• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخلاق اسلامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اخلاق، اسلام، علم اخلاق، تربیت اخلاقی، هدف علم اخلاق.

پرسش: اخلاق را تعریف کنید و اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام چگونه اخلاقی است؟



در پاسخ به قسمت اوّل سؤال، لازم است علاوه بر تعریف اخلاق، برخی دیگر از مفاهیم و اصطلاحات نیز مانند «علم اخلاق»، «هدف علم اخلاق» و «تربیت اخلاقی» توضیح داده شود.
کلمه «اخلاق» جمع خُلق و به معنای نیرو و سرنوشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، خَلق به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته می‌شود.
[۱] راغب اصفهانی، محمد بن مکرم، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص۱۵۹.
اصطلاح «اخلاق» در متون اخلاقی و استعمالات عرفی به سه معنا به کار می‌رود:
۱. غرایز و ملکات و صفات روحی و باطنی که در انسان است اخلاق نامیده می‌شود.
۲. اعمال و رفتاری که از این خلقیّات ناشی ‌گردد نیز اخلاق و یا رفتار اخلاقی گفته می‌شود.
۳. در برخی موارد «اخلاق به رفتار پسندیده یا حالت نفسانی خوب اطلاق می‌شود که بنا بر این استعمال معنای محدودتری به خود می‌گیرد. امّا با مراجعه به اصلی‌ترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت در موارد کاربرد آن در قرآن و احادیث، علم اخلاق را می‌توان به شرح زیر تعریف کرد:


علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آن‌ها را معرفی می‌کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می‌دهد».
[۲] ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق، ص۲۷.
[۳] طوسی، نصیر الدین، اخلاق ناصری، ص۴۸.
بر اساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آن‌ها نیز بحث می‌کند، و هم‌چنان راه‌کارهای رسیدن به فضیلت‌ها و دوری از رذیلت‌ها را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد. علم اخلاق از ارزش‌مندترین و ضروری‌ترین علومی است که انسان به آن‌ها نیازمند است.


هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود، یعنی قرب الهی که همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است برساند.
[۴] سادات، محمّد علی، اخلاق اسلامی، ص۲۶، سمت، ۱۳۶۸.



مراد از تربیت اخلاقی چگونگی بکار‌گیری و پرورش استعدادها و قوای درونی برای توسعه و تثبیت صفات و رفتارهای پسندیده اخلاقی و نیل به سعادت و فضایل اخلاقی و دوری از رذیلت‌ها است.
[۵] دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص۲۴، نشر معارف، ۱۳۷۹.
تربیت اخلاقی در واقع بخشی از علم اخلاق را تشکیل می‌دهد و چون مباحث آن عمده ناظر به راه‌کارهای عملی و ارایه توصیه‌هایی‌ در باب عمل و رفتار است، از آن به «اخلاق عملی» نیز یاد می‌شود. در مقابل آن به بخشی از مباحث اخلاقی که به توصیف خوبی‌ها و بدی‌های اخلاقی می‌پردازد، «اخلاق نظری» گفته می‌شود. هدف از تربیت اخلاقی در اسلام، افزایش مراتب و درجات قلبی در سایه معرفت الهی است، تا شخصی شایستگی لازم برای تقرب به خدا را پیدا کند. از این‌رو، تعلیمات اخلاقی باید در جهت نیل به این هدف متعالی قرار گیرد و از هر نوع سطحی‌نگری و ظاهر‌گرایی مصون ماند، تا به جای تربیت افراد متظاهر، انسان‌های خود ساخته و بیدار تربیت شوند که هم از لحاظ بینش و معرفت و هم از لحاظ عمل در سطح والایی از کمالات قرار گیرند. حال که تعریف اخلاق، علم اخلاق، تربیت اخلاقی و هدف علم اخلاق روشن گردید، به تبیین بخش دوم می‌پردازیم و آن این‌که:


اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام چگونه اخلاقی است؟ پاسخ این سؤال با توجّه به هدف علم اخلاق و تربیت اخلاقی به دست می‌آید. از آن‌جا که هدف نهایی علم اخلاق و نیز تربیت اخلاقی این است که انسان به سعادت و کمال حقیقی خود نایل شود، پس «اخلاق واقعی»؛ اخلاقی است که انسان را به این هدف یعنی سعادت و کمال حقیقی‌اش رهنمون سازد. ابتدا باید مفهوم سعادت و کمال حقیقی روشن شود، سپس باید دید چند گونه اخلاق وجود دارد و کدامین روش آن انسان را به سعادت و کمال حقیقی‌اش می‌رساند، آن‌گاه می‌توانیم اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام را خدمت شما پرسش‌گر محترم معرفی کنیم.

