دین گریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فطرت،
دین،
اسلام.
پرسش: چه راههایی برای جلوگیری از دینگریزی
جوانان پیشنهاد میکنید؟
پاسخ: میل فطری به
دین در تمام انسانها وجود دارد و جوانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و جای خوشحالی دارد که طبق آمار نوجوانان تهران در کل، ارزش دینی را به عنوان اولین ارزش در میان شش مقوله ارزش انتخاب کردهاند و رتبة دوم تا ششم به ترتیب مختص ارزشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی،
زیبائی و نظری است.
قبل از ورود به بحث باید ابتدا علل دینگریزی جوانان را بشناسیم.
دینگریزی میتواند از نقص در
آموزش دینی، کمبودهای
خانواده و مدرسه، ناکار آمدی
مبلغان دینی سوء استفاده دولتمردان دولت اسلامی و
فساد اجتماعی ناشی شود. لذا راه حلهایی در مقابل این مشکلات ارائه میشود.
راههایی برای مقابله با دینگریزی جوانان وجود دارد:
۱. ارائه مفاهیم دینی باید در قالب نو و جذاب مطرح شوند.
اگر کودکان را دائماً در معرض آموزشها و توصیههای تکراری و یکنواخت مفاهیم دینی قرار دهیم و پیوسته آنها را از اینگونه تعالیم اشباع سازیم تا حدی که همه مفاهیم دینی برای آنها یکنواخت و عادی جلوهگر شود دیگر انگیزه و تحرک و شوق درونی برای دریافت بینش و احساس دینی در خود نخواهند داشت. بنابراین باید ذهن کودک را همواره در هالهای از نیاز، سؤال و تشنگی نگاه داشت، تا آنها به میل درونی و به تبع اصل «تعادلجویی» مشخصاً با
حرص و ولع و شوق و اشتیاق به دنبال آن بگردند.
۲. ارائه
مفاهیم دینی باید غیر مستقیم باشند.
در ارائه پیامها و طرحها و مفاهیم و ارزشهای تربیتی باید به گونهای رفتار شود که کودک با شوق و اشتیاق، با کنجکاوی و تجسس، با میل و اراده و با نیاز و عشق به آن گرایش یابد. هرگز نباید پیام را هر چند که ارزش مطلق و گوهری ناب باشد به طور مستقیم در اختیار متربّی قرار داد باید اجازه داد تا او کشف کند، تصاحب کند، اختراع کند، بیافریند و این مهم موقعی حادث میشود که ما همان مفاهیم آشنا و عادی را به صورتی نو و تازه در موقعیتی مبهم و تحریک کننده قرار دهیم.
۳. روابط آموزش مذهبی باید براساس انس و الفت،
دوستی و
محبت اطلاع و آگاهی و استدلال منطقی صورت گیرد.
۴. مسائل مذهبی باید متناسب با دورة جوانی مطرح شود در عین حال باید آن را با زندگی تطبیق داد.
۵. فلسفه اصول عبادی برای جوان مطرح شود.
۶. عبور دادن منطقی جوانان از احساسات خام مذهبی به بینش مذهبی تثبیت شده که با
تعقل و
تفکر همراه باشد. دکتر غلام عباس توسلی شیوههای به کار گرفته شده بعد از انقلاب را احساسی و روشهای عرضه مبانی اسلام در قبل از انقلاب را منطقی و منطبق با شیوههای جوان پسند ارزیابی میکند.
۷. ارائه کردن دین در قالبهای تنگ و نارسای فکر بشری و تفسیرهای غیرواقعی موجب آسیب اساسی به دین و
دینداری میشود.
۸. اگر فهم و ارائه دین در مقام انکار نیازهای طبیعی و ضروری زندگی بشر برآید این فهم آسیب زاست.
۹. مطالب دینی باید به تدریج و متناسب قدرت فهم مخاطب ارائه شود تا موجب دلزدگی نشود.
۱۰. لزوم تسهیل و تیسیر در
هدایت و
تربیت.
۱۱. عقاید خرافی، غلو آمیز، بیمعنا و سست که به دین بسته شده باید حذف شوند.
۱۲. ارائه مفاهیم دینی بر پایه
منطق و استدلال بدون تحکم و زور، بسیاری هستند در موقعی که میخواهند مثلاً عقاید اسلامی را برای جوانان مطرح کنند میخواهند به جای آنان انتخاب کنند در حالی که این اشتباه است من باید مسائل را منطقی مطرح کنم جوان باید خودش انتخابگر باشد.
۱۳. آموزشها باید در حدی باشد که جوان را در مقابل شبهات واکسینه کند و او توانایی دفاع از عقاید خود را داشته باشد زیرا ضعف دفاع از دین و شکست در بحث ناچار جوان را تسلیم رأی مخالف میکند.
۱۴. دور نگهداشتن جوان از شبهات یا اگر درگیر شبهات میشود باید جواب آن هم ارائه شود.
۱۵. باید از سختگرفتن و احتیاطها و حرام کردنهای بیمورد پرهیز کرد. ما اگر مدام مسائل مختلف را به خاطر لوازمی که ممکن است داشته باشد احتیاطاً بگوئیم حرام است روش درستی نیست. زیرا در این جا واقعا احتیاط در ترک احتیاط است، اگر جوان از احتیاط کاریهای زیاد ما خسته شد بند از زیر بار میکشد.
۱۶. بهتر است تربیت درونی از بنیاد، بدون تشویق و تنبیه بیرونی باشد تا این که در درون ریشه دواند.
۱۷. یافتن کوتاهترین راه؛ مؤثرترین روش و پایدارترین اثر تربیتی در شریطی فراهم میآید که از قبل هم شرطی وجود نداشته باشد هیچ قالبی ساخته نشده و هیچ برنامهای تحمیل و اقدام تصنعی صورت نگرفته باشد.
یکی از بزرگترین مشکلات این است که خانوادهها با تکیه بر محیط اجتماعی از مسئولیت شانه خالی کردهاند و فرزندان را در این مسأله رها کردهاند. لذا این راه حلها پیشنهاد میشود:
۱.
والدین باید طرح و برنامه برای تربیت مذهبی داشته باشند.
۲. ضروری است والدین آگاهیهای مذهبی و روانشناسی برخورد با کودک را یاد بگیرند.
۳. لازم است والدین مذهبی انتقادپذیر باشند و از تحکم و زورگویی به جوان پرهیز کنند.
۴. برنامه
نیایش در خانوادهها وجود داشته باشد.
۵. والدین مذهبی نباید جوان را به خاطر عمل نادرستش شدیداً
سرزنش کنند.
«زیرا بسیاری از کارهای جوانان ناشی از شورو هیجان دوران جوانی است پس نباید عمل آنها را فوراً حمل بر شرارت نمود. لذا باید جو
اعتماد و
خوشبینی به جوان وجود داشته باشد».
۶. والدین مذهبی باید محبت خود را به فرزندان ابراز کنند.
۷. خود والدین مذهبی باید در خانه با یکدیگر
تفاهم داشته باشند و
احترام یکدیگر را حفظ کنند.
۸. پرهیز از روشهای آمرانه و تحکم آمیز برای پذیرش عقیده.
۹. در ارتباط با جوان از افراط در
عبادت باید پرهیز کرد.
۱۰. والدین مذهبی تفریح خانوادگی را همراه فرزندان خود جدی بگیرند و فاصلة خود را با فرزندان کم کنند.
۱. سرمایه گذاری بیشتر دولت و آموزش و پرورش برای بازنویسی کتب دینی در قالبهای جذاب و هنری.
۲. جذب و پرورش معلمان دلسوز و کارکشته در دروس دینی.
۳. ارائه درس دینی در کنار اردوها و برنامههای جذاب.
۴. مشارکت دادن جوانان در کارهای دسته جمعی، گردشهای علمی، تفریحی، تحقیقات و مطالعات گروهی با صبغه مذهبی.
۱. لازم است روحانیون حرفهایشان با عملشان یکی باشد و از
دنیاطلبی دوری کنند. زیرا جوان به اقتضای طبعش که آرمانگرا و عدالتخواه است بیش از هر قشر دیگری مراقب وضع زندگی روحانیون محترم است.
قال علی (علیهالسّلام):
«الداعی بلا عملٍ کالرامی بلا وترٍ؛ آن که بدون عمل خدای را میخواند مانند کسی است که تیر بر کمان بدون زه نهد.)
۲. مبلغان و بزرگان دینی از اختلاف و چند دستگی دوری کنند.
زیرا جوان اگر دریابد که بین داعیان مذهب اختلاف و درگیری است اگر چه آنان برای این اختلاف محملی بسازند برای جوانان پذیرفتنی نیست.
۳. روحانیون باید ویژگیها، روحیات و نیازهای جوان را بشناسند و به مقتضای آن
تبلیغ کنند.(نکتهای درباره روش تربیت دینی نسل جوان و نوجوان.)
۴. از
خشونت و تبلیغ آن بپرهیزند. هر وقت و هر زمان که پیشوایان مذهبی مردم که در هر حال آنها را نماینده واقعی مذهب تصور میکنند پوست پلنگ میپوشند و دندان ببر نشان میدهند و متوسل به
تکفیر و
تفسیق میشوند، مخصوصاً هنگامی که اغراض خصوصی به این صورت در میآید بزرگترین ضربت بر پیکر دین و مذهب به سود مادیگری وارد میشود.
۱. دولتمردان اسلامی در عدالت اجتماعی و برآوردن آن تلاش کنند.
۲. دولتمردان از استفاده ابزاری از دین دست بردارند.
۳. دولتمردان دینی استفاده از خشونت را کنار بگذارند.
۴. دولتمردان حقوق شهروندان را رعایت کنند و به آنان
ستم نکنند؛
و لا تکوننّ علیهم سَبعاً ضاریاً تغتنم اکلُهم؛
۵. فضای انتقاد سالم را باید فراهم کنند.
۱. فضای اعتماد و خوش بینی در جامعه نسبت به جوانان وجود داشته باشد
۲. از انتشار افکار متضاد و پراکنده که باعث تحیر و سرگردانی جوان میشود جلوگیری شود، یا این که برای هر کدام جوابی قانع کننده ارائه گردد (توسط کتابهای خوب و اساتید خوب).
۳. تضادهای بین دین و ارزشهای حاکم بر جامعه را با راه حلهای منطقی حل کرد.
۴. ارائه منطقی این مطلب که دین با عقل و علم منافاتی ندارد و دین در تضاد با دستاوردهای علمی نیست.
۱. جوانان و مشکلات فکری، مجموعه سخنرانی در سمینار وحدت حوزه و دانشگاه، نشر خرم.
۲. رهزنان دینی، آسیب شناسی دین و دینداری در نهج البلاغه، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دریا، چ اول، ۱۳۷۹.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دین گریزی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۱۲.