اسماء بنت عمیس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اسماء بنت عمیس،
حضرت زهرا سلاماللهعلیها،
حضرت خدیجه سلاماللهعلیها.
پرسش: در شرح زندگی حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ آمده که حضرت خدیجه هنگام وفات گریه میکردند. اسماء بنت عمیس از ایشان سبب
گریه را پرسید. حضرت خدیجه فرمود: گریه من برای آن است که
فاطمه کوچک است و من از دنیا میروم و شب عروسی او را نمیبینم. همان شبی که هر دختری نیاز دارد تا زنی حمایتش کند و وظائف وی را گوشزد نماید.... اسماء گفت: این امر به عهده من است.... سؤال: چطور این ماجرا ممکن است درست باشد، درحالیکه در
تاریخ آمده که
اسماء بنت عمیس همراه همسر خود به
حبشه هجرت کرد و تا سال ۶ بعد از
هجرت آنجا بود؟
پاسخ: با آنکه «أسماء بنت عمیس» مدت زمان طولانی در حبشه حضور داشت، اما در برخی منابع اسلامی، روایاتی ناظر بر حضور او در اتفاقاتی است که در
مکه و مدینه رخ داده است که موضوع اشاره شده در پرسش، یکی از مصادیق آن است.
مشکلی این
روایت آن است که اسماء بنت عمیس، بهعنوان راوی اصلی این روایت، هم در زمانیکه حضرت خدیجه ـ سلاماللهعلیها ـ از دنیا رفتند و هم در زمانیکه حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ با امیرالمؤمنین
علی ـ علیهالسلام ـ
ازدواج کردند، در حبشه به سر میبردند و تا سال ششم هجری و
فتح خیبر که پس از
صلح حدیبیه صورت گرفت، آنجا ساکن بودند. این احتمال هم که گفته شود اسماء بنت عمیس برگشته یا اینکه با همسر خود به حبشه نرفته باشد، مورد قبول کسی واقع نشده است.
مورخان برای توجیه این مشکل معتقدند که نام اسماء بنت عمیس بهطور اشتباه در این روایات ذکر شده است. آنها میگویند: راوی این روایت، بانویی به نام اسماء بود؛ اما چون اسماء بنت عمیس نزد راویان
حدیث از شهرت خاصی برخوردار بود، آنان بدون دقت نظر در واقعیتهای تاریخی، کلمه «بنت عمیس» را به نام «اسماء» اضافه کردهاند.
کسانی که این توجیه را مطرح کردهاند، فقط نظر به جریانی دارند که درباره ازدواج
امام علی ـ علیهالسلام ـ با
حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ نقل شده و قضیه وصیت حضرت خدیجه ـ سلاماللهعلیها ـ را مد نظر قرار ندادهاند. این افراد معتقدند که منظور از اسماء در این روایت، ام سلمة، یکی از همسران
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است که نام دقیق او «اسماء بنت یزید بن سکن بن رافع» بوده است؛ ازاینرو گفته شده، آن کسی که در داستان ازدواج
حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ به نام امسلمه، همسر پیامبر یاد شده، همین اسماء بنت یزید است؛ چراکه امسلمه معروف، در سال دوم و بعد از ازدواج این دو بزرگوار، مفتخر به همسری پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شد.
به عبارتی، دو همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نامشان ام سلمة بود.
اما اگر موضوع
وصیت حضرت خدیجه ـ سلاماللهعلیها ـ را نیز مد نظر قرار دهیم، این توجیه نمیتواند مشکل را بهطور کامل برطرف کند؛ چراکه أسماء بنت یزید انصاری نمیتوانسته آن زمان در مکه حضور داشته باشد؛ لذا باید توجیه دیگری به کار بست؛ همانطور که برخی از
مورخان توجیه دیگری برای این جریان دارند.
آنها میگویند: آن چیزی که در تاریخ اشتباه شده، اضافه شدن «بنت عمیس» به این نام نبوده، بلکه تغییر یافتن نام سلمی به اسماء بوده است؛ یعنی آن کسی در این روایت نامش ذکر شده، سلمی بنت عمیس (خواهر اسماء بنت عمیس) بوده است. سلمی
همسر حمزه ، عموی
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود. او بوده که هم هنگام
وفات خدیجه ـ سلاماللهعلیها ـ و هم هنگام ازدواج فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ حضور داشته است و او نیز روایت را نقل کرده، اما به دلیل اینکه
اسماء از خواهرش سلمی مشهورتر بوده، راویان به اشتباه این مطلب را از او نقل کردهاند و یا اینکه یک راوی اشتباه کرده و بقیه نیز به پیروی از او به اشتباه افتادهاند.
این توجیه دوم، مشکل روایت منقول را حل کرده و آن را قابل پذیرش میکند.
نکته قابل توجه اینکه موضوع حضور «اسماء بنت عمیس»، منحصر به داستان ازدواج حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ نیست؛ بلکه نام ایشان در جریان
تولد حضرت
امام حسن ـ علیهالسلام ـ
و نیز
امام حسین ـ علیهالسلام ـ
و
غسل دادن
ام کلثوم دخترخوانده پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
مطرح شده است که ممکن است شخص حاضر در تمام این موارد، همان «سلمی بنت عمیس» باشد. این بانو،
زن عموی پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و امام
علی ـ علیهالسلام ـ بوده و طبیعتاً حضورشان در این اتفاقات کاملاً توجیهپذیر است.
پایگاه اسلام کوئست.