• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیاست امام علی در رویارویی با انحراف‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام علی (علیه‌السّلام)، انحراف‌.

پرسش: سیاست امام علی (علیه‌السّلام) در رویارویی با انحراف‌ها چگونه بود؟

پاسخ اجمالی: سیاست امام علی (علیه‌السّلام) در رویارویی با انحراف‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
امام علی (علیه‌السّلام) نخست برخورد با انحراف‌های اداری و اقتصادی و مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی را آغاز کرد. کارگزاران ناشایسته و فسادآفرین را از کار برکنار کرد و اموال به یغما رفته از بیت‌المال را بازگرداند و در مرحله دوم زمینه مساعد برای اصلاحات فرهنگی و فکری و مبارزه با تحریف‌هایی که در ابعاد مختلف در حکومت اسلامی روی داده بود ایجاد کرد.



امام علی (علیه‌السلام)، با آنچه در جـامعه گذشتـه است، آشنـایی ژرف و دقیقی دارد، از چگونگی آنچه بر مردم رفته است، دقیقاً آگاه است، و چه‌سانیِ خوگرفتن مردم با انحراف‌ها را می‌داند، و اکنون، آهنگ اصلاح دارد؛ هم عمق فاجعه را می‌داند و هم دشواری زدودن آن را از زوایای جامعه. از‌این‌رو، علی (علیه‌السلام)، نه شتابزده عمل کرد و نه بی‌برنامه. او اصلاحاتی را که باید انجام می‌داد، دو دسته کرد:
۱.مبارزه با فساد اداری و اقتصادی،
۲.مبارزه با انحراف فرهنگی.


علی (علیه‌السلام)، برخورد با انحراف‌های اداری و اقتصادی و مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی را از نخستین روزهای حکومت، آغاز کرد. کارگزاران ناشایسته، فسادآفرین و زشت‌کردار را از کار برکنار کرد و اموال به یغما رفته از بیت‌المال را بازگرداند.
امام، در آغازین روز خلافت، با اشارتی تامّل برانگیز، آهنگ سیاست اصلاحی خود را باز گفت:

«وَاعلَموا انّی ان اجَبتُکُم رَکِبتُ بِکُم ما اعلَم، ولَم اُصغِ الی قَولِ القائِلِ وعَتبِ العاتِبِ؛ بدانید اگر به درخواست شما جواب مثبت دهم، با شما آن گونه که می‌دانم، رفتار خواهم کرد و در این راه، سخن سخن‌سرایان و سرزنش ملامت‌گران را نخواهم شنید.»

یعنی شما باید با من همراه شوید، نه من با شما. همراهی شما با من، بدان‌سان است که من می‌دانم. علی (علیه‌السلام)، مردی است حق‌مدار، سنّت‌شناس و ذوب در خدا. نکته تامّل برانگیز، این است که امام، نشان می‌دهد که می‌داند این همراه‌سازی، سختی‌ها درپی خواهد داشت؛ بلکه فراتر از آن، سرزنش‌ها، بهانه‌جویی‌ها و جوسازی‌ها به دنبال دارد؛ ولی شعار او این است که من، حق مدارم و حق را پاس می‌دارم نه چیز دیگر را. آن‌گاه، روز دوم خلافت، از جایگاه والای رهبری جامعه، و با توجّه به مسئولیت عظیم رهبری، با صراحت فرمود:

«الا انَّ کُلَّ قَطیعَةٍ اقطَعَها عُثمانُ، وکُلَّ مالٍ اعطاهُ مِن مالِ اللّهِ فَهُوَ مَردودٌ فی بَیتِ المالِ، فَاِنَّ الحَقَّ القَدیمَ لا یبطِلُهُ شَیءٌ، وَلَو وَجَدتُهُ وقَد تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ وفُرِّقَ فِی البُلدانِ، لَرَدَدتُهُ الی حالِهِ، فَاِنَّ فِی العَدلِ سَعَةٌ، ومَن ضاقَ عَنهُ العَدلُ فَالجَورُ عَنهُ اضیقُ؛ بدانید هر زمینی را که عثمان بخشید و هر ثروتی را که از اموال خداوندی هدیه کرد، به بیت‌المال بازمی‌گردد؛ چرا که حقوق گذشته را چیزی از میان نبرَد و اگر این ثروت‌ها را بیابم در حالی که مهریه زنان شده یا در شهرها توزیع شده است، به جایگاهش بازگردانم؛ چرا که عدالت را گشایشی است و هر آن کس عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگ‌تر خواهد بود.»

امام، در خطابه‌ای شورانگیز، بیدارگر و تامّل آفرین، در همین روز، به گستردگی درباره مسئولیت زمام‌داران جامعه در تحقّق بخشیدن به عدالت اجتماعی سخن گفت و تاکید کرد که در بهره‌برداری از اموال عمومی، به هیچ کس امتیاز ویژه‌ای نخواهد داد؛ و آنان‌که از طریق غصب اموال عمومی، ملک، آب، اسب‌های عالی و کنیزکان زیبا فراهم آورده‌اند، بدانند که علی، همه آنها را مصادره خواهد کرد و به بیت‌المال، بازخواهد گرداند.
این سخنان که چونان صاعقه‌ای فرود می‌آمد و به‌سانِ پتکی سنگین، بر سر کسانی که بُرده بودند و خورده بودند و اکنون، نگران بودند، می‌نشست و بسی سنگین بود و دلهره آفرین؛ و چنین بود که بازتاب فریاد عدالت‌خواهی علی (علیه‌السلام)، پیش از هر جا در میان چهره‌های سرشناس بود، و آنان، آغازین مخالفان حکومت علوی شدند. این شعارها فراز آمد و مردمان، با آهنگی جز آنچه تاکنون می‌شنیدند، آشنا شدند.
در سومین روز حکومت علی (علیه‌السلام)، مردم برای دریافت حقوق خود از بیت المال مراجعه کردند. امام، به عبیداللّه بن ابی‌رافع، کاتب خود، فرمود:

«از مهاجرین آغاز کن. آنان را فراخوان و به هر کدام سه دینار بده. آن‌گاه انصار را بخواه و همان‌گونه با آنان رفتار کن. هر کس که آمد، سیاه و قرمز و...، با وی همان‌گونه رفتار کن که با مهاجران و انصار و...»

بزرگان قوم، دیدند که طرح عدالت اقتصادی علی (علیه‌السلام)، شعار نیست؛ عمل است و بسی جدّی. در محضر کاتب امام، اشکال تراشی‌ها آغاز شد. او رویدادها را گزارش کرد. امام، نه تنها از آغاز مخالفت‌ها، آن هم از سوی چهره‌های پر طَمطُراق، تکان نخورد و در ادامه راه، تردید نکرد، بلکه با قاطعیت، بر ادامه اصلاحات تاکید کرد و فرمود:

«وَاللّهِ ان بَقیتُ و سُلِّمتُ لَهُم لَاُقیمَنَّهُم عَلَی المَحَجَّةِ البَیضاء؛ به خدای سوگند، اگر بمانم و سالم باشم، آنان را بر راه روشن، استوار خواهم داشت.»

خون‌خواهی عثمان، از همین جا آغاز شد! آیا تامّل برانگیز نیست که برخی از زراندوزان، بیعت خود را با امام، به دو شرط، مشروط ساخته بودند:
۱. علی (علیه‌السّلام) به ثروت‌هایی که آنان در دوران حکومت عثمان به چنگ آورده بودند، کار نداشته باشد؛
۲. قاتلان عثمان را شناسایی کند، دستگیر کرده، بکشد.
امّا امام می‌دانست که خون‌خواهی عثمان، بهانه‌ای بیش نیست. آنچه برای آنان مهم است، جلوگیری از بازپس‌گیری ثروت‌های نامشروع و اموال برهم هشته بر جای مانده از روزگار عثمان است. امام، در این باره، پیشنهادهای گونه‌گونی را شنیده بود و همه پیشنهادهای سازش‌کارانه و متضاد با احقاق حقوق و مبتنی بر پایمال شدن بیت‌المال را با قاطعیت، رد کرده بود.


در بخش‌هایی از دانش‌نامه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، چرایی و چگونگی قیام مردم علیه حکومت عثمان، گزارش شده است که از جمله مهم‌ترین آنها خیزش در هدف‌گیری و حرکت علیه فساد اداری و مفاسد اقتصادی بود.
مردم، از گشاده دستی‌ها و خودی نوازی‌های بی‌مبنا، به ستوه آمده بودند و حاکمیت‌های ناشایسته و زمامداران نالایق و بی‌کفایتی را که فقط وابستگی به خلیفه، باعث نصب آنها شده بود، برنمی‌تابیدند. از این روی، دگرگونی‌های اداری و مبارزه با فساد اقتصادی، زمینه‌ای کاملاً مساعد داشت. بدین‌سان، علی (علیه‌السّلام) اصلاحات اداری و اقتصادی را با همه مشکلاتی که درپی داشت، از آغازین روزهای حکومت شروع کرد. امّا به انجام رساندن اصلاحات فرهنگی و فکری و مبارزه با دگرسانی‌هایِ ارزشی و تحریف‌هایی که در ابعاد مختلف در حکومت اسلامی روی داده بود، زمینه مساعدی نداشت. علی (علیه‌السّلام) باید درنگ می‌کرد، زمینه را آماده می‌ساخت و مبارزه را آغاز می‌کرد. به دیگر سخن، آن حرکت، نیازمند ثبات بیشتر و استقرار فزون‌تر در حکومت بود. چنین بود که علی (علیه‌السّلام) فرمود:

«لَو قَدِ استَوَت قَدَمای مِن هذِهِ المَداحِضِ لَغَیرتُ اشیاءَ؛ اگر گام‌هایم از این فتنه‌ها استوار آید، اموری را دگرگون خواهم کرد.»

امام، به آسانی و بدون درنگ، نمی‌توانست به آنچه در طول ۲۵ سال ریشه دوانده بود و ذهن‌ها و زبان‌ها، جان‌ها و منش‌ها بدان خو گرفته بود و برای مردم، فرهنگی دیگر ساخته بود، مبارزه کند. این پیکار، بی‌گمان، نارضایتی‌های گسترده‌ای را درپی می‌داشت و گرهی بر گره‌ها می‌افزود و فرصت را برای اصلاحات دیگر نیز از دست می‌گرفت. باید شکیبایی پیشه می‌شد، تا روزگاری که زمان برچیدن میوه فرا می‌رسید.
باری، علی (علیه‌السّلام) اصلاحات را بر اساس برنامه‌ای دقیق و چشم‌اندازی روشن و اهدافی مشخّص، در جهت برگرداندن جامعه به سیره و سنّت نبوی آغاز کرد و گام اوّل را در جهت ایجاد و گسترش عدالت اجتماعی و جاری ساختن اصلاحات اداری و اقتصادی برداشت و تا آخرین لحظه‌های زندگی ادامه داد، تا جامعه‌ای به تمام معنا «اسلامی» و مبتنی بر ارزش‌های قرآنی و آموزه‌های الهی پی افکند. افسوس که کج‌اندیشی‌ها، زشت خویی‌ها، نامردمی‌ها و ستمگری‌ها، آن مرد عدالت و ایمان را از رسیدن به تمامی آن اهداف باز داشت.


۱. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغة، ج۱، ص۸۰.    
۲. ر.ک:محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۵۷۰.    
۳. ابن ابی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۶۹.    
۴. ابن ابی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۳۸.    
۵. ر.ک:محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۹۹.    
۶. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۶۰.    
۷. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۶۶، ح۷۵۷۰.    
۸. لیثی واسطی، علی بن ابی‌نزال، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۱۵، ح۷۰۶۰.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «سیاست امام علی در رویارویی با انحراف‌ها» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۶/۲۹.    






جعبه ابزار