رهنمودهایی برای تحصیل خشوع در نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خشوع،
نماز.
پرسش: برای تحصیل خشوع در نماز چه کنیم؟
خشوع در نماز، حاصل حضور قلب نمازگزار در محضر جمال و جلال مطلق است. در
دعای صباح که از
امیر مؤمنان (علیهالسّلام) نقل شده، میخوانیم:
«وَ اغرِس اللَّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فی شِربِ حَیاتی یَنابیعَ الخُشوعِ؛
به عظمتت در آبشخور زندگیام، چشمه فروتنی را جاری ساز.»
این سخن، بدینمعناست که وقتی نیازمند مطلق و بینهایت کوچک، خود را در محضر بینیاز مطلق و عظمت وصفناپذیر آفریدگار جهان ببیند، بیاختیار، احساس فروتنی میکند و خشوع ظاهری و باطنی بر سراسر وجودش حاکم میگردد.
بنابراین، نخستین راه تحصیل خشوع، دعاست تا
خداوند سبحان، خود زمینه شهود عظمت خود را فراهم سازد.
البته باید توجّه داشت که تنها
دعا، کافی نیست و اصولاً دعا در
فرهنگ اسلام، در کنار برنامهریزی و تلاش است، نه در برابر آن. ازاینرو هنگامی که این جانب (ریشهری) از فقیه بزرگوار و
عالم ربّانی، آیة اللَّه
آیة اللَّه محمّدتقی بهجت (رضواناللَّهعلیه) تقاضا کردم که دعا کنند تا بتوانم در نماز، حضور قلب داشته باشم، فرمودند:
«دوایی است؛ دعایی نیست!»
اشاره به این که دعا بدون برنامه ریزی و تلاش، نتیجه ندارد، نه این که دعا در این باره مطلقاً بیفایده است.
باری، بر اساس تجربه اهل معرفت، در مجموع، چهار کار برای تحصیل حضور قلب در نماز میتواند کارساز باشد:
آیة اللَّه بهجت (قدّسسرّه) از استاد الهی خود،
آیة اللَّه آقا سیّد علی قاضی، نقل کردند:
هر کس
نمازهای واجب یومیه را اوّل وقت بخواند، به همه مقامات معنوی خواهد رسید و اگر نرسید، مرا
لعنت کند.
ایشان، در تبیین فرمایش آیة اللَّه قاضی، فرمودند:
نگفت «خوب بخواند». معلوم میشود نماز اوّل وقت خواندن، حضور قلبآور هم هست.
این سخن، اشاره به این است که تجربه آیة اللَّه بهجت و استاد بزرگوارش این است که «مقیّد بودن به نماز اوّل وقت»، زمینهساز حضور قلب و دستیابی به صفت خشوع است.
از حضرت آیة اللَّه بهجت (رحمةاللَّهعلیه) پرسیدم: راه رسیدن نمازگزار به حضور قلب در نماز چیست؟
ایشان فرمودند:
دو کار، در کنار هم:
۱. به
وسوسههای شیطانی که غیر اختیاری پیش میآید، کاری نداشته باشد.
۲. هر وقت در نماز، توجّه
[
قلبی به خدا
]
پیدا کرد، ولو یک لحظه، عمداً و اختیاراً آن توجّه را از دست ندهد و اختیاراً به غیر خدا توجّه نکند.
و در توضیح این مطلب فرمودند:
شیطان میخواهد اختیاراً
انسان را متوجّه غیر خدا کند. وقتی دید که در حال اختیار، به غیر خدا توجّه نمیکند، او را رها میکند. و در دیداری دیگر افزودند:
برهان این مطلب را کسی میداند که عمل کند و نتیجه بگیرد. شیطان هم قبول ندارد که کسی بدون اختیار، عبادتش کند.
یکی دیگر از اموری که بر اساس ره نمودهای آیة اللَّه بهجت (رحمةاللَّهعلیه) میتواند در دستیابی به حضور قلب و خشوع در نماز مؤثر باشد، اجتناب از بیهودهکاری است. روزی ایشان از نگارنده (ری شهری) پرسید: چرا در
سوره مؤمنون، (مقصود، آیات: (قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ• الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ• وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛
به راستی که مؤمنان، کامیاب شدند؛ همان کسانی که در نمازشان خشوع دارند و همانها که
[
از کار و سخنِ
]
بیهوده، روی گرداناند.) است.) اجتناب از
لغو، در کنار خشوع در نماز آمده است؟
عرض کردم: نمیدانم. ایشان در پاسخ به سؤال خود، فرمود:
ممکن است راز آمدنِ «خشوع در نماز» در کنار «اجتناب از لغو» در آیات یاد شده، این باشد که اجتناب از سخن و کار بیهوده در دستیابی به خشوع در نماز مؤثّر است و نمازگزار تا از لغو اجتناب نکند، نمیتواند در نمازش خاشع باشد.
امام خمینی (رحمةاللَّهعلیه) در کتاب سرّ الصلاة، ره نمود دیگری برای حضور قلب در نماز ذکر کردهاند، که متن آن، این است:
شیخ عارف کامل،
شاه آبادی (روحی فداه) میفرمود: «باید
انسان در وقت ذکر، مثل کسی باشد که کلام، دهان طفل میگذارد و به او
تلقین میکند، برای اینکه او را به زبان بیاورد. و همینطور انسان باید ذکر را تلقین کند. و مادام که
انسان با زبان، ذکر میگوید و مشغول تعلیم قلب است، ظاهر به باطن، مدد میکند. همین که زبانِ طفلِ قلب، باز شد، از باطن به ظاهر، مدد میشود، چنانکه در تلقین طفل نیز چنین است: مادام که انسان، کلام، دهان او میگذارد، او را مدد میکند. همینکه او آن کلام را به زبان اجرا کرد، نشاطی در انسان تولید میشود که خستگی سابق را برطرف میکند. پس در اوّل، از معلّم به او مدد میشود و در آخر، از او به معلّم مدد میشود.
انسان اگر مدّتی در نماز و اذکار و ادعیه، به این ترتیب مواظبت کند، البتّه نفس عادی میشود، و اعمال عبادی هم مثل اعمال عادیّه میشود که در حضور قلب در آنها محتاج به رویّه نیست؛ بلکه مثل امور طبیعیّه عادیّه میشود.
به بیان سادهتر، بر اساس این رهنمود، نمازگزار برای به دستآوردن حضور قلب، در وقت گفتن هر ذکری در نماز، باید معنای آن را به قلب خود، تلقین کند؛ یعنی همانطور که برای یاد دادن الفاظ به کودک، به او تلقین میکند که بگو: «بابا»، نمازگزار نیز باید معنای
تکبیر،
تحمید،
تسبیح و سایر اذکار را به قلب خود، تلقین نماید تا توجّه به معنای نماز، عادت و ملکه روح شود و پس از رسوخ معانی نماز در دل،
ذکر قلبی، پشتوانه ذکر زبانی گردد.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «رهنمودهایی برای تحصیل خشوع در نماز» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۷/۱۷.