اسراف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اسراف،تبذیر، فرهنگ مصرف، زیاده روی در مصرف.
پرسش: اسراف و
تبذیر از نگاه
قرآن کریم چیست و چه آثار و پیامدهایی دارد؟
پاسخ: اسلام دینی است که برای همه زوایای زندگی بشر برنامه دارد و تعادل در همه امور را به پیروان خود توصیه مینماید. از طرفی استفاده و بهره مشروع از نعمتهای الاهی و زیباییهای زندگی را جایز دانسته، و از سویی دیگر اسراف و زیاده روی و ضایع نمودن نعمتها را حرام و ناروا میداند؛ این مسئله بدان دلیل است که هر مسلمانی به تناسب امکانات، توانایی و کارآیی خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد و این مسئولیت پذیری او را دارای صفات نیک اخلاقی میگرداند، در غیر این صورت فرد اسراف کار خواهد بود و از اجرای مسئولیت و تعهدات اجتماعی خود بازمیماند و دچار عادتهای سوء اخلاقی میشود که از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه میزند.
اسراف یعنی زیاده روی و تجاوز که معنای مقابل آن قصد و میانه روی است. راغب اصفهانی در معنای اسراف میگوید: «هر کار و عملی را که انسان انجام میدهد و از حد و اندازه خود تجاوز و زیاده روی کند آن اسراف است».
بنابراین میتوان این گونه بیان داشت که اسراف هرگونه عمل بیهوده و زیاده روی و تجاوز از حد طبیعی، چه در کیفیت و چه در کمیت میباشد. از این بیان معلوم میشود که اسراف تنها مربوط به خوردنیها و نوشیدنیها و یا در امور اقتصادی نبوده، بلکه اسراف معنایی جامعتر و وسیعتر را در برمیگیرد. در حقیقت میتوان گفت: «اسراف هرگونه تجاوز از حد یا افراط و تندروی و یا وضعیت نامناسب حالات نفسانی و روحیات و صفات غیر معتدل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی افراد در جامعه میباشد».
این تعریف تکلیف را بسیار سنگین میکند؛ زیرا اسراف از حوزه اقتصادی و خوردن و نوشیدن به سایر حوزههای دیگر اعمال
انسان نیز کشیده میشود.
از گفتههای اهل لغت و تفسیر در مورد واژه (اسراف) به دست میآید که با سه ملاک، حدّ معتبر در اسراف (که رعایت آن میانه روی است و تجاوز از آن موجب میشود تا
انسان در شمار
مسرفین قرار گیرد) تعیین میشود.
این بدان دلیل است که حرامها و معصیتها خود حدود الاهیاند، و ارتکاب آنها اگر چه بدون صرف مال باشد، اسراف به معنای گناه و تجاوز از دستورهای دینی است.
این در مواردی است که عقل بر قبح صرف مال در آنها حکم مینماید، به گونه ای که تجاوز از آن به نوعی سفاهت و جهالت است؛ مانند اتلاف و نابود کردن
ثروت و یا خرج آن در موارد نادرست و بی فایده که حاکی از نارسایی عقلی و ضعف اندیشه مرتکب این عمل است.
عرف اجتماعی هم عامل تعیین کننده (حد) در باب اسراف است؛ به عنوان مثال مصرف مال در راه مصالح شخصی و زن و فرزند و یا انفاق آن برای مصالح دیگران، هر کدام محدود به حدی است که عرف جامعه آن را بر اساس اوضاع اقتصادی هر زمان، و بر پایه وضعیت مالی و موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر شخص تعیین و تحدید مینماید و همان گونه که کم رَوی از آن، مصداق بخل است و اگر موجب از بین بردن حق واجبی شود، حرام و معصیت است. زیاده روی و تجاوز از آن نیز به معنای خروج از حدّ اعتدال، و ورود به جرگه اسراف کنندگان خواهد بود.
حد در مورد مصارف شخصی و انفاقات، امری است بسته به اعتبار عرفی و بر همین اساس وضعیت افراد نسبت به هم در این مورد متفاوت است؛ به عبارت دیگر حدّ مجازی که عرف اجتماعی برای مصارف شخصی و خانواده تعیین میکند، درباره همه اشخاص یکسان و یک نواخت نیست، بلکه به اندازه تفاوتهای مالی و موقعیتهای اجتماعی افراد مختلف است؛ لذا ممکن است مصرف مقدار معینی از مال، در یک مورد از شخصی اسراف باشد، در حالی که مصرف همان مقدار در آن مورد، برای شخص دیگری که از وضع مالی و موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار است، اسراف نباشد.
امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی فرمودند: «چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروت مند است! عرض شد:چگونه؟ حضرت فرمودند: ثروت مند از آنچه دارد، خرج میکند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق مینماید».
هدف از طرح موضوع اسراف در اسلام همان طور که گفته شد جنبه اقتصادی خوردن و یا پوشیدن نیست که اگر این باشد به آن تبذیر گفته میشود.
طبرسی (رحمةاللهعلیه) در این باره میگوید: «تبذیر پراکندن مال از روی اسراف است و ریشه آن پاشیدن بذر است با این فرق که تبذیر پراکندن یا فاسد و ضایع کردن است ولی اگر این خرج کردن (هرچند زیاد هم نباشد) در راه اصلاح چیزی باشد، آن تبذیر نیست».
با توجه به تعریف تبذیر از طبرسی میتوان نتیجه گرفت که تبذیر زیر مجموعه اسراف است. در اسراف تلف کردن و ضایع نمودن مال به معنای فراگیرتری است و در برگیرنده مواردی است؛ مانند زیاده روی در انفاقهای شخصی و امور خیر که شامل معنای تبذیر نمیشود، اما در تبذیر شامل به هدر دادن و زیاده روی در مصارف خوراکی، و ریخت و پاش زندگی میباشد. به بیان دیگر، میتوان گفت هر تبذیری اسراف است، ولی هر اسرافی تبذیر نیست. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید «انّ التبذیر من الأسراف؛
تبذیر از اسراف است.» برای اسراف شاخههایی فرض شده که یکی از آنها تبذیر است.
بنابر آنچه بیان شد، بین واژه اسراف به معنای اقتصادی آن با واژه تبذیر فرق زیادی وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجّه به خصوصیات تعابیر لغت شناسان در معنای تبذیر، مقصود از این واژه، تلف و ضایع کردن مال است و زیاده روی در انفاقات شخصی و امور خیر را شامل نمیشود؛ در حالی که اسراف فراگیرتر از آن بوده و در برگیرنده همه موارد، از به هدر دادن و زیاده روی در مصارف شخصی و خانوادگی و انفاقهای مستحب میباشد.
امام صادق هنگامیکه این آیه را تلاوت فرمود:«و آنان که چون
انفاق میکنند زیاده روی نمیکنند و
بخل هم نمیورزند و میان این دو، حدّ وسط را نگه میدارند»،
مشتی سنگریزه برداشت و آن را در مشتش نگه داشت و فرمود: «این همان سختیگری و خسّتی است که خداوند (عزّوجلّ) در کتاب خود فرموده است». آن گاه مشتی دیگر برداشت و همه آنها را ریخت و فرمود: «این اسراف است.» سپس مشتی دیگر برداشت و قسمتی از آن را ریخت و مقداری را نگه داشت و فرمود: «این حدّ وسط است».
برادران شیطان که همان اسراف کاران اند، رفتارهای متعددی دارند و در هر موقعیتی به گونههای مختلف بروز میکنند. کسانی که با آگاهی و از روی عمد به اسراف میپردازند، با شیطان همراه اند. کسی که در
بیت المال، عمر، هزینه زندگی با آگاهی و علم اسراف میکند، از پرتو معارف دینی به دور است و نمیتواند به
صراط مستقیم که رهروانش در پناه لطف الاهی هستند، هدایت شود.
قرآن میفرماید: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً، إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً»؛
،« و حق نزدیکان را بپرداز و (همچنین) مستمند و وامانده در راه را، و هرگز اسراف و تبذیر مکن؛ چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطینند، و
شیطان کفران (نعمتهای) پروردگارش کرد.
در آیات فوق اسراف کاران برادر و همراه شیطان شناخته شده اند. بنابر این، در این جا میتوان گفت هرکسی که مال و دارایی را در غیر مورد آن مصرف کند، کاری شیطانی و نوعی ناسپاسی مرتکب شده است. این امر در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) به خوبی تبیین شده است، آن جا که امام (علیهالسلام) فرمود: «
لقمان به فرزندش گفت: سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: میخرد آنچه برای او نیست. (در شأن او نیست)، میپوشد آنچه برای او نیست (برازنده او نیست.)، میخورد آنچه برای او نیست (فراخور حال او نیست)».
در قرآن و روایات مواردی برای زیانهای فردی اسراف ذکر شده است:
زیاده روی در خوردن و آشامیدن به جسم صدمات زیادی وارد میکند. امروزه به اعتقاد پزشکان پرخوری و بدخوری از مهم ترین موارد ابتلای انسان به بیماریهای مختلف است. این نکتهای است که فراوان در سخنان معصومان به آن تأکید شده است. قرآن نیز مؤمنان را از اسراف در خوردن و نوشیدن باز داشته است: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِین؛
بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد.»
«انه لایحب المسرفین؛
خداوند اسراف کاران را دوست نمیدارد.» امام صادق(علیهالسلام) در این باره فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله؛
اسراف مورد
غضب خدا است.»
اسراف باعث میشود برکت در زندگی انسان کم شود و در نهایت رخت بربندد: «اِنَّ مَعَ الاسْرافِ قِلَّةَ الْبَرَکَةِ؛
همانا اسراف همراه با کاهش برکت است.»
خداوند به اسراف کاران میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ؛
همانا خداوند کسی را که
اسراف کار و
دروغگو است
هدایت نمیکند.»
مهمترین اثر اقتصادی اسراف،
فقر است؛ زیرا اسراف کار با اتلاف منابع و سرمایههایی که عموماً محدودند، موجب تهدید حیات بشر میشود.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: «الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ، وَ السَّرَفُ مَتْوَاةٌ؛
اسراف موجب هلاکت است و میانه روی، مایه زیاد شدن ثروت.»
اسراف از هر نوعی که باشد انسان را به نابودی میکشد.
قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان میفرماید: «ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِین؛
سپس وعدهای را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را میخواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم.»
کیفر افرادی که از حدود الاهی تجاوز کرده و اوامر و نواهی خدا را نادیده بگیرند، عذاب اخروی است. قرآن در این باره میفرماید: «وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقی؛
و این گونه جزا میدهیم کسی را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.»
اسراف از جنبه ضررهای اجتماعی دارای پیامدها زیر است:
اسراف منابع عظیم جامعه؛ از قبیل نفت، منابع معدنی و مزیتهای نسبی اقتصادی هر کشوری را به هدر میدهد، هرچند که منابع و سرمایههای کشور زیاد باشد. علی (علیهالسلام) میفرماید: « الْإِسْرَافُ یُفْنِی الْجَزِیلَ؛
اسراف ثروت زیاد را هم به فنا میدهد.»
ولخرجی و ریخت و پاشها، انسان را از مسیر صحیح خارج کرده و به ورطه فساد و تباهی میکشاند، به گونه ای که به سایر همنوعان خود توجهی نکرده و درد و رنج سایر افراد برای اسراف کار اهمیتی نمییابد.
یکی از علل
اختلاف طبقاتی در جامعه اسراف است؛ زیرا افرادی با استفاده از درآمد بالای خود، این حق را برای خود قائل میشوند که هر گونه که دوست دارند خرج نمایند، هرچند که موافق شرع و
عرف نیز نباشد. براین اساس، خود را از سایر متمایز میدانند و رفته رفته به فاصله طبقاتی در جامعه کمک میکنند.
از دیگر پیامدهای اجتماعی اسراف، زوال حکومتها است. به اعتقاد ابن خلدون که از دانشمندان جامعه شناس
مسلمان است هر حکومتی که دچار اسراف و تبذیر شود، موجب فروپاشی و زوال میشود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اسراف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۷.