• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پست‌ مدرنیسم‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه:مدرنیسم، پست‌ مدرنیسم‌، مدرنیته، پسامدرن، پسامدرنیسم
پرسش: مدرنیسم و پست‌ مدرنیسم‌ چیستند‌؟

پاسخ:مدرنیسم‌ (modernism): تجدد خواهی‌ ، در اروپا و در حوزه دین‌ مسیحی‌ تمایلات‌ آزادی‌ خواهانه‌ در اواخر قرن‌ نوزدهم‌ و اوایل‌ قرن‌ بیستم‌، برای‌ تجدید نظر در بسیاری‌ از عقاید رسمی‌ و سنتی‌ دین‌ مسیح‌ جهت‌ سازگار کردن‌ آن‌ با نتایج‌ پیش‌رفت‌های‌ علمی‌ که‌ مخصوصاً از قرن‌ نوزدهم‌ به‌ بعد برای‌ بشر حاصل‌ شده‌ است‌.
پست‌ مدرنیسم‌ در غرب‌ برای‌ حل‌ بحران‌ مدرنیسم‌ که‌ از جمله آن‌ حل‌ بحران‌ معنویت‌ است‌، ایجاد شد.



مدرنیته‌ به‌ معنای‌ تجدد و نوین‌ گرایی‌ همراه‌ با پیش‌رفت‌ است‌، که‌ در غرب‌ اتفاق‌ افتاد.

۱.۱ - مدرنیسم در دائرة المعارف فارسی

در دائرة المعارف‌ فارسی‌ آمده‌ است‌:
مدرنیسم‌ (modernism): تجدد خواهی‌ ، در اروپا و در حوزه دین‌ مسیحی‌ تمایلات‌ آزادی‌ خواهانه‌ در اواخر قرن‌ نوزدهم‌ و اوایل‌ قرن‌ بیستم‌، برای‌ تجدید نظر در بسیاری‌ از عقاید رسمی‌ و سنتی‌ دین‌ مسیح‌ جهت‌ سازگار کردن‌ آن‌ با نتایج‌ پیش‌رفت‌های‌ علمی‌ که‌ مخصوصاً از قرن‌ نوزدهم‌ به‌ بعد برای‌ بشر حاصل‌ شده‌ است‌.
در پرتوکشفیات‌ علمی‌، در همه‌ قلمروهای‌ مورد علاقه‌ انسان‌ و مخصوصاً تاریخ‌ ، باستان‌شناسی‌ و زبان‌شناسی‌ ، عده‌ای‌ از روحانیان‌ کاتولیک‌ که‌ این‌ کشفیات‌ را با مندرجات‌ کتاب‌ مقدس‌ موافق‌ نیافتند، جسته‌ گریخته‌ چنین‌ اظهار نظر کردند که‌ بسیار از مندرجات‌ کتاب‌ مقدس‌ برای‌ بیان‌ حقایق‌ ثابت‌ و پایدار برای‌ همه‌ زمان‌ها و اعصار نیست‌؛ بلکه‌ برای‌ احساسات‌ دینی‌ مردمی‌ است‌ که‌ در عصر معینی‌ می‌زیسته‌اند و به‌ همین‌ دلیل‌ حقایق‌ دینی‌ نیز مشمول‌ تحول‌ و پیش‌رفت‌های‌ انقلابی‌ علمی‌ است‌ و پا به‌ پای‌ تحولات‌ علمی‌ باید متحول‌ شود.
به‌ عقیده‌ پیروان‌ مدرنیسم‌ وحی‌ و الهام‌ یک‌ دریافت‌ شخصی‌ از حقیقت‌ الاهی‌ است‌، نه‌ دریافت‌ حقیقت‌ کلی‌ عینی‌ از خدا و بیان‌ آن‌ به‌ مردم‌.
کلیسای‌ کاتولیک‌ با نهضت‌ مدرنیسم‌ به‌ مخالفت‌ برخاست‌ و آن‌ را از قبیل‌ اظهار عدم‌ معرفت‌ خدا (لاادری‌ گری‌) و اعتقاد به‌ حلول‌ دانست‌ و آن‌ را سوء تعبیر و سوء فهم‌ کشفیات‌ علوم‌ جدید خواند.
پاپ‌ پیوس‌ پنجم‌ در سال‌ ۱۹۰۷ مدرنیسم‌ را حاصل‌ ترکیب‌ همه‌ عقاید ارتدادی‌ و الحادی‌ خواند و پس‌ از آن‌ فکر مدرنیسم‌ در داخل‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ از میان‌ رفت‌.
در کلیساهای‌ پروتستان‌ مدرنیسم‌ نهضت‌ متشکلی‌ نیست‌؛ بلکه‌ نوعی‌ اظهار رأی‌ آزاد درباره‌ مسائل‌ دینی‌ است‌ و بالیبرالیسم‌ یا آزادی‌ خواهی‌ دینی‌ مترادف‌ است.‌
[۱] ر.ک:مصاحب، غلام حسین، دائرة المعارف فارسی، ج ۳، ص ۲۷۲۱ – ۲۷۲۰



جامعه‌ شناسان‌ برای‌ مدرنیسم‌ چهار خصیصه‌ برشمرده‌اند:

۲.۱ - گسترش علم

گسترش‌ و تأثیر علم‌ و فن‌ آوری‌ که‌ زمینه‌ ساز انقلاب‌ صنعتی‌ شد، که‌ جنبه‌ اصلی‌ آن‌ عقلانی‌ کردن‌ تولید است‌.

۲.۲ - تحرک‌ افزون‌تر

قبل‌ از انقلاب‌ صنعتی‌، جامعه‌ ایستا بود. مردم‌ به‌ ندرت‌ از موطن‌ خود به‌ جای‌ دیگر می‌رفتند ولی‌ پس‌ از آن‌ رشد چشم‌گیری‌ یافت‌ و روند شهرنشینی‌ توسعه‌ پیدا کرد.

۲.۳ - ظهور حکومت مدرن

ظهور حکومت‌ مدرن‌ برای‌ راهبردی‌ دگرگونی‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ (بروکراتیک‌ شدن‌ حکومت‌)؛

۲.۴ - بسط آزادی

تأکید بر فرد و بسط‌ مفهوم‌ آزادی‌ .
[۲] ر.ک:فصلنامه نقد و نظر، ج ۱۸، ص ۸۲



پست‌ مدرنیسم (‌ post modernism )که‌ از آن‌ به‌ پسامدرن‌ ، فرا تجدد و پسا ساختگرایی‌ نیز تعبیر می‌شود، جریان‌ فکری‌ ضد خردگرایی‌ است‌ که‌ زیر تأثیر اندیشه‌های‌ نیچه‌ ، تمامی‌ مکتب‌های‌ فکری‌ و دانش‌های‌ مدرن‌ را مخرب‌ روح‌ انسانی‌ و ناشی‌ از تسلط‌ منافع‌ معین‌ و جهان‌ بینی‌ معین‌ می‌داند که‌ موجب‌ رفع‌ مسؤولیت‌ و استقلال‌ و شکوفایی‌ انسان‌ شده‌ و بر این‌ باور است‌ که‌ به‌ هیچ‌ نظریه ‌ای‌ نمی‌توان‌ یقین‌ کرد و هیچ‌ مرزی‌ برای‌ تفسیر جهان‌ وجود ندارد.
[۳] فرهنگ اصطلاحات فلسفه (انگلیسی – فارسی)، اثر پرویز بابایی، ص ۳۰۸


۳.۱ - موج تجدد در اروپا

اروپا‌ بعد از رنسانس‌ تاکنون‌ چند بار با موج‌ تجدد رو به‌ رو شده‌ است‌:

۳.۱.۱ - موج‌ اول‌

که‌ در قرن‌ هیجدهم‌ و با اختراع‌ ماشین‌ بخار توسط‌ «جیمز وات‌» و انقلاب‌ صنعتی‌ در انگلستان‌ آغاز شد، و کم‌ کم‌ آثار مثبت‌ و منفی‌ فراوانی‌ از خود به‌ جاگذاشت‌.
با پیدایش‌ این‌ موج‌، اومانیسم‌ ، لیبرالیسم‌ اولیه‌ و رهایی‌ از سنت‌ شکل‌ گرفت‌.

۳.۱.۲ - موج‌ دوم‌

وقتی‌ آغاز شد که‌ لیبرالیسم‌ اولیه‌ و برخاسته‌ از موج‌ اول‌ مدرنیته‌ ، باعث‌ ناهنجاری‌ها و بحران‌های‌ اجتماعی‌ شد. مدرنیته‌ در مسیر حرکتش‌ که‌ همواره‌ از لیبرالیسم‌ حمایت‌ می‌کرد، با یک‌ سری‌ ناسازگاری‌های‌ اجتماعی‌ مواجه‌ شد و بر اثر آزادی‌های‌ بی‌ حد و حصر و تقسیم‌ جامعه‌ به‌ دو قطب‌ غنی‌ و فقیر، اروپاییان ناگزیر شدند که‌ در روند تجدد و مدرنیته‌ تحولی‌ پدید آورند. این‌ بارلیبرالیسم‌ بی‌ حد و حصر جای‌ خویش‌ را به‌ لیبرالیسم‌ محدود و سازمان‌ یافته‌ داد و تا حدودی‌ از آزادی‌ فردی‌ کاسته‌ و بر قدرت‌ دولت‌ و اقتدار آن‌ افزوده‌ شد. از شاخصه‌های‌ این‌ دوره‌ می‌توان‌: سرمایه‌داری‌ سازمان‌ یافته‌، دمکراسی‌ سازمان‌ یافته‌، انفعال‌ تدریجی‌ فرد و جامعه‌ و قدرت‌ فعالة‌ دولت‌ را بر شمرد.

