• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دسّاها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تزکیه نفس ، دسیسه، رستگاری ، پلیدی، رذایل اخلاقی .
پرسش: معنای دقیق دسّاها در آیۀ « و قد خاب من دسّاها » چیست؟
پاسخ: برای روشن شدن معنای «دسّاها» در آیۀ « وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها »، بهتر است معنای «افلح» و «زکّاها» در آیۀ قبل را که می‌فرماید:« قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها »، مشخص نماییم، آن‌گاه به قرینۀ مقابله و از باب شناخت اشیا به ضدشان، معنای «دسّاها» روشن خواهد شد.



فلاح به معنای رستگاری و نجات است، همچنین افلاح که مصدر باب افعال است، نیز به معنای رستگاری و نجات است. البته «فلح» در قرآن کریم همه‌جا (مگر در آیه ۶۴ سوره طه) از باب افعال به کار رفته و شامل رستگاری دنیا و آخرت است و سبب آن پیروی از خواسته‌های عقل و دستورات دین است.
[۴] قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۰۱ و ۲۰۲، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.



"زکّاها" از مادۀ «تزکیه» است و در اصل به معنای نمو و رشد دادن است و زکات نیز در اصل به معنای نمو و رشد است. سپس این واژه به معنای تطهیر و پاک کردن نیز آمده، شاید به این مناسبت که پاک‌سازی از آلودگی‌ها سبب رشد و نمو است، و در آیۀ مورد بحث هر دو معنا، امکان دارد.


«خاب» از مادۀ «خیبة» به معنای نرسیدن به مطلوب و محروم شدن و زیانکار گشتن است.


«دسّاها» از مادّۀ «دسّ» در اصل به معنای داخل کردن چیزی توأم با کراهت است؛ چنان‌که قرآن مجید دربارۀ عرب جاهلی و زنده به گور کردن دختران می‌فرماید:« أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ » آن را با کراهت و نفرت در خاک ، پنهان می‌کند».


«دسیسه» در لغت، به کارهای مخفیانۀ زیانبار گفته می‌شود.
پس از مفهوم‌شناسی واژه‌های کلیدی این موضوع، به این مسئله می‌پردازیم که تزکیۀ نفس چگونه به دست می‌آید؟


انسان زمانی می‌تواند نفس خویش را تزکیه کند که از تمام پلیدی‌ها دوری کند، به تمام عقاید حقه معتقد باشد، نه چیزی بر آنها زیاد کند و نه چیزی از آنها کم نماید؛ نه بدعتی در آنها ابداع کند و نه بعضی از آنها را انکار کند. از اخلاق رذیله و زشت؛ مانند کبر ، حسد ، بخل و خودپسندی و... دوری کند و از انجام گناه و معاصی بپرهیزد. به جمیع صفات پسندیده و اخلاق فاضله و ملکات حسنه متخلق شود. خلاصه این‌که رستگاری نفس در پیروی کردن از خواسته‌های عقلانی و دستورات دینی است.
اما زیانکار شدن و به مقصود نرسیدن و هلاکت نفس، آن است که انسان ، نفس را آلوده کند به مفاسد، یا معتقد به مذاهب باطله شود؛ مانند کفر و شرک و ضلالت و بدعت و انکار ضروریات دین و مذهب . یا متخلّق شود به اخلاق رذیله و صفات خبیثه، عادت به کارهای ناپسند، تجاوز به حق دیگران، ترک واجبات و انجام محرمات.


در یک کلام، این‌که دسیسه کردن بر علیه نفس آن است که انسان، از خواسته‌های عقلانی و دستورات دین پیروی نکند و نفس را در این عیب‌ها داخل نماید، یا این عیب‌ها را در نفس، داخل نماید و موجب شود آن نفسی را که خداوند، با انواع استعدادهای تکاملی آفریده به مطلوب و هدف خویش که رسیدن به فضایل اخلاقی و کمال حقیقی باشد نرسد؛ در‌حالی‌که نفس می‌بایستی این همه فضایل داشته باشد.
[۱۱] طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۴، ص ۱۳۰ و ۱۳۱، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.



بنابراین دسّاها به معنای پلیدی خاص نیست؛ بلکه شامل تمام پلیدی‌هاست که موجب محروم کردن نفس، از رسیدن به قلۀ کمالات معنوی می‌شوند.


۱. شمس (۹۱)، آیه ۱۰؛ «و آن‌کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است».    
۲. شمس (۹۱)، آیه ۹؛ «که هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده».    
۳. طه (۲۰)، آیه ۶۴.    
۴. قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۰۱ و ۲۰۲، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج ۱، ص ۳۸۰ و ۳۸۱، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۴۷، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج ۱، ص ۳۶۸، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۸. نحل (۱۶)، آیه ۵۹.    
۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج ۱، ص ۳۶۸، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۱۰. طریحی فخرالدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۷۰ و ۷۱، کتاب‌فروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ ش.    
۱۱. طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۴، ص ۱۳۰ و ۱۳۱، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی | واژگان قرآنی




جعبه ابزار