• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوره تین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سوره تین.
پرسش: خلاصه تفسیر سوره «تین» چیست؟
پاسخ: چهار چیز قسم یاد می‌کند تا در نهایت بفرماید که انسان را در بهترین شکل آفریده است؛ اما همین انسان با تمام نعمت‌ها و قدرت‌هایی که دارد به پایین‌ترین حد و مرحله کشیده می‌شود و تنها راه فرار از این مسیر، ایمان و عمل صالح است. این مطلوب و نکته، اصلی‌ترین پیام این سوره است که به حق، ارزش قسم خوردن خداوند را دارد.




سوره «تین» از جمله سوره‌های مکی است
[۱] مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، ص ۸۱۳، بنیاد بعثت، قم، بی‌تا.
که هشت آیه دارد. این سوره از جمله سوره‌هایی است که خداوند در آن چندین بار قسم خورده؛ سپس مطالب مهمی را بیان می‌فرماید. در این‌جا با بیان نکاتی، به معنای مفردات و تفسیر آیات این سوره پرداخته می‌شود:



«وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِین وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمینِ».
«تین» در لغت به معنای «انجیر» است
[۳] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۴۰۴، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۴] فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ‌۲، ص ۷۹، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.


و زیتون نیز نام میوه‌ای است که امروزه نیز زیتون نامیده می‌شود.

اما مفسران در این‌که همین معنا مراد آیه است یا مصداقی دیگر، اختلاف نظر دارند و نظریات مختلفی ارائه کرده‌اند. علاوه بر این، تفسیر باطنی نیز از این آیه وجود دارد و روایتی نیز بر آن دلالت می‌کند که البته حجیت آن منافاتی با حجیت معنای ظاهری آیه ندارد.



«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ»؛ «که ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال آفریدیم». این آیه و آیات بعد جواب قسم هستند؛
یعنی خداوند به تین و زیتون و ... قسم خورده تا بگوید: «لَقَدْ خَلَقْنَا...». البته همانا برای خداوند خلق و آفرینشی که بهتر از انسان باشد، وجود ندارد؛ خداوند انسان را زنده، عالم، قادر، با اراده، سخن‌گو، سمیع، بصیر، مدبّر و حکیم آفریده است و اینها صفات پروردگار است که او خود به انسان عطا کرده است.

۳.۱ - دیدگاه‌ مفسران درباره «أَحْسَنِ تَقْوِیم»

مفسران در مورد معنای «أَحْسَنِ تَقْوِیم» معانی مختلفی را گفته‌اند که به‌صورت خلاصه می‌توان آنها را در دو دسته تقسیم کرد:

۳.۱.۱ - اول

بیشتر مفسران معتقدند که مراد از «احسن تقویم»؛ خلقت و آفرینش ظاهری است؛ یعنی انسان را در بهترین نظم و شکل ظاهری آفریدیم، ‌صورت، دست و پا و... همه و همه براساس نظمی شگرف و ظاهری زیبا آفریده شده است.
[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱۰، ص ۷۷۵، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

البته در همین نوع از تفسیر، برخی مفسران، راست قامتی انسان (بر روی دو پا راه رفتن) را معنای احسن تقویم دانسته‌اند.
[۱۴] بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی‌، محمد عبدالرحمن، ج ۵، ص ۳۲۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.


۳.۱.۲ - دوم

برخی علاوه بر قول اول این احتمال را نیز داده‌اند که منظور از احسن تقویم، می‌تواند فراتر از خلقت مادی ‌باشد. البته در معنای خاص این خلقت بیانات مختلفی وجود دارد.
برای نمونه، یکی از مفسران، فطرت خداشناسی انسان را با احسن تقویم ارتباط داده‌ است: «همانا انسان بر یک فطرت انسانی خلق شده است و خداوند آن‌ را در او قرار داده است تا آثار مختلف آن نیز در انسان شکل گیرد. درک این فطرت فراتر از درک حواس پنج‌گانه است؛ یعنی با حقیقت اشیا ثابته در نفس الأمر مطابقت دارد».

هم‌چنین معانی دیگری مانند عقل، فهم، ادب و بیان و ... مصداق احسن تقویم ذکر شده است.



«ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ. إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ»؛ «سپس او را به پایین‌ترین مرحله بازگرداندیم، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند که برای آنها پاداشی تمام نشدنی است».

معنای این آیه شریفه برگشت به معنای آیه قبلی دارد و ما هر معنایی که در آیه قبل بپذیریم، بر همان اساس باید این آیه را معنا کنیم.

اما به نظر می‌رسد با توجه به قَسَم‌های متعدد در ابتدای سوره و هم‌چنین بیان موجود در این آیه، باید معنای «احسن تقویم» را فراتر از خلقت جسمانی بدانیم، چیزی که ارزش و محتوای بسیار بالایی دارد. البته بسیاری از آنان که قول اول را پسندیده‌اند، « أَسْفَلَ سافِلینَ» را به معنای پیری (که مطابق با آیه قبل است) نگرفته‌اند، بلکه به‌گونه‌ای معنا کردند تا با معنای آیه بعد سازگار باشد: «همین انسان با تمام این امتیازات اگر از مسیر حق منحرف گردد چنان سقوط می‌کند که به اسفل السافلین کشیده می‌شود».

در آیات دیگر نیز ذکر شده که این انسان به جهت اعمالش، گاه بدتر از حیوان نیز می‌باشد.


۱. مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، ص ۸۱۳، بنیاد بعثت، قم، بی‌تا.
۲. تین (۹۵)، آیه ۱ ۳.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۴۰۴، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ش.
۴. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ‌۲، ص ۷۹، منشورات دار الرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.
۵. تین (۹۵)، آیه ۴.    
۶. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق:المهدی‌، عبدالرزاق، ج ۴، ص ۴۶۴، دارالکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۳۱۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۸. ابن العربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر، احکام القرآن، ج ۴، ص ۱۹۵۲، بی‌جا، بی‌تا.    
۹. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۴، ص ۷۷۴، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.    
۱۰. ثعلبی نیشابوری، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۲۴۰، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه:بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱۰، ص ۳۹۲.    
۱۲. شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، ص ۵۶۱، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱۰، ص ۷۷۵، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۱۴. بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی‌، محمد عبدالرحمن، ج ۵، ص ۳۲۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۱۵. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق:شحاته، عبدالله محمود، ج ۴، ص ۷۵۱، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.    
۱۶. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۳۰، ص ۴۲۴، بی‌جا، بی‌تا.    
۱۷. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۳۰، ص ۴۲۶، بی‌جا، بی‌تا.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۴، ص ۵۱۰، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.    
۱۹. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۳۲، ص ۲۱۲، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۲۰. تین (۹۵)، آیه ۵ و ۶.    
۲۱. سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق و تعلیق:العمروی، محب‌الدین ابوسعید عمر بن غرامة، ج ۳، ص ۵۹۵، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۶ق.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۴۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۴۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ مراد از «احسن تقویم» و «کالانعام بل هم اضل».    



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار