حیات برزخی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضور ارواح در عالم برزخ و رجوع آنها به دنیا و اطلاع از خانواده و عزیزان چگونه است؟
يكي از مسائلي كه ذهن انسان ها را به خود مشغول كرده مسئله
مرگ و حضور
ارواح در
عالم برزخ مي باشد و آيا روح انسان بعد از مرگ داراي زندگي ديگري است و آيا ارواح اين قدرت را دارند كه به دنيا بازگردن و با عزیزان خود ملاقات كنند يا از وضع آنها با خبر شوند؟ در ابتدا لازم است توضيحي از عالم برزخ ارائه شود.
واژه "
برزخ " در اصل به معنی چیزی است که در میان دو چیز حایل میشود و عالم برزخ از آن جهت که عالمی بین عالم دنیا و عالم آخرت است، در کلام وحی و آموزههای اسلامی
عالم برزخ نامیده شده است.
انسان در این عالم متشکل از «روح، شکل و جسم» است؛ وقتی مرگش فرا میرسد، علاقه، اشراف و احاطه روح از بدن منقطع میگردد؛ و این باور که روح از بدن خارج میشود، غلط است، چرا که روح از اول هم در بدن نبوده که به هنگام مرگ خارج شود. بلکه بر بدن محیط است، اشراف دارد و علقه شدید دارد و به هنگام مرگ منقطع میشود.
بدن که از خاک خلق شده، به خاک بازگشته و حیاتش را در تجزیه و تحلیل شدن در خاک ادامه میدهد و روح که از عالم امر الهی است، نه میمیرد و نه میپوسد و نه تجزیه و تحلیل میشود، بلکه به عالم برزخ که میان دنیا و آخرت است منتقل میشود.
به روح در هر عالمی جسدی متناسب با همان عالم داده میشود. در این عالم همین جسد مادی را دارد و در عالم برزخ نیز از جسم و جسدی که نه عین جسد دنیوی است و نه عین
جسد اخروی، بلکه بین این دو (برزخی) است، برخوردار میشود و شکل نیز در آن جسد نمایان میگردد. به این جسد، جسد برزخی یا جسد مثالی نیز میگویند – چیزی شبیه شخص، جسم و شکلی که در خواب میبینیم.
درب ورودی به عالم برزخ، همان قبر است. چه در زمین باشد، چه در دریا و اقیانوس و چه در آسمان. این درب (قبر) یا به غرفهای از
غرفه های بهشتی در برزخ باز میشود و یا به غرفهای از غرفههای جهنمی در برزخ. چنان حضرت
علی بن الحسین علیه السلام فرمود:«القبر روضة من ریاض الجنّة اوْ حفرة من حفر النیران»
یعنی: قبر باغی است از باغهای بهشت، یا گودالی است از گودالهای جهنم - لذا این روح با بدن مثالیاش در عالم برزخ، لذتها و المهایی را درک میکند. البته نه با اختیار و انتخاب، بلکه لذتها و دردهایش متناسب با عملکردش در دنیاست. چرا که در برزخ صورتی از حقایق زندگی دنیوی دیده میشود.
در آیات قرآن کریم نیز تأکید شده در آنجا هر صبح و شام به
فرعون و
آل فرعون عذاب داده میشود و یا برخی از ملائک با مؤمنین در گفت و شنود هستند.
برخی از ارواح در آنجا همدیگر را از روی همین شکل میشناسند و ارواح مؤمنین مدارج کمال را برای قابلیت ورود به بهشت طی میکنند. هم معرفت و علم کسب میکنند، هم با قرآن و اهل عصمت (ع) آن گونه که قابلیت حشر با آنان در بهشت را ایجاد کند مییابند و هم گناهانشان بخشوده میشود و هم طی مدارج کمالیه میکنند.
پس از
مرگ ،
اