• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الصلاة خیر من النوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اذان، صبح، اهل سنّت، پیامبر.

پرسش: جمله «الصلاةُ خیرٌ من النوم» که در اذان صبح در میان اهل سنّت مرسوم است، آیا در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم در اذان بوده یا بعداً افزوده‌اند؟



آنچه را که در منابع حدیثیِ اهل‌سنّت در پاسخ این سؤال آمده است، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:

۱.۱ - تعلیم پیامبر

دسته اوّل: روایاتی که این بند را به تعلیم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مستند کرده‌اند، مانند آنچه در سنن ابی‌داوود از حارث بن عبید، از محمّد بن عبد الملک بن ابی‌محذوره، از پدرش، از جدّش نقل شده است که:
«قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، عَلِّمنی سُنَّةَ الاَذانِ، قالَ: فَمَسَحَ مُقَدَّمَ رأسی، وَ قالَ: تَقولُ:...حَیَّ عَلَی الفَلاحِ، فَاِن کانَ صَلاةُ الصُّبحِ قُلتَ: الصَّلاةُ خَیرٌ مِنَ النَّومِ، اللّهُ اکبَرُ....گفتم: ‌ای پیامبر خدا! شیوه اذان گفتن را به من بیاموز. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستی بر جلوی سرم کشید و فرمود: «می‌گویی:...حیَّ علی الفلاح. و اگر نماز صبح بود، می‌گویی: الصلاة خیر من النوم، اللّه اکبر...» .
گفتنی است که سند این روایت، صحیح نیست. (چرا که محمّد بن عبد‌الملک بن ابی‌محذوره، در کتب رجال، «مجهول» معرّفی شده است.)
[۴] ر.ک: ابن‌ابی‌حاتم رازی، محمد بن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۷، ش۱۴.

روایات دیگری نیز در التاریخ الکبیر بخاری،
المعجم الکبیر طبرانی، المعجم الاوسط، سنن الترمذی
[۹] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۲۴۸.
و سنن ابن ماجة
[۱۰] ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۲۳۷، ح۷۱۵.
بر این معنا دلالت دارند؛ امّا هیچ یک از آنها از نظر سند، صحیح نیست.

۱.۲ - پیشنهاد بلال

دسته دوم: روایاتی که بر این مطلب دلالت دارند که بند مذکور، به پیشنهاد بلال و تأیید پیامبر اسلام، به اذان افزوده شده است، مانند آنچه در المعجم الاوسط از محمّد بن ابراهیم، از پدرش، از جدّش، از عمرو بن صالح، از صالح بن ابی‌اخضر، از عروه، از عایشه نقل شده که:
«جاء بلال الی النبیّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یؤذّنه لصلاة الصبح فوجده نائما فقال: الصلاة خیر من النوم فاُقرّت فی اذان الصبح؛ بلال نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد که ایشان را برای نماز صبح خبر کند. دید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواب است. گفت: «الصلاة خیر من النوم» و این جمله در اذان پذیرفته شد.

روایات دیگری نیز در سنن ابن‌ماجة،
[۱۲] ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۳۴، ح۷۰۷.
مسند ابن حنبل،
[۱۳] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۶۳۲.
سنن الدارمی
[۱۴] دارمی تمیمی، عبدالله بن عبدالرحمن، مسند الدارمی المعروف بسنن الدارمی، ج۱، ص۲۸۹، ح۱۱۹۲.
و الطبقات ابن سعد
[۱۵] بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۷.
بر این معنا دلالت دارند؛ امّا این روایات، هیچ یک، سند صحیحی ندارند.

۱.۳ - دستور خلیفه دوم

دسته سوم: روایاتی که بند یاد شده را به دستور و یا تأیید خلیفه دوم مستند کرده‌اند، مانند آنچه در سنن الدارقُطْنی از محمّد بن مخلّد، از محمّد بن اسماعیل حسّانی، از وکیع، از سفیان، از محمّد بن عجلان، از نافع، از ابن عمر، از عمر نقل شده است که به مؤذّن خویش گفت:
«اذا بلغت «حیّ علی الفلاح» فی الفجر، فقل: الصلاة خیر من النوم، الصلاة خیر من النوم؛ در اذان صبح، هر گاه به «حیَّ علی الفلاح» رسیدی، بگو: الصلاة خیر من النوم، الصلاة خیر من النوم.»

۱.۳.۱ - نقل الموطّا مالک

در موطّا مالک نیز آمده است:
«انّ المؤذّن جاء الی عمر بن الخطّاب یؤذنه لصلاة الصبح، فوجده نائما، فقال: «الصلاة خیر من النوم»، فامره عمر ان یجعلها فی نداء الصبح؛ مؤذّن، نزد عمر بن خطّاب آمد تا او را برای نماز صبح خبر کند. دید که خواب است. پس گفت: الصلاة خیر من النوم. عمر به او دستور داد که از آن پس، این جمله را در اذان صبح بگوید. با عنایت به این که روایات دسته اوّل و دوم، نه از نظر سند، قابل اعتمادند و نه از نظر مضمون، هماهنگ، نمی‌توانند اثبات کنند که «الصلاة خیر من النوم»، جزء اذانِ نخستین بوده است؛ بلکه همان‌طور که در شماری از احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و کلمات برخی از صحابه و تابعیان آمده است، این جمله پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اذان افزوده شده است.


و اینک، گزارش برخی از این متون:

۲.۱ - گزارش کلینی

«عن معاویة بن وهب قال: سَاَلتُ ابا عَبدِ اللّهِ (علیه‌السّلام) عَنِ التَّثویبِ فِی الاَذانِ وَ الاِقامَةِ فَقالَ: ما نَعرِفُهُ؛ معاویة بن وهب گفت: از امام صادق (علیه‌السّلام) در باره ذکر جمله «الصلاة خیر من النوم» در اذان و اقامه پرسیدم. فرمود: «ما از چنین چیزی خبر نداریم [و قبولش نداریم]».

۲.۲ - گزارش المصنّف عبد‌الرزّاق

«عن ابن جریج: اخبرنی عمرو بن حفص انّ سعدا (المؤذّن) اوّل من قال: الصلاة خیر من النوم فی خلافة عمر...قال: بدعة، ثمّ ترکه، وَ انّ بلالاً لم یؤذّن لعمر؛ ابن جُرَیج گفت: عمرو بن حفص به من خبر داد که سعد مؤذّن، نخستین کسی بود که گفت: «الصلاة خیر من النوم» و این، در خلافت عمر بود....[عمر] گفت: بدعت است؛ امّا بعدها آن را آزاد گذاشت. بلال برای عمر، اذان نگفت.

۲.۳ - گزارش دیگر المصنّف عبد‌الرزّاق

«اخبرنی (حسن) بن مسلم انّ رجلاً سال طاووسا جالسا مع القوم فقال: یا ابا عبد‌الرحمن! متی قیل: الصلاة خیر من النوم؟ فقال طاووس: اما انّها لم تُقَل علی عهد رسول اللّه صلی الله علیه و آله، و لکنّ بلالاً سمعها فی زمان ابی بکر بعد وفاة رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یقولها رجل غیر مؤذّن فاخذها منه، فاذّن بها، فلم یمکث ابو بکر الّا قلیلاً، حتّی اذا کان عمر قال: لو نهینا بلالاً عن هذا الذی احدث، و کانّه نسیه، فاذّن به الناس حتّی الیوم؛ حسن بن مسلم، به من خبر داد که مردی، از طاووس (که با عدّه‌ای نشسته بود) پرسید: ‌ای ابو‌ عبد‌الرحمان! از چه زمانی جمله «الصلاة خیر من النوم» گفته شد؟ طاووس گفت: این جمله در عهد پیامبر خدا گفته نشد؛ بلکه بلال، در زمان ابو‌بکر و پس از وفات پیامبر (صلی ‌الله‌علیه‌و‌آله)، آن را از مردی که مؤذّن نبود، شنید و آن را از او گرفت و در اذان گفت. [حکومتِ] ابو‌بکر، چندان نپایید و عمر که آمد، گفت: کاش بلال را از این چیزی که به وجود آورد، نهی کنیم! و گویا فراموش کرد که چنین کند. پس مردم تا به امروز، این جمله را در اذان می‌گویند.

