بود؛ لذا در شأن آنها و
ستایش آنها آياتی از
قرآن نازل شد. امام حسن ـ عليهالسلام ـ به
کریم اهلبيت معروف شد. و امام رضا ـ عليهالسلام ـ ملقب به
رضا شد.
سایت اندیشه قم