ضعف های اخلاقی برادران حضرت یوسف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:حضرت یوسف(علیه السلام)، حسادت،رذایل اخلاقی.
پرسش:برادران
حضرت یوسف (علیه السلام) دچار چه نوع ضعفهاى اخلاقى بودند و چه عواملی باعث این ضعفها بوده است؟
پاسخ :داستان پُر فراز و نشیب حضرت یوسف(علیه السلام) و برادرانش را میتوان از زوایاى گوناگون نگریست. یکی از مواردی که باید عبرت گرفت، عملکرد اشتباه برادران حضرت یوسف نسبت به او است.
از مهمترین رذایل و ضعفهای اخلاقی برادران یوسف(علیه السلام)
حسادت ،
تکبّر ،
تهمت و
دروغ آنان بود.
در قرآن کریم میخوانیم: «إِذْ قالُوا لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»؛
هنگامى که(برادران) گفتند: «یوسف و برادرش -
بنیامین - نزد پدر، از ما محبوبترند؛ در حالى که ما گروه نیرومندى هستیم! مسلّماً پدر ما، در گمراهى آشکارى است!
این کلام از پسران یعقوب مشتمل بر سه رذیلت و ضعف اخلاقی است:
چون گفتند: «إِذْ قالُوا لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِینا مِنَّا».
«وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ»؛
که با خود میگفتند ما دلاورانیم و نفع ما به پدرمان بیشتر میرسد و براى اصلاح امور او آمادهتریم و یوسف و برادرش کوچک هستند و توانایى ندارند.
آنها با گفتن این جمله خود را برتر دانسته و دچار تکبّر شدند.
«إِنَّ أَبانا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ».
آنها علاوه بر حسادت، نشان دادند که دچار تکبّر شده و در اثر این تکبّر، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان کردند.
به دنبال این رذائل و ضعفها، گناه دروغ گفتن به پدر و پیامبر زمان خود
حضرت یعقوب (علیه السلام)، دامنگیرشان شد، و به دروغ گفتند که، یوسف را گرگ خورده است: «قالُوا یا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَکْنا یوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَکَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ کُنَّا صادِقین»؛
گفتند: «اى پدر! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم، و یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهى کرد، هر چند راستگو باشیم!».
عامل این ضعف اخلاقی این بود که؛ میدیدند حضرت یوسف(علیه السلام) در میان برادران امتیاز و نورانیت و محبوبیت خاصى دارند ولى آنان این مرتبه و درجه از محبوبیت را ندارند. علّت محبّت شدید یعقوب(علیه السلام) به حضرت یوسف(علیه السلام)، کمالاتی بود که در وجود وی، میدید و مقام و منزلت الهیای که یوسف در آینده از آن بهرهمند میشد نه اینکه محبت یعقوب از روی هوا و هوس باشد. و انسان عادل و منصف در برخورد با صاحبان کمال، احترام و رفتار متفاوتی نسبت به کسانی که فاقد آن کمال یا کمالات هستند از خود نشان میدهد و این نه تنها زشت نیست؛ بلکه لازمه
عدل و انصاف است. روشن است که آنچه خلاف عدل و عصمت است برخورد تبعیض آمیز است؛ یعنی برخوردی که بر اساس معیارها و امتیازات نباشد؛ اما اگر بر اساس تواناییها و کمالات با افراد مختلف، متفاوت برخورد شود نه تنها تبعیض نیست که خلاف آن زشت و تبعیض است؛ یعنی اگر با صاحب کمال و فاقد کمال به یک شکل برخورد شود ناپسند است و بدیهی است که رفتار مساوی با این دو عادلانه نیست.
بر اساس این آیات شریفه؛ منشأ حسادت و دیگر رذائل و ضعفهای اخلاقی برادران یوسف، نقصان شخصیتی آنها بود و آنان برای توجیه رفتار ناشایستشان به فرافکنی پرداخته و پدر را مقصّر میشمارند. برادران یوسف بجای اینکه دلیل محبت بیشتر پدرشان به یوسف(علیه السلام) و بنیامین را در کمال شخصیت آن دو جستجو کنند و با تکمیل همان ابعاد در وجودشان خود را نیز لایق همان مرتبه از محبت یعقوب(علیه السلام) کنند، دچار خود برتر بینی شده و با تحریک حسادت در هم آمیخته و زمینه رفتارهای ناهنجار بعدی را فراهم کردند.
پایگاه اسلام کوئست