مقابله با ترس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:ترس،اضطراب،یاد خدا، قرآن، شیطان،مرگ.
پرسش :نظر
اسلام راجع به
ترس و راه غلبه بر آن چیست؟
پاسخ :
«ترس» یکی از حالات روانی انسان است که از بدو تولد تا
مرگ همراه
انسان بوده و باعث بروز رفتارهای خاصی در انسان میشود. این احساس ناخوشایند و البته طبیعی در واکنش به خطرات واقعی ایجاد میشود. به بیان دیگر، ترس واکنشی است هیجانی که بر اثر اختلال به وجود می آید و رفتار عادی آدمی را باز میستاند. از نگاه دیگر میتوان گفت؛ ترس عاطفهای است به صورت یک نیرو و محرک که آدمی را در مبارزه با مشکلات و رفع موانع حیات دچار آسیب کرده و توان تلاش را از انسان باز میستاند.
ترس تا حدودی برای روند تکمیلی
شخصیت انسان لازم است؛ و به همین جهت ترسها را عمدتاً به دو نوع تقسیم میکنند که عبارتاند از ترس مطلوب و ترس نامطلوب که در ادامه توضیح آن خواهد آمد.
هر چند علائم «
فوبیا » مانند ترس است و معمولاً مردم به آن هم ترس میگویند اما فوبیا ترسهایی هستند که به طور گسترده با خطرات واقعی آن موقعیت تناسب ندارند. به عبارت دیگر، اصلاً خطر جدی وجود ندارد ولی واکنشها به گونهای است که گویی خطر واقعاً تهدید میکند. پس وقتی که میگوییم فوبیا و یا
هراس منظور ما ترس نیست و با واژه مورد نظر ما تفاوت میکند.
ترس پاسخی است به خطری آنی و آشکار درباره پدیدهای که مشهود و قابل رؤیت و تصور است، در صورتی که
اضطراب پاسخی است به خطر احتمالی که ریشه آن ناپیدا و نامعلوم است. به عبارت دیگر، میتوان گفت؛ در ترس علتی آشکار یا پنهان وجود دارد، ولی در اضطراب علت شناخته شده نیست. ترس معمولاً از علتی خارجی منشأ میگیرد، در حالیکه اضطراب علتی شناخته شده ندارد.
به دیگر سخن، در ترس، فکر معمول، این است که مثلاً «سگ ممکن است مرا گاز بگیرد». در مقابل، در اختلالِ اضطرابِ فراگیر، فکر معمول، این است که «اتّفاق وحشتناکی ممکن است برای فرزندم بیفتد». بنابر این، ترس بر پایه واقعیّت، یا مبالغه «خطرِ واقعی» قرار دارد، حال آنکه اضطراب بر اساس «خطر مبهم» استوار است.
اسلام به عنوان یک
دین الهی که برنامه زندگی برای انسانها دارد، برای ترس نیز راهکارهای اساسی دارد هرچند نمیتوان در این مقاله مختصر حق آنرا ادا کرد، اما به بخشی از آنچه که در
منابع اسلامی آمده است، اشاره مینماییم.
با مراجعه به منابع دینی و تحقیق درباره ترس، موضوع خشیت و
ترس از خداوند بیش از همه برجسته مینماید. این در حالی است که روانشناسی مبتنی بر
علوم تجربی کمتر به این مسئله توجه دارد. ترس از خداوند نه تنها نامطلوب نبوده، بلکه در دستورات دینی سفارش نیز شده است. ترس از خداوند به معنای ترس از کاستیها و گناهان خویش است. از کوتاهیهایی است که درباره مسئولیتها و تکالیفی که بر دوش ما بوده و انجام نداده و در اقامه آن کاهلی کردهایم. به بیان دیگر، اینجا ترس به معنای خشیت است نه هراس، و یا اضطراب. خشیت نیز با آگاهی توأم است و با احترام و تعظیم بسیار همراه است. قرآن میفرماید:«إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء»؛
حقیقت چنین است، از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او میترسند. این نوع ترس بدین معنا است که موجب اطاعت از خداوند میشود و انسان در
مسیر کمال قرار میگیرد و
هدایت مییابد. در حدیثی از
امام صادق (علیه السلام) آمده است:«مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَهُ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ حَثَّهُ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ عَلَی الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ وَ الْأَخْذِ بِتَأْدِیبِهِ»
هرکس خداوند متعال را شناخت از او میهراسد و هرکس از خداوند ترسید این واهمه او را به طاعت حق تعالی برانگیخته و خود را با آداب او تأدیب مینماید.
پس از این مقدمه حال به راههای مقابله با ترس از دیدگاه قرآن کریم میپردازیم. در قرآن کریم آیات متعددی مبنی بر عدم ترس آمده است. و راههایی را نیز به انسانها یادآور شده است که به چند مورد آن اشاره میکنیم.
یکی از راههای مهم مقابله با ترس، تسلیم در برابر خداوند و
اخلاص در عمل است. ترس معمولاً یا به دلیل از دست دادن چیزی و یا به جهت آسیبهایی است که احتمالاً انسان با آن مواجه میشود. اما یک مؤمن با
تکیه بر خداوند و
توکل بر او میداند که قویترین و برترین قدرت هستی از او مراقبت میکند. این مسئله زمانی حاصل میشود که او تمامی کارهایش برای خداوند باشد. قرآن کریم در این باره میفرماید:«بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛
آری کسی که در برابر خداوند تسلیم شود و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین خواهند شد.
شیطان همواره از اینکه انسان در آرامش باشد و خدا را یاد کند، واهمه دارد. این موجود با ایجاد ترس از مسائلی از قبیل
فقر انسان را میترساند و باعث میشود انسان دائماً در اضطراب بوده و آرامش از او گرفته شود. انسان میتواند با دور شدن از شیطان، توکل و امید را در خود افزایش دهد، ترس را از خود دور کرده و به آرامش برسد:«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین»؛
این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بیاساس) میترساند، از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید.
ذکر خداوند به معنای
ارتباط با پروردگار میباشد. ذکر باعث میشود تا همواره انسان از شیطان به دور بوده و به یاد خالق خویش باشد. چنین عملی موجب آرامش قلبی میگردد و ترس را زایل میکند:«وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِین»؛
پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن! و از غافلان مباش.
ایمان به خدا گمشده امروز بشر است. به همین دلیل بشر امروزی همواره مضطرب است. ایمان به خدا و نیز
عمل صالح او را متصل به ذات بیانتها مینماید و دیگر دلیلی برای ترس نمییابد؛ چرا که تکیه گاه او کسی است که قدرتی بینهایت دارد:«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛
هر گاه ایمان به خداوند یگانه و
روز جزا بیاورند و عمل صالح انجام دهند نه ترسی بر آنها است و نه غمگین خواهند شد.
«تَرَی الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیر»؛
در آن روز ستمگران را میبینی که از اعمالی که انجام دادهاند سخت بیمناکاند، اما آنها را فرو میگیرد، اما کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند در بهترین باغهای بهشتاند، و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها فراهم است این است فضل بزرگ.
انسانی که هدایت یافته باشد و ضلالت و تاریکی را از خود رانده باشد در حقیقت به منبع نور دست یافته است و افق پیش روی خود را میبیند. چنین فردی با تکیه به هدایتی که از سوی خداوند آمده است، ترس از دلش میرود و اطمینان و
اعتماد به خداوند جایش را میگیرد. خداوند به هدایت شوندگان چنین میفرماید:«َإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛
هر گاه هدایتی از طرف من برای شما آمد کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنها است و نه غمگین میشوند.
انفاق از جمله اعمال مهمی است که مورد توجه خداوند است.
بخشش اموال در راه خداوند باعث میشود که فرد انفاق کننده از اینکه از اموال خود جدا میشود، نترسد و به دریای فضل، بخشش و
رحمت الهی امیدوار باشد. او توکلش به خداوند است، خداوند نیز ترس را از دل توکل کنندگان میزداید:«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند.
کسانی که مردد هستند، ترس در دلشان قرار میگیرد. اما مؤمنانی که در راه خداوند استقامت میکنند بر مشکلات و مصائب چیره میشوند و به اهداف خویش نایل میگردند و ترس را از خود دور مینمایند:«إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»؛
کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس استقامت به خرج دادند نه ترسی برای آنهاست و نه غمی دارند.
پایگاه اسلام کوئست