۳.۱.۳ - موج‌ سوم‌

که‌ از آن‌ به‌ مرحله پست‌ مدرنیسم‌ یا پسامدرن‌ نام‌ برده‌ می‌شود، عکس‌ العمل‌ طبیعی‌ دو دورة‌ تجدد قبلی‌ است‌. اگر در دوره دوم‌ تجدد، دولت‌گرایی‌ ، ناسیونالیزم‌ ، هویت‌ ملی‌ و طبقاتی‌، محدودیت‌های‌ ایجاد شده‌ در لیبرالیسم‌، قطعیت‌ در اندیشه‌ و اقتدار دولت‌ وجود داشت‌، در این‌ دوره‌ محدودیت‌ها به‌ تدریج‌ فرو می‌شکند و مرزهای‌ قطعیت‌ بخش‌ موج‌ دوم‌ در عصر اقتصاد، سیاست‌ و علم‌ به‌ تدریج‌ تخریب‌ می‌شود.
در همه حوزه‌های‌ روابط‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌، اقتدار دولت‌ و سیاست‌های‌ اقتصادی‌ و معرفت‌شناسی‌ و علم‌، گرایش‌ اساسی‌ به‌ سود تفرد، تنوع‌ کثرت‌، بی‌ سامانی‌ و پراکندگی‌ است‌. این‌ تفکر، تفکر پست‌ مدرنیسم‌ است‌.


مواضع‌ اصلی‌ تفکر و جهان‌ بینی‌ پسامدرن عبارت‌ است‌ از: نفی‌ مواضع‌ استعلایی‌ در اندیشه‌، نفی‌ نظریه بازتاب‌ در معرفت‌شناسی‌ ، نفی‌ تمایزهای‌ به‌ ظاهر بنیادی‌ در اندیشه انسان‌، نفی‌ او صاف‌ ذاتی‌ انسان‌ به‌ شیوه عقل‌ گرایی‌ دکارتی‌، نفی‌ هرگونه‌ قطعیت‌ و به‌ طور کلی‌ انکار امکان‌ دستیابی‌ به‌ هرگونه‌ حقیقتی‌، منکر امکان‌ نمایش‌ واقعیت‌، منکر قطعیت‌های‌ اخلاقی‌، تکثر گرایی‌ و عدم‌ امکان‌ دستیابی‌ به‌ تصویری‌ از جهان‌ واقع‌ با معیارهای‌ معتبر.
[۴] فصلنامه نقد و نظر، ش ۱۰ – ۱۱، ص ۳۵۹ به بعد، مقالة حسین بشیریه


۴.۱ - خصایص پسامدرن

مایکل‌ پل‌ گالاگهر، عضو شورای‌ پاپ‌ در امور فرهنگی‌ درباره‌ خصایص‌ پسامدرن‌ اموری‌ چند را بدین‌ شرح‌ بیان‌ داشت‌:

۴.۱.۱ - بی اعتقادی

بی‌ اعتقادی‌ عمیق‌ نسبت‌ به‌ عظمت‌ و حرمت‌ نفس‌ انسان‌؛

۴.۱.۲ - گرایش غیرعقلانی نوین

نشستن‌ گرایش‌ غیر عقلانی‌ نوین‌ به‌ جای‌ عقل‌ گرایی‌ مفرط‌ تجدد که‌ در آن‌ انسان‌ اندیشه‌ ورز تبدیل‌ به‌ انسان‌ احساس‌ محور می‌شود؛

۴.۱.۳ - آزادی روابط

رها کردن‌ مفهوم‌ آزادی‌ تجدد در بینش‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ و جایگزین‌ کردن‌ آن‌ با آزادی‌ خودستایانة‌ (ناشی‌ از) روابط‌ گسیخته‌؛

۴.۱.۴ - عدم اهتمام به ساختن تاریخ

به‌ همین‌ شیوه‌،، از دست‌ رفتن‌ هرگونه‌ اهتمامی‌ به‌ ساختن‌ آیندة‌ تاریخ‌ و نشستن‌ جهانی‌ (آکنده‌) از تصاویر پریشان‌ و ارتباطات‌ آنی‌ و لحظه‌ای‌ به‌ جای‌ آن‌؛

۴.۱.۵ - بی تفاوتی دینی

این‌ که‌ اگر تجدد منبع‌ اشکال‌ چندگانه‌ الحاد بود، صبغة‌ غالب‌ پسا تجدد آمیزه‌ای‌ است‌ متناقض‌ نما از بی‌ تفاوتی‌ دینی‌ و تجربة‌ شبه‌ دینی‌.
[۵] فصلنامه نقد و نظر، شماره ۱۷ – ۱۸، ص ۱۲۷.


۴.۲ - معنای پسامدرنیسم در کلام اندیشوران غربی

برخی‌ از اندیشوران‌ غربی‌ مانند «نیچه‌»، «میشل‌ فوکو» و «لیوتار» گفته‌اند:پست‌ مدرنیسم‌، به‌ معنای‌ گسست‌ از مدرنیته‌ است‌.

۴.۲.۱ - در کلام هابرماس

برخی‌ همانند «هابرماس‌»گفته‌ است‌:پست‌ مدرنیسم‌ به‌ معنای‌ مدرنیتة‌ متأخر و یا ادامة‌ منطقی‌ مدرنیسم‌ و تکمیل‌ پروژة‌ ناتمام‌ آن‌ است‌.
[۶] هفته نامه پگاه، شماره۶۳، ص ۵



با توجة‌ به‌ مشکلاتی‌ که‌ مدرنیته‌ (در موج‌ اول و دوم‌ در جهان‌ غرب‌ به‌ وجود آورد، پست‌ مدرنیسم‌ برای‌ رهایی‌ از آن‌ مطرح‌ شد؛ آن‌ هم‌ با شاخصه‌هایی‌ از قبیل‌ تکثر گرایی‌ در حوزة‌ معرفتی‌، بازگشت‌ به‌ معنویت‌، اخلاق‌ و احترام‌ به‌ قرائت‌های‌ مختلف‌.
[۷] هفته نامه پگاه، شماره ۶۳، ص ۵


۵.۱ - پست مدرنیسم برای حل معنویت

به‌ همین‌ جهت‌ گفته‌اند:پست‌ مدرنیسم‌ در غرب‌ برای‌ حل‌ بحران‌ مدرنیسم‌ که‌ از جملة‌ آن‌ حل‌ بحران‌ معنویت‌ است‌، ایجاد شد، ولی‌ در ایران‌ برخی‌ به‌ دنبال‌ زیر سؤال‌ کشاندن‌ ارزش‌ها و اصول‌ مسلم‌ فرهنگی‌ که‌ ریشه‌ در سنت‌ و عرف‌ فرهنگی‌ ایران‌ دارد، به‌ وجود آمد.
[۸] هفته نامه پگاه، شماره ۶۳، ص ۵

بیان‌ این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ واژة‌ پست‌ مدرنیسم‌ که‌ بیش‌ از سی‌ سال‌ از کاربرد آن‌ می‌گذرد، با گذشت‌ زمان‌ دستخوش‌ تغییرات‌ عمده‌ای‌ شده‌ است‌ و تعریف‌ دقیق‌ و جامعی‌ که‌ مورد توافق‌ صاحب‌ نظران‌ باشد، وجود ندارد.
[۹] اکبر، ص، احمد، پست مدرنیسم و اسلام، ترجمه فرهاد فرهمند، ص ۳۲و ۳۳



بنابراین‌ هرگونه‌ تعریف‌ و یا نقدی‌ باید همراه‌ با ملاحظات‌ دگرگونی‌ مفهومی‌ و برداشت‌های‌ استنباطی‌ باشد و از نسبت‌ دادن‌ قطعی‌ پرهیز کرد.


۱. ر.ک:مصاحب، غلام حسین، دائرة المعارف فارسی، ج ۳، ص ۲۷۲۱ – ۲۷۲۰
۲. ر.ک:فصلنامه نقد و نظر، ج ۱۸، ص ۸۲
۳. فرهنگ اصطلاحات فلسفه (انگلیسی – فارسی)، اثر پرویز بابایی، ص ۳۰۸
۴. فصلنامه نقد و نظر، ش ۱۰ – ۱۱، ص ۳۵۹ به بعد، مقالة حسین بشیریه
۵. فصلنامه نقد و نظر، شماره ۱۷ – ۱۸، ص ۱۲۷.
۶. هفته نامه پگاه، شماره۶۳، ص ۵
۷. هفته نامه پگاه، شماره ۶۳، ص ۵
۸. هفته نامه پگاه، شماره ۶۳، ص ۵
۹. اکبر، ص، احمد، پست مدرنیسم و اسلام، ترجمه فرهاد فرهمند، ص ۳۲و ۳۳



سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی    


رده‌های این صفحه : جامعه شناسی دین | کلام جدید | مدرنیته




جعبه ابزار