فرق بین کل و کلی و جزء و جزئی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: منطق،
جزئی،
کلی،
کل،
جز.
پرسش: فرق بین کل و کلی و جزء و جزئی در منطق چیست؟
پاسخ: کل، یک شیء مرکب از اجزا است، که در مقابل آن جزء قرار دارد. جزء یک شیء به گونهای است که خودش اجزا ندارد.
اما کلی عبارت از مفهومی است که افراد متعدد را شامل میشود و در تحت آن افراد مندرج است؛ مانند
انسان که یک مفهوم کلی است و شامل زید، عمر، و... میشود.
در تعریف کل، آن را به یک شیء مرکب از اجزا تعریف کردهاند، که در مقابل آن جزء قرار دارد. جزء یک شیء به گونهای است که خودش اجزا ندارد.
اما کلی عبارت از مفهومی است که افراد متعدد را شامل میشود و در تحت آن افراد مندرج است؛ مانند انسان که یک مفهوم کلی است و شامل زید، عمر، و... میشود.
فرق میان کل و کلی و جزء و جزئی بسیار است. برخی از آنها عبارت است از:
کل از اجتماع اجزا تشکیل میشود (کل بدن
انسان از
مغز،
پا،
دست،
قلب و... تشکیل میشود)، اما کلی از اجتماع جزئیات تشکیل نمیشود (کلی انسان از حسن، فرهاد، زینب و... تشکیل نمیشود)؛ چرا که کل عبارت است از مجموع اجزا، در حالی که کلی مجموع جزئیات نیست، بلکه برداشتی ذهنی از جزئیات میباشد.
کل بر اجزای خود قابل حمل نیست، ولی کلی بر افراد خود قابل
حمل است؛ مانند این که نمیتوان گفت «آجر ساختمان است»، اما میتوان گفت «فرهاد انسان است».
وجود کل بدون وجود اجزا
محال است و از عدم اجزا، عدم کل لازم میآید، در حالی که در کلی و جزئی چنین نیست. به بیان دیگر، «کل» بدون اجزا امکان تحقق ندارد؛ یعنی نمیتوان درختی را یافت که برگ و ریشه نداشته باشد، یا خانهای که سقف و دیوار نداشته باشد، ولی کلی ممکن است در خارج، فرد و مصداقی نداشته باشد، بلکه صرفا در ظرف ذهن محقق باشد؛ مانند «کوه طلا»، «دریای شیر»، «سیمرغ» و....
کل در خارج
ذهن میتواند وجود داشته باشد، اما کلی نمیتواند وجودی غیر ذهنی داشته باشد.
کلی با از بین رفتن برخی یا تمام افرادش از کلی بودن نمیافتد. به عنوان نمونه مفهوم کلی انسان با نابود شدن تمام انسانها باز هم کلی است، ولی کل با از دست دادن چند جزو خود دیگر کل نیست. مثلا اگر بر اثر حوادث غیر مترقبه سقف و دیوار خانهای فرو بریزد، دیگر نمیتوان به آن، خانه اطلاق کرد.
اجزای کل محصور است، اما جزئیات کلی محصور نیست.
کل نمیتواند جزو تعریف جزء خود باشد، ولی کلی میتواند جزو تعریف جزئی قرار بگیرد؛ مانند این که ساختمان نمیتواند در تعریف آجر قرار گیرد، ولی انسان میتواند در تعریف زید یا هند و.... که از جزئیات و مصادیقش هستند، قرار گیرد. مثلا میگوییم زید چیست؟ میگوییم انسان است.
سبقت تصور
ماهیت کل بر تصور ماهیت جزء، واجب نیست، ولی سبقت تصور ماهیت کلی بر تصور ماهیت جزئی، واجب است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «فرق بین کل و کلی و جزء و جزئی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۵.