۵.۱ - روش‌های اخلاقی

اگر به یک تقسیم‌بندی کلّی و عمومی اکتفا کنیم به دو گونه روش اخلاقی بر می‌خوریم،
[۶] محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۷ –۲۹، انتشارات سایه، ۱۳۷۸.
که عبارت‌اند از:
الف: روش فیلسوفان و حکیمان؛
ب: روش انبیاء و پیامبران؛
ما در این‌جا هر دو روش را به‌صورت گذرا و مختصر مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۵.۱.۱ - روش اخلاقی حکما

اخلاق از نظر فیلسوفان و حکما مبانی علمی خاص دارد و هدف آن تحسین و تقبیح مردم است.
[۷] محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۴ –۴۳.
می‌گویند: کار خوب بکن چون مردم می‌گویند خوب است و کار بد نکن چون مردم ملامت می‌کنند. آیا اخلاق به گونه‌ای فنی و به روش و طریقه‌ای که فیلسوفان و حکیمان اخلاقی هم‌چون ارسطو، فارابی، ابن مسکویه و... بیان کرده‌اند، می‌تواند ما را به سعادت و کمال حقیقی که هدف علم اخلاق است برساند؟ اصولاً سؤال مهم و اساسی این است که معنای سعادت و کمال چیست؟
اگر اخلاق و راه رسیدن به سعادت و کمال تنها همان راهی باشد که حکیم و فیلسوف با برهان و استقلال پیموده، راهی است بسیار مشکل. به‌ویژه آن‌که بسیاری از اصول و روش‌هایی که حکما برای رسیدن به سعادت و کمال معرفی کرده‌اند، فاقد استحکام کامل بوده و سُست و غیر قابل اطمینان است، چون اولاً از خطا و اشتباه مصون نیستند و ثانیاً مبتنی بر اصول و قواعد علمی است که برای همگان امکان‌پذیر نیست، افراد عادی نمی‌توانند اخلاق علمی را بیاموزند. پس نمی‌توان اصول و اخلاقی را که حکما تدوین کرده‌اند، اخلاق واقعی و زمینه ساز سعادت و کمال انسان دانست.

۵.۱.۲ - روش انبیاء

مبنای اخلاق از نظر انبیاء این است که انجام کار خوب انسان را به بهشت می‌برد و کار بد انسان را به جهنم می‌فرستد. اصول اخلاقی که از سوی انبیاء‌ تدوین شده است، چند ویژگی اساسی دارند.
۱. با فطرت انسان سازگار است؛
۲. چون منشا آن وحی است، از اطمینان کامل برخوردار می‌باشد و خطابردار نیست، لذا می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند؛
۳. پیمودن آن برای همگان امکان پذیر است، هم یک استاد بزرگ، دانشمند علوم الهی و هم یک فرد عادی بی‌سواد، می‌توانند اصول اخلاقی اسلام را فرا بگیرند و به آن عمل نمایند. روش اخلاقی انبیاء، روش و راهی است که هم علی (علیه‌السّلام) می‌تواند آن را بپیماید و هم بلال حبشی، بهترین شاهد بر این‌که اخلاق اسلامی، اخلاق واقعی است و می‌تواند انسان را به سعادت و کمال برساند، مطالعه زندگی‌نامه بزرگان دینی و ره‌پویان راه شریعت محمّدی (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) است، سلمان و اباذر، مقداد و بلال و... همین راه را رفتند و سر انجام به سعادت و کمال نایل شدند. در درون نظام و روش اخلاقی انبیاء، روش کامل‌تری نیز وجود دارد که همان روش اخلاقی اسلام است.


در روش اخلاقی اسلام، ملاک هر کار رضایت خداوند است. اسلام می‌گوید: ‌ای انسان هر کاری که می‌کنی ببین آیا رضای خداوند در آن کار هست یا نه؟ در روش اخلاقی اسلام، تحسین و تقبیح مردم در رسیدن به بهشت و دوری از جهنّم، اهداف اصلی نیست، بلکه هدف اصلی رضایت خداوند است.
[۸] محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۴.
و چون هدف علم اخلاق، رسیدن انسان به سعادت و کمال است و از سوی دیگر سعادت و کمال انسان نیز در تحصیل رضای الهی است، پس اخلاق واقعی همان اخلاق اسلامی است چون زمینه کمال و سعادت انسان را فراهم می‌کند و دست‌یابی به آن برای همگان امکان‌پذیر است. بهترین شاهد بر این‌که اخلاق واقعی، همان اخلاق اسلامی است، مطالعه حالات و داستان زندگی افراد بزرگ و عالی‌قدری چون علی (علیه‌السّلام)، سلمان، اباذر، مقداد، و... می‌باشد که از طریق عمل به اخلاق و دستورات اسلامی توانستند به عالی‌ترین درجات کمال و سعادت نایل شوند.

۶.۱ - شاخصه‌های اخلاق واقعی

در آخر بهتر است برخی از شاخصه‌های اخلاق واقعی و مورد نظر اسلام بطور خلاصه بیان کنیم:
۱. تاکید بر مطابقت و یا عدم مطابقت مباحث با کتاب و سنت؛
۲. تلاش در ارائه نظامی جامع که پاسخگوی همه پرسش‌های اخلاقی باشد:
۳. ارائه تفسیری معتدل و هماهنگ با سایر مفاهیم اخلاقی.
۴. تقسیم و تربیت منطقی مباحث اخلاقی در سه بخش مطالعات مبنایی، توصیفی و تربیتی.
۵. توجه به ابزار تربیت اخلاقی و ترتیب طبیعی آنها و تاکید بر مشروعیت آنها؛
۶. استفاده از تجربیات علمی پیش‌گامان و پیش‌کسوتان در تهذیب اخلاق؛
۷. سعی در استخراج اصول و قواعد کلی اخلاق از خلال مصادیق وارد شده در کتاب و سنت؛
۸. تبیین دیدگاه اسلام در حوزه‌های مختلف رفتاری و ملکات نفسانی به طور مستقل و البته با توجه به تاثیر متقابل آنها؛
۹. توجه به تاثیر متقابل حوزه‌اندیشه، ملکات نفسانی و رفتار و کردار بر یکدیگر؛
۱۰. توجه به جایگاه عقل، گرایش‌های فطری و آثار و تجربیات عملی، در تفسیر و عمل به مفاهیم اخلاقی؛
۱۱. تاکید بر رشد هماهنگ و متوازن استعداد‌های اخلاقی و پرهیز از افراط و تفریط در آنها؛
۱۲. توجه به وضعیت و شرایط خاص مخاطبان در به کار بستن دستورهای اخلاقی
[۹] دیلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، ص۳۳، نشر و پخش معارف، چاپ سوم، ۱۳۸۰.




۱. ۲۵ اصل از اصول اخلاقی امامان (علیهم‌السّلام) دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵.
۲. زین العابدین قربانی لاهیجی، اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی، انصاریان، ۱۳۷۴.
۳. محمّد تقی حاجی ده آبادی، تربیت اسلامی، ویژه تربیت اخلاقی، نشر تربیت اسلامی، ۱۳۷۹.
۴. محمّد نصر اصفهانی، اخلاق دینی در‌اندیشه شیعی، نهاوندی، ۱۳۷۸.
۵. محمد تقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاقی، شرکت و چاپ نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی.


۱. راغب اصفهانی، محمد بن مکرم، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص۱۵۹.
۲. ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق، ص۲۷.
۳. طوسی، نصیر الدین، اخلاق ناصری، ص۴۸.
۴. سادات، محمّد علی، اخلاق اسلامی، ص۲۶، سمت، ۱۳۶۸.
۵. دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص۲۴، نشر معارف، ۱۳۷۹.
۶. محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۷ –۲۹، انتشارات سایه، ۱۳۷۸.
۷. محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۴ –۴۳.
۸. محمدی گیلانی، اخلاق اسلامی، ص۴۴.
۹. دیلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، ص۳۳، نشر و پخش معارف، چاپ سوم، ۱۳۸۰.



سایت‌ اندیشه‌ قم، برگرفته از مقاله «اخلاق در اسلام» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۵.    



جعبه ابزار