• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منصور بن سلمه نمری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شعر، هارون‌الرشید، اهل بیت، امام حسین (علیه‌السلام) بنی‌زیاد، بنی‌امیه.

پرسش: منصور بن سَلَمه نَمِرِی کیست؟

پاسخ:



منصور بن سَلَمة بن زَبرِقان بن شریک نَمِری، از طایفه بنی‌نَمِر بن قاسط (شاخه‌ای از نزار)، گفتار او در عربیِ اصیل، شهره است و به خوبی شعر می‌سرود. وی در ظاهر، از نزدیکان‌ هارون‌الرشید و در باطن، از شیفتگان اهل بیت: بود. هنگامی که‌ هارون‌الرشید، قصیده لامیه او را شنید، سخت خشمگین شد و به یکی از فرماندهان خود، فرمان داد که زبانش را ببُرَد. هنگامی که آن فرمانده به باب‌الرقّه رسید، جنازه نَمری را دید که بر روی شانه مردی خارج می‌شود. پس بازگشت و موضوع را به‌ هارون گزارش کرد. بدین ترتیب، نَمِری از شکنجه‌ هارون، نجات یافت. وفات او به سال ۱۹۰ یا ۱۹۳ هجری بود. قبر او را نبش کردند.



مقتل الحسین (علیه‌السّلام) للخوارزمی:
لِمَنصورِ بنِ سَلَمَةَ بنِ الزِّبرِقانِ النَّمِرِی مِن قَصیدَةٍ جَیدَةٍ [یرثی بِها الاِمامَ الحُسَینَ (علیه‌السّلام)]:

۲.۱ - بخش اول

مَتی یشفیک دَمعُک مِن هُمولِ ویبرُدُ ما بِقَلبِک مِن غَلیلِ
وقَد شَرَقَت رِماحُ بَنی زِیادٍ بِرَی مِن دِماءِ بَنِی الرَّسولِ
فُؤادَک وَالسُّلُوَّ فَاِنَّ قَلبی لَیابی ان یعودَ الی ذُهولِ
فَیا طولَ الاَسی مِن بَعدِ قَومٍ اُدیرَ عَلَیهِمُ کاسُ الاُفولِ
تَعاوَرُهُم اسِنَّةُ آلِ حَربٍ واَسیافٌ قَلیلاتُ الفُلولِ...
اُریقَ دَمُ الحُسَینِ ولَم یراعوا وفِی الاَحیاءِ امواتُ العُقولِ
فَدَت نَفسی جَبینَک مِن جَبینٍ جَری دَمُهُ عَلَی الخَدِّ الاَسیلِ
ایخلو قَلبُ ذی وَرَعٍ ودینٍ مِنَ الاَحزانِ وَالاَلَمِ الطَّویلِ
واَوصالُ الحُسَینِ بِبَطنِ قاعٍ مَلاعِبُ للدَّبورِ ولِلقَبولِ
بِتُربَةِ کربَلاءَ لَهُ دِیارٌ نِیامُ الاَهلِ دارِسَةُ الطُّلولِ
تَحِیاتٌ ومَغفِرَةٌ ورَوحٌ عَلی تِلک المَحِلَّةِ والحُلولِ
قَتیلٌ ما قَتیلُ بَنی زِیادٍ الا بِاَبی ونَفسِی مِن قَتیلِ
بَرِئنا یارَسولَ اللّهِ مِمَّن اصابَک بِالاَذِیةِ وَالذُّحولِ «وفیه «لبعض الشیعة»»
[۳] لنگرودی، سیدمحمدحسن، الدرّ النضید، ص۲۵۹.
نحوه وفیه «لمنصور النمری من النمر بن قاسط وکان فی زمن الرشید وهو من شعراء الشیعة»
[۴] مرزبانی خراسانی، محمد بن عمران، مختصر اخبار شعراء الشیعة، ص۸۵.


مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، خوارزمی: منصور بن سَلَمة بن زَبرِقان نَمِری، در قصیده‌ای زیبا [حسین (علیه‌السّلام) را] چنین ستوده است:
کی این اشک ریختن تو، مایه آرامشِ تو خواهد شد و سوز جانکاه قلبت را به سردی تبدیل خواهد کرد؟
نیزه‌های بنی‌زیاد، از بس که خون آشامیدند از خون خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، گلوگیر شدند.
قلب تو و آرامش؟! همانا قلب من از بازگشت به غفلت، خودداری می‌کند.
چه دراز خواهد بود‌ اندوه و غم، پس از فقدانِ جمعی که جام مرگ، در میانشان، گردانده شده است!
نیزه‌های آل‌حرب (بنی‌امیه)، زخمشان می‌زند و نیز شمشیرهایی که به ندرت، کند می‌شوند...
خون حسین (علیه‌السّلام)، ریخته شد و هرگز رعایت نمی‌کنند که در میان زندگان، عقل‌های مُرده می‌زیند.
جانم فدای پیشانی رخشانت باد؛ پیشانی‌ای که خونِ آن بر چهره زیبایِ پر مُهر، جاری شد!
آیا قلب کسی که خداترس و پروامند است از‌ اندوه‌ها و دردِ مدام، لَختی می‌آرامد
در حالی که اعضای بدن حسین (علیه‌السّلام) در دل دشتی افتاده و بازیچه وزش بادها و نسیم‌هاست؟!
خاک کربلا، خانه‌هایی دارد که اهلِ آن، در آن، آرام آرمیده‌اند.
درودها و غفران و رحمت بر آن سرا و ساکنانش باد!
کشته، چه کشته‌ای که خاندان زیاد، او را کشته‌اند! هلا! پدرم و جانم فدای آن کشته باد!
‌ای پیامبر خدا! از هر که با آزار و کینه‌ورزی به تو آسیب رسانید، بیزاری می‌جوییم.


۲.۲ - بخش دوم

نَفسی فِداءُ الحُسَینِ یومَ غَدا الَی المَنایا غُدُوَّ لا قافِل
ذلِک یومٌ انی بِکلکلِهِ عَلی سَنامِ الاِسلامِ وَالکاهِل
مَظلومَةٌ وَالنَّبِی والِدُها تُدیرُ ارجاءَ مُقلَةِ حافِل
الا مَساعیرُ یغضَبونَ لَها بِسَلَّةِ البیضِ وَالقَنَا الذَّابِل
کم مَیتٍ مِنهُم بِغُصَّتِهِ مُغتَرِبَ القَبرِ «فی المصدر: «مقترب القمر»، والتصویب من امالی الشجری.» بِالعَرا نازِل
ما انتَجَت حَولَهُ قَرابَتُهُ عِندَ مُقاساةِ یومِهِ النّازِل
[۶] شجری جرجانی، یحیی بن حسین، الامالی، ج۱، ص۱۶۲.
[۷] محلی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة، ج۱، ص۲۳۲.
«کلاهما و فیهما سبعة عشر بیتا»
[۸] ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اُسد الغابة، ج۲، ص۲۹.


مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، خوارزمی: نیز منصور بن سَلَمه، در ضمن قصیده‌ای بسیار زیبا، این ابیات را سروده است:
جانم فدای حسین، آن روز که دل به مرگ زد کسی که در عمل به کام مرگ رفت، نه با گفتار!
آن روز، روزی بود که [می‌خواستند] به تمامی بر سر و شانه اسلام، پا بنهند [و آن را نابود سازند].
[فاطمه] بانوی ستم دیده‌ای که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پدر اوست با چشمانی اشکبار [در پیِ فرزندش حسین] چشم در کاسه دیده می‌گردانَد.
آیا یاوران خون‌گرمی نیستند که برای او به خشم آیند و شمشیرهای بَرّاق و نیزه‌های باریک را به کار برند؟!
چه بسیارند مُردگانی که با غم و‌ اندوه او، مُرده‌اند و در مرقدی غریب و دوردست، در بیابان، به خاک سپرده شده‌اند.
خویشاوندانش، در آن روز که این مصیبت‌ها بر وی نازل شدند، گرداگردش نبودند.
[۹] محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام حسین (علیه‌السلام)، ج۱۰، ص۲۷۶-۲۸۱.




۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۱۴۷.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۸۹.    
۳. لنگرودی، سیدمحمدحسن، الدرّ النضید، ص۲۵۹.
۴. مرزبانی خراسانی، محمد بن عمران، مختصر اخبار شعراء الشیعة، ص۸۵.
۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۱۶۸.    
۶. شجری جرجانی، یحیی بن حسین، الامالی، ج۱، ص۱۶۲.
۷. محلی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة، ج۱، ص۲۳۲.
۸. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اُسد الغابة، ج۲، ص۲۹.
۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام حسین (علیه‌السلام)، ج۱۰، ص۲۷۶-۲۸۱.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «منصور بن سلمه نمری» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۱.    






جعبه ابزار