ستارخان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ستارخان،
باقرخان، نهضت مشروطه.
پرسش: نقش ستارخان و باقرخان در
نهضت مشروطه را بیان کنید؟
پاسخ: ستارخان و باقرخان دو چهره مردمی و آزادخواه در تبریز بودند.
اینان با ایستادگی و
مقاومت در برابر نیروهای دولتی و ایجاد ارتباط با
آزادیخواهان در شهرهای دیگر ایران و سرانجام با حمله به تهران و
سقوط محمدعلی شاه،
نهضت مشروطیت را احیا کردند.
به قول مرحوم
علامه قزوینی «اگر روز ۱۷ جمادی الاخری ستارخان بیرقهای سفید را پایین نمیآورد،
مشروطه تا مدت نامعلوم رخت از ایران بیرون میبرد؛ زیرا آن روز در تمام نقاط ایران بهجز تبریز استبداد حکمروا بود.»
ستارخان و باقرخان دو
مجاهد تربیت شده انجمن تبریز بودند که «ابتدا به عضویت در
انجمن حقیقت که یکی از مراکز مشروطهخواهان
تبریز بود، درآمدند؛ سپس به انجمن ایالتی تبریز رفتهاند و آمادگی خود را برای خدمت به مشروطه اعلام داشتند.»
رحیمخان که یکی از خانهای منطقه و از هواداران محمدعلی شاه بود، با ستارخان درگیر شد و وی، رحیمخان را شکست داد. پس از آن محمدعلی شاه،
شجاعالدوله (صمدخان) را مأمور جنگ با ملیون تبریز نمود و وی با سپاه و تجهیزات به طرف تبریز حرکت کرد «برخی از اعضای آن (انجمن) از
ترس جان و دارایی خود، به کنسولگریهای
فرانسه و
روسیه پناهنده شدند؛ اما ستارخان مانند کوه در برابر نیروهای دولتی مقاومت کرد.»
ستارخان با
شجاعت همه بیرقهای سفید که در برخی از
محلات تبریز زده شده بود ـ که این علامت در امان بودن مال و جان به شمار میرفت ـ را سرنگون کرد و این حرکت هیجان و شور را در مردم ایجاد نمود؛ پس دست به مقاومت زدند و سرانجام نیروهای دولتی را طی جنگهایی بیرون کردند؛ از جمله جنگها،
جنگ قرامک، جنگ الوار، جنگ خطیب و خیابان و جنگ حکمآباد بود که در طی آن سلماس، مرند، خوی به تصرفات نیروهای
مجاهدین درآمد.
انجمن تبریز با ملیون و آزادیخواهان سایر شهرستانها ارتباط برقرار میکرد و از آنان خواستار
شورش و
مبارزه میشد که طی آن در شهرهای رشت، اصفهان، خراسان،
شیراز و استرآباد قیام و شورش برپا شد و اصفهان به تصرفات نیروهای مجاهدین درآمد.
از مهمترین این قیامها که سرنوشتساز بود،
قیام کمیته ستار در رشت بود که شهر را متصرف شدند. برای تصرف
قزوین حمله کردند و موفق هم شدند. با
فتح قزوین که از هر حیث دارای اهمیت بود، نفس محمدعلی شاه عملاً قطع شد.
«در تاریخ ۱۶ یا ۱۷ ربیعالثانی و دستخط تلگرافی از طرف محمدعلی شاه مبنی بر اعطای
مشروطیت و اعلان
انتخابات و افتتاح
مجلس شورای ملی بر کلیه ایالات و ولایات
ایران صدور یافت.»
«ستارخان نیز تلگرافی به شاه مبنی بر
تشکر از موافقت با مقاصد ملی و اعطای مشروطیت مخابره کرد و متذکر شد که مجاهدت فقط راجع به
آزادی ملت بود، اکنون که اعلاحضرت همایونی انجام مقاصد ملیه را مورد توجه شاهانه قرار دادهاند، جان نثارت دست از هرگونه
مجاهدت برداشته، از پیکار خود خواهم رفت.»
البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که در این جریانات دولتهای
روس،
انگلیس و
عثمانی نیز کش و قوسهایی داشتند؛ چه در کمک به شاه مانند روسها و چه در کمک به مجاهدین مانند «خبر پیروزیهای
جوانان ترک در عثمانی، اثر نیکویی در اهالی تبریز بخشیده
است.»
از آنچه كه گفته شد میتوان بهطور خلاصه اينگونه اظهار داشت:
ستارخان و
باقرخان هر دو قهرمان مبارز نیروهای مجاهدين بودند كه ابتدا در محل اقامت شروع به رشد و نمو و بالندگی كردند؛ يعنی خودی نشان داده و مشهور شدند؛ سپس با دفع نيروهای دولتی و تصرف شهرهای همجوار و ارتباط با مجاهدين ديگر شهرها، راه را برای رسيدن به مقصد هموار كردند. با تصرف
رشت و حمله نيروهای مجاهدين به قزوين و تصرف آنجا، اميد شاه قطع گرديد و مشروطيت را قبول كرد.
۱ . پناهی ماكویی، عباس، حماسه ستارخان، كيخسرو كشاورزی، چ اول، ۵۹، سپهر، تهران، انتشارات اميركبير، تهران، ۵۹.
۲ . پناهی سمنانی، محمداحمد، ستارخان سردار ملی نهضت مشروطه، چ اول، بهار ۷۶، سلمان فارسی،انتشارات كتاب نمونه، تهران.
۳ . رحيم رئيسنيا، عبدالحسين ناهيد، دو مبارز جنبش مشروطه، چ فاروس ايران، دوم، بهار، ۲۵۳۵، انتشارات آگاه، تهران، ۲۵۳۵.
سایت اندیشه قم.