۲.۴ - گزارش جامع المسانید

«عن ابراهیم (عن ابی‌حنیفة) قال: سألته عن التثویب، فقال: هو ممّا احدثه الناس، و هو حَسَنٌ ممّا احدَثوا. و ذَکَر انّ تثویبهم کان حین یفرغ المؤذّن من اذانه انّ الصلاةَ خیرٌ من النوم ـ مرّتین ـ اخرجه الامام محمّد بن الحسن فی الآثار فرواه عن ابی حنیفة، ثمّ قال محمّد: و هو قولُ ابی حنیفةَ و به ناخذ؛
[۲۱] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، جامع المسانید، ج۱، ص۲۹۶.
(این روایت، دلالت می‌کند که «الصلاة خیر من النوم»، پس از اتمام اذان گفته می‌شود و جزء اذان نیست و مؤذّن، آن را با زحمت دادن به خود و صرفاً برای بیدار کردن مردم از خواب، بازگو می‌کند.) از ابراهیم روایت شده که گفت: از ابو‌حنیفه در باره «الصلاة خیر من النوم» پرسیدم. گفت: این، از چیزهایی است که مردم، [پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)] بدعت نهاده‌اند، و در میان چیزهایی که به بدعت آورده‌اند، چیز خوبی است. ابو‌حنیفه گفت که اعلام دوباره آنها برای وقت نماز، به این‌گونه بود که مؤذّن، وقتی اذانش را به پایان می‌برد، دو بار می‌گفت: الصلاة خیر من النوم.
او این روایت را از امام محمّد بن حسن در الآثار آورده و آن را از ابو‌حنیفه روایت کرده است. محمّد سپس می‌گوید: این، قول ابو‌حنیفه است و ما هم بدان قائلیم.
علاوه بر آنچه ذکر شد، گزارش‌های دیگری نیز حاکی از این است که منشأ تثویب، فرمان و یا تقریر (تأیید) خلیفه دوم بوده است؛ لیکن در حدیثی از ابو‌الحسن (علیه‌السلام)، آغاز تثویب، به بنی‌امیّه نسبت داده شده است. متن این روایت، چنین است:
«الصَّلاةُ خَیرٌ مِنَ النَّومِ، بِدعَةُ بَنی اُمَیَّةَ، و لَیسَ ذلِکَ مِن اصلِ الاَذانِ، وَ لا بَأسَ اذا أرادَ الرَّجُلُ اَن یُنَبِّهُ النّاسَ لِلصَّلاةِ ان یُنادِیَ بِذلِکَ، و لا تَجعَلهُ مِن اصلِ الاَذانِ، فَاِنّا لا نَراهُ اذانا؛ جمله «الصلاة خیر من النوم»، بدعت بنی‌امیّه است و جزء اذان نیست؛ امّا اشکالی ندارد که شخص، هر گاه که می‌خواهد مردم را به نماز، متوجّه سازد، آن را بگوید؛ ولی آن را جزء اذان قرار مده؛ چون ما آن را جزء اذان نمی‌دانیم.»
می‌توان گفت که این احادیث، با گزارش‌هایی که آغاز تثویب را عصر خلیفه دوم می‌دانند، قابل جمع است، بدین سان که در عصر خلافت عمر، مدّتی به فرمان یا تقریر او، جمله «الصلاة خیر من النوم» در وسط اذان یا پس از آن گفته می‌شده؛ امّا چنان‌که در گزارش ابن‌جریج آمد، پس از مدّتی، ترک گردیده است، تا این که در دوران حکومت معاویه، با جعل رؤیای عبد‌اللّه بن زید (که مشتمل بر این جمله بود) به طور رسمی، جزئی از اذان صبح قرار داده شد.
با عنایت به آنچه ذکر شد، روشن می‌شود که چرا فقها و محدّثان شیعه، شماری از روایاتی را که جواز گفتن این جمله را از اهل بیت (علیهم‌السّلام) نقل کرده‌اند، نپذیرفته و جهت صدور یا دلالت آنها را مخدوش دانسته‌اند.


۱. ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی‌داود، ج۱، ص۱۳۶.    
۲. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۴.    
۳. ابو‌بکر بیهقی، احمد بن حسین، سنن، ج۱، ص۶۲۲، ح۱۹۷۹.    
۴. ر.ک: ابن‌ابی‌حاتم رازی، محمد بن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۷، ش۱۴.
۵. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۴، ش۴۸۶.    
۶. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۹۳.    
۷. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۵۲، ح۱۰۷۱.    
۸. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۷، ص۲۹۰.    
۹. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۲۴۸.
۱۰. ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۲۳۷، ح۷۱۵.
۱۱. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۰۹.    
۱۲. ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۳۴، ح۷۰۷.
۱۳. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۶۳۲.
۱۴. دارمی تمیمی، عبدالله بن عبدالرحمن، مسند الدارمی المعروف بسنن الدارمی، ج۱، ص۲۸۹، ح۱۱۹۲.
۱۵. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۷.
۱۶. دارقطنی، علی بن عم، سنن الدارقطنی، ج۱، ص۴۵۴    .
۱۷. مالک بن انس، موطّا، ج۱، ص۵۴..    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۰۳.    
۱۹. صنعانی، عبد‌الرزاق بن همام، المصنّف، ج۱، ص۴۷۴، ح۱۸۲۹.    
۲۰. صنعانی، عبد‌الرزاق بن همام، المصنّف، ج۱، ص۴۷۴، ح۱۸۲۷.    
۲۱. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، جامع المسانید، ج۱، ص۲۹۶.
۲۲. ر.ک:سبحانی، جعفر، الاذان تشریعاً و فصولاً، ص۶۶ (کلمات الاعلام فی التثویب).    
۲۳. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۴۴.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «الصلاة خیر من النوم» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۸/۱۵.    


رده‌های این صفحه : اذان




جعبه ابزار