• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نحسی ایام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نحس، شوم، نحوست، سعد.

پرسش: آیا ممکن است زمانی نحس باشد؟

پاسخ:



" نحس" در اصل به معنى سرخى شدیدى است كه گاه در افق ظاهر مى‌ شود، و همچون، شعله آتش بى دودى است كه عرب آن را "نحاس" مى‌گوید، سپس این واژه به هر چیز"شوم" در مقابل" سعد" اطلاق شده است.


از منظر عقلی ما نمی‌توانیم نحس بودن را اثبات کنیم؛ همچنان که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. علامه طباطبایی در این باره می‌فرمایند: «عوامل و عللى كه در حدوث حوادث مؤثرند، و نیز در به ثمر رساندن اعمال تاثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع ما بیرون‌اند، ما نمى‌توانیم تكه تكه زمان را با عواملى كه در آن زمان دست در كارند بسنجیم، تا بفهمیم آن عوامل در این تكه از زمان چه عملكردى دارند، و آیا عملكرد آن‌ها طورى است كه این قسمت از زمان را سعد مى‌كند یا نحس، و به همین جهت است كه تجربه هم به قدر كافى نمى‌تواند راه‌گشا باشد؛ چون تجربه وقتى مفید است كه ما زمان را جداى از عوامل در دست داشته باشیم، و با هر عاملى هم سنجیده باشیم، تا بدانیم فلان اثر، اثر فلان عامل است، و ما زمان جداى از عوامل نداریم، و عوامل هم براى ما معلوم نیست و به عین همین علت است كه راهى به انكار سعادت و نحوست هم نداریم، و نمى‌توانیم بر نبودن چنین چیزى اقامه برهان كنیم، همان‌طور كه نمى‌توانستیم بر اثبات آن اقامه برهان كنیم، هر چند كه وجود چنین چیزى بعید است، ولى بعید بودن، غیر از محال بودن است، این از نظر عقل».


و از منظر نقلی، آیات و روایاتی داریم که بر سعد بودن یا نحس بودن ایامی دلالت می‌کند.

۳.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی درباره آن‌ها می‌فرماید: «بعضى از علما آن روایاتى را كه نحوست بعضى از ایام را مسلم گرفته حمل بر تقیه كرده‌اند، و خیلى هم بعید نیست، براى اینكه تفال به زمان‌ها و مكان‌ها و اوضاع و احوال، و شوم دانستن آنها از خصایص عامه (ا هل سنت ) است‌... (و روایاتی که بنا بر تقیه نیست) سعادت آن ایام و مبارك بودنش را چنین تعلیل كرده كه چون در فلان روز حوادثى متبرك رخ داده، حوادثى كه از نظر دین بسیار مهم و عظیم است، مانند ولادت رسول خدا (ص) و بعثتش ... این سعادت و نحوست به خاطر حوادثى دینى است، ... و اما اینكه خود آن روز و یا آن قطعه از زمان متصف به میمنت و یا شئامت شود، و تكوینا خواص دیگرى داشته باشد، كه سایر زمان‌ها آن خواص را نداشته باشد، و خلاصه علل و اسباب طبیعى و تكوینى آن قطعه از زمان را غیر از سایر زمان‌ها كرده باشد از آن روایات بر نمى‌آید».
پس اجمالا مطالبی درباره نحس بودن یا سعید بودن بعضی از ایام داریم و اعمالی هم برای این ایام ذکر شده است که علامه طباطبایی در ذکر دلیل این اعمال می‌فرمایند: «و این روایات در مقام نجات دادن مردم از شر تفال (و نفوس) است، مى‌خواهد بفرماید اگر قوت قلبت به این حد هست كه اعتنایى به نحوست ایام نكنى كه چه بهتر، و اگر چنین قوت قلبى ندارى دست به دامن خدا شو، و قرآنى بخوان و دعایى بكن».

۳.۲ - کلام امام هادی

روایتی در این زمینه نیز نقل شده است که توجه به آن جالب است:
حسن بن مسعود گوید: خدمت امام هادی (علیه‌السلام) شرفیاب شدم، در حالى كه انگشتم خراش برداشته بود و سوارى در اثر برخوردى كه به من كرده بود شانه‌ام آسیب دیده بود و در ازدحامى گرفتار شدم كه در اثر آن پاره‌اى از لباس‌هایم پاره شد، ناگهان بر زبان آوردم كه: وه چه روز شومى! خدا شرت را از من بگرداند. امام هادى (علیه‌السلام) فرمود: اى حسن! تو هم كه با ما رفت و آمد دارى گناه خود را بر گردن بى‌ گناه مى‌اندازى؟! حسن گفت: به سر عقل آمدم و فهمیدم كه دست‌خوش اشتباه شده‌ام، گفتم مولاى من، از خداوند طلب آمرزش دارم. امام (علیه‌السلام) فرمود: اى حسن! روزها چه گناهى دارند كه چون شما به سزاى اعمالتان مى ‌رسید آنها را شوم مى‌پندارید. حسن گفت: یا ابن رسول اللَّه ، من همواره استغفر اللَّه گفتن را ورد زبانم سازم و این توبه من باشد؟ امام (علیه‌السلام) فرمود،: به خدا سوگند! این ثمربخش نباشد و لیكن خداوند به خاطر نكوهشى كه بر بى‌گناهى انجام گرفته شما را مجازات نماید. اى حسن! مگر نمى‌دانى كه پاداش‌دهنده و مجازات‌ كننده و جزادهنده به اعمال در این دنیا و در آن دنیا، فقط خداست؟ گفتم: آرى چنین است اى مولاى من. آن‌گاه امام هادى (علیه‌السلام) فرمود: پس خلاف مرو، و براى روزگار اثرى در حکم خداوند قائل مشو. عرض كردم: چشم! مولاى من.


طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۹ – ص ۱۱۹ به بعد.


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۳، ص ۳۸.    
۲. علامه طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج‌۱۹، ص ۱۱۶.    
۳. علامه طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج‌۱۹، ص۱۲۰-۱۲۲.    
۴. علامه طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج‌۱۹، ص۱۲۰.    
۵. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، ص ۴۸۲.    



سایت شهر سؤال.    



جعبه ابزار