فلسفه آمدن قل در خطابهای قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
فعل امر،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
خدا.
پرسش: چرا در صدها
آیه از آیات قرآن، خداوند با فعل امر «قُل»، پیامبرش را مورد خطاب قرار میدهد و از او میخواهد تا پیامش را به مخاطبان برساند. آیا اگر چنین خطاب و تاکیدی نبود، این امکان وجود داشت که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ابلاغ پیام خدا خودداری کند؟!
پاسخ اجمالی: علتهای زیادی برای به کار بردن این نوع ادبیات که خدای متعال پیامبرش را با عبارت «قُل» مورد خطاب قرار دهد بیان شده است از جمله:
۱. باعث تفنن در عبارت میشود.
۲. تاکید بر الهی بودن آیات قرآن دارد.
۳. تاکید مجددی دارد که الفاظ قرآن از جانب خدا است.
۴. بر واسطه بودن پیامبر بین خدا و مخلوقات تاکید دارد.
۵. به مسلمان این تصور را میدهد که خود مخاطب قرآن است.
۶. گاهی کلمه قل در پاسخ به سؤال افراد است.
۷. اشاره دارد به پیامبر که زمان بیان مطلبی خاص فرا رسیده است.
۸. اشاره به این مطلب که کلماتی که بیان میشود نقل قول است نه کلام خداوند متعال.
در برخی آیات قرآن، خدای متعال پیامبرش را با عبارت «قُل» مورد خطاب قرار داده است. به کار بردن این نوع ادبیات، جدای از اینکه میتواند نوعی تفنن در عبارت و شیوهای بلاغی برای بیان مطالب این کتاب آسمانی باشد
یکی از بارزترین اتهاماتی که درباره قرآن مطرح میشود، انکار الهی بودن و آسمانی بودن قرآن و آیات کریمه آن است. این موضوع حتی از جانب افرادی که خود را پیرو پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز میدانند مطرح میشود، با این ادعا که اصل معنا و محتوای قرآن وحیانی است، اما کلمات و عبارات آن میتواند انشاء خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باشد.
وجود کلمات و عباراتی مانند واژه «قُلْ» در جای جای فرازهای قرآن، تاکیدی غیر مستقیم بر نزول الفاظ قرآن از جانب خالق یکتا است؛ چرا که عاقلانه نیست کسی خود را مورد خطاب قرار داده و به خود امر کند که مطلبی را به دیگران ابلاغ کند!
اینکه خداوند در برخی موارد بهطور مستقیم با مردم سخن نگفته و از پیامبرش خواسته که او سخن خدا را ابلاغ کند، تاکیدی بر این مطلب است که پیامبر خدا، واسطه بین او و مخلوقاتش است که خود جایگاه ویژهای به شمار رفته و موضوع «واسطه بودن پیامبران» نباید مورد غفلت و بیاهمیتی قرار گیرد.
با اینکه در مرحله اوّل، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مخاطب این دست آیات و اوامر قرآنی است، اما حداقل در برخی از مواردی که از واژه «قل» در آنها استفاده شده است، میتوان مسلمانان را نیز مخاطب مستقیم خداوند دانست. به عنوان مثال وقتی یک مسلمان هنگام تلاوت قرآن به این آیه میرسد: «قُلْ اعوذٌ بِرَبِّ النَّاسِ»، میتواند چنین تصور کند که خداوند به صورت مستقیم، خود او را مورد خطاب قرار داده و از او میخواهد که به پروردگار انسانها پناه برد. مخاطب قرار گرفتن مؤمنان و مسلمانان از جانب خدای متعال و از طریق آیات قرآن، نوعی
تکریم مؤمن و مسلمان به شمار میرود؛ چرا که خالق هستی او را بهطور مستقیم مخاطب خود قرار داده و با او سخن گفته است. از این موضوع با اصطلاح «
خطاب تشریف» یاد میشود.
در مواردی نیز وجود کلمه «قل» در آیه، نشانگر این مطلب است که شخص یا گروهی از افراد، از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره موضوعی سؤال کردهاند؛ از اینرو خدای متعال خطاب به پیامبر خود میفرماید که در پاسخ سؤال آنها چنین بگو؛ خصوصاً در مواردی که شخص پیامبر منتظر دریافت پاسخ از جانب خدا بود. در چنین مواردی، آمدن واژه «قل» در ابتدای سخن، کاملاً متناسب و به جا است.
آغاز شدن کلام با امر به گفتن، (حداقل در برخی موارد) میتواند بیانگر این مطلب نیز باشد که شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مطلبی که با
وحی در اختیار ایشان قرار میگیرد مطلع بوده، ولی آنرا به دلایل و مصالحی ابلاغ نکرده و منتظر فرصت مناسب بود
که خداوند با واژه «قل» ایشان را مطلع میکند که آن فرصت فرا رسیده است.
به دلیل اینکه آیات قرآن از جانب خدا است و سخن و گفته او است، کسی که قرآن را تلاوت میکند نیز با این تصور که هرچه تلاوت میشود گفته خدا است، آنرا قرائت میکند. اما در این بین، برخی آیات قرآن گفته شخص رب العالمین نبوده، بلکه نقل قول از دیگران است. علاوه بر نقل قول، گاهی سخنی مطرح میشود که شایستگی آن را ندارد که از خود خداوند آن را بگوید، بلکه سخنی است که باید از جانب پیامبر و یا مسلمانان بیان شود. در چنین مواردی لازم است که در ابتدای کلام، واژه «قل» آورده شود تا مشخص شود این سخن با آنکه وحیانی است، اما اینگونه نیست که خداوند از جانب خودش آنرا گفته باشد. به عنوان مثال؛ اگر در ابتدای
سوره کافرون، «قل» قرار نگیرد، این توهم پیش میآید که گوینده عبارت «من خدای شما را نمیپرستم» خدا است؛ در حالیکه نه فقط خدا هیچ کسی را نمیپرستد؛ بلکه شانیت آنرا ندارد که کسی را
عبادت کند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «فلسفه آمدن قل در خطابهای قرآن به پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۲۹.