صفت صمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن، حدیث،
خداوند.
پرسش: صمد را با توجه به لغت،
قرآن و
حدیث توضیح دهید؟
واژه «صمد (بینیاز کننده/ بینیاز)»،
صفت مشبهه از مادّه «صمد» است که دو معنا دارد: یکی «قصد» و دیگری «استواری در کار». اطلاق نام «صمد» بر خدای سبحان، در پرتو معنای نخست، بدان باز میگردد که خدا همان سروری است که در نیازها، آهنگ او میکنند، و در پرتو معنای دوم، به این بر میگردد که خدا کسی است که میان تهی نیست و منظور از «میان تهی نبودن»، عاری بودن از نقص (نیاز) است.
پس صمد بودن
خدای متعال، به این معناست که او وجود مطلق است و هیچ نقصی در ذات مقدّس او راه ندارد. بنابراین، اشکال
مرحوم کلینی (که: لازمه تفسیر دوم، تشبیه خالق به مخلوق است)، وارد نیست. (مترجم به معادل دقیقی برای «صمد» در فارسی دست نیافت. از این رو، در ترجمه حاضر، در بسیاری از موارد، برابر نام «صمد»، خودِ همین واژه بهکار برده شده است.)
در قرآن کریم، صفت «صمد»، یک بار بهکار رفته است و احادیث، این صفت را به هر دو معنای یاد شده در بحث لغوی، تفسیر کردهاند. برخی تعبیرها چون «السَّیِّدُ المَصمودُ اِلَیهِ فِی القَلیلِ وَ الکَثیرِ؛ سَرورِ قصد شده در ریز و درشت»، به معنای نخست اشاره دارند و برخی به معنای دوم اشاره دارند، مانند: «الصَّمَدُ الَّذی لا جَوفَ لَهُ؛ صمد، کسی است که میان تهی نیست». (یا: «از هیچ چیزی خالی نیست»، یا: «هیچ نیازی در او نیست»، یا: «پُر است».)
نکته درخور توجّه در احادیث، آن است که گاه در تفسیر صمد،
صفات سلبی متعدّدی مطرح میشود. اینگونه تفسیر، از لوازم معنای دوم صمد است؛ زیرا مقتضای کمال مطلق خدا این است که همه کاستیها را از او سلب کنیم.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «صمد» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱۱.