اختلاف در کتاب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عقل، انسان، تغییرپذیری، فکر، تأثیرپذیری، خطا، فراموشی، غفلت.
پرسش: از نظر عقلی ممکن نیست که کتابی نوشته شود و از اول تا آخر آن اختلافی نداشته باشد، درحالیکه
قرآن میفرماید: اگر از جانب غیر خدا باشد در آن اختلاف فراوان مییافتید؟
پاسخ:
انسان دارای ویژگیهایی است که موجب میگردد، تألیفات و نوشتههای او از ثبات کافی برخوردار نبوده، بلکه دستخوش تحول و اختلاف گردد. از جمله این ویژگیها:
انسان از جمله موجودات مادی است، از طرفی بدون شک تمام موجودات مادی، دائماً در حال تغییر و تحول هستند؛ و حتی تغییرات خود را به موجودات اطراف خود نیز انتقال میدهند، پس تأثیرپذیری از موجودات اطراف و تأثیر گذاشتن بر آنها، جزو
طبیعت موجود مادی، از جمله انسان میباشد. به همین دلیل، پارهای از افکار و نظرات
انسان هم به مرور و با گذشت زمان، تغییر کرده و دگرگون میشود؛ ازاینرو تناقض فکری در گفتار و نوشتههای او در طول زمان، بهوجود میآید؛ و این از مشخصات و ویژگیهای موجود مادی است. به خلاف ذات
مقدس خداوند، که از هرگونه مادی و عوارض مادی به دور است، لذا دگرگونی و تغییر هم در مورد او وجود ندارد؛ پس گذشت زمان هم باعث تناقضگویی و اختلاف در گفتار او نمیشود.
یکی از قوانین کلی در نظام
آفرینش، قانون تکامل است؛ و یکی از افراد و مصادیقی که تحت این قانون کلی قرار دارد،
فکر انسان است، که از نقص و ضعف بهسوی قوت و کامل شدن حرکت میکند، بهخصوص با افزایش تجربه انسان و همچنین بالا رفتن سطح علمی و
پیشرفت در مهارتهای فنی و علمی. از طرفی این تجربهها و پیشرفتها لازمه تمدن بشری است، یعنی تمدنی نمیتواند جای
تمدن قبلی را بگیرد، مگر اینکه نسبت به تمدن قبلی پیشرفتهای زیادی داشته باشد، از سوی دیگر، افکار انسانها نیز حرکتی از نقص به کمال دارد؛ لذا هیچ انسانی را نمیبیند، مگر اینکه احساس میکند امروز، عاقلتر از دیروز است؛ و هر
عمل و تدبیری که امروز میکند، پختهتر و سنجیدهتر از کار و تدبیری است که دیروز انجام داده است، و این یک واقعیت غیر قابل انکار است، و
تجربه هم این را نشان داده است؛ بهعنوان مثال اگر کسی کتابی بنویسد، و بعد از چند سال بخواهد، بار دیگر همان
کتاب را بنویسد، محال است که تغییرات و اصلاحاتی در آن ندهد؛ و این به خاطر همان قاعده کلی و حرکت از نقص بهسوی
کمال است.
در میان انسانها فقط
معصومان علیهمالسلام هستند که از خطا و اشتباه و فراموشی مصون و ایمن میباشند. و گرنه هر انسان دیگری هرچند هم نابغه باشد، در زمینههای عقلی و عملی و فکری دچار اشتباه و
فراموشی و
غفلت میشود، و حتی این مسئله از لحاظ علمی هم ثابت شده است، که فراموشی و غفلت و اشتباه از غرایز انسانی میباشد، پس بهطور قطعی انسان در افکار و رفتار و نوشتههای خود دچار
اختلاف و تناقض میشود.
انسان از محیط و فضای حاکم بر جامعه خود، حالت تأثیرپذیری دارد، از جهت روانشناسی هم تأثیرپذیری فکر انسان از شرایط گوناگون
عمر خویش غیر قابل انکار است، مثلاً فکر انسان در حالتهای مختلف از جمله ضعف و قدرت، صلح و
جنگ، زندگی فردی و اجتماعی و ... حالتهای متفاوتی دارد، که برگرفته از تأثیری است که آن زمان بر او داشته است، پس بازده فکری انسان نیز مختلف و گوناگون میباشد؛ زیرا انسان نمیتواند رویه و روش خود را در همه عمر یکسان نگه دارد.
قرآن کریم کتابی است که از هزاران موضوع مختلف علمی برخوردار است، که حتی با پیشرفت زمان، هنوز هم نفوذناپذیر بوده و قابل نسخ نمیباشد، کتابی که مشتمل بر علوم و فنون بسیاری است.
ازاینرو گوستاولبون فرانسوی میگوید: «
قرآن تنها کتاب تعالیم و دستورات مذهبی نیست؛ بلکه دارای تعالیم و دستورات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... میباشد.» با این حال میبینیم که کوچکترین تضاد و اختلافی در آن وجود ندارد.
نزول تدریجی قرآن کریم در طول ۲۳ سال، و در شرایط مختلف زمانی و مکانی و اجتماعی و روحی، بهگونهای بوده که آیات قرآن، بلافاصله توسط مردم و کاتبان وحی، ضبط و نوشته میشده، پس آنچنان نبوده که
پیامبر صلیاللهعلیهوآله همه را یک جا جمع کرده، و سپس تألیف کند؛ و یا در اواخر
عمر آن را تنظیم نموده، و اختلافها و تناقضهای آن را برطرف کند. بنابراین اگر
قرآن کریم از طرف بشر بود به دلیل خصوصیات انسان، در آن اختلاف پیدا میشد، حال که اختلاف نیست، معلوم میشود، از طرف خداست، چون هیچ بشری نمیتواند در طول ۲۳ سال کلامی بدون اختلاف بگوید.
آیه شریفه میخواهد مخالفان قرآن را تشویق کند به دقت و تدبر در آیات قرآنی، و اینکه هر حکمی که نازل میشود، و یا هر حکمتی که بیان میگردد و ... آن را به دیگر آیاتی که مربوط به او میباشد، عرضه بدارند؛ تا کاملاً برایشان روشن گردد که هیچ اختلافی بین آنها نیست؛ بلکه هر یک شاهد دیگری میباشد.
همین نیافتن اختلاف در قرآن کریم، رهنمونکننده است بر اینکه، این کتاب از ناحیه
خداوند متعال نازل شده نه از ناحیه غیر او. چون اگر از ناحیه غیر او بود از اختلاف و تناقض سالم نمیبود؛ چراکه غیر خدای متعال، از این موجوداتی که در عالم هستند و به خصوص انسان، بالاخره از چهاردیواری و محدوده عالم طبیعت و ماده خارج نیستند، از این رو محکوم به طبیعت این
عالم هستند؛ و طبیعت و قانون این عالم بر حرکت و دگرگونی و تکامل استوار است، و این قاعدهای طبیعی و کلی میباشد که در نوع بشر و در موجودات پایینتر از او جریان دارد؛ چراکه همه در تحت سیطره تحول و تکامل عمومی قرار دارند؛ و هیچ موجودی از این موجودات یافت نمیشود که در دو لحظه پشت سر هم یک حالت داشته باشد؛ بلکه حالات او همیشه مختلف و متفاوت میباشند.
حالا با در نظر داشتن این تحولات و دگرگونیهای انسان، و از طرفی با توجه به ویژگیهای
قرآن مجید و دارای پیام بودن او در همه زمینهها و برای همه زمانها،
عقل سلیم بنا بر مقایسهای که بین آنها انجام میدهد، به این نتیجه میرسد که انسان نمیتواند کتابی تدوین کند، که در مدت زمان طولانی و در حالات و روحیات متفاوت و مختلف نگارش شده باشد، بدون اینکه اختلافی در آن باشد، در نتیجه این مسئله از ناحیه
عقل هم مردود شناخته شده است. اما خداوند این قدرت را دارد و از نظر عقلی نیز مشکلی وجود نمیباشد.
۱.
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ ه، ج ۲.
۲.
کشف الحقائق عن نکت الآیات و الدقائق، عبدالمجید صادق نوبری، تهران، اقبال، چاپ اول، ۱۳۸۱ ه ش، ج ۲، ص ۸۰.
۳.
تفسیر سور آبادی، عتیق بن محمد سور آبادی، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، ۱۳۸۰ ه ش، ج۱ ، ص ۴۴۷.
سایت اندیشه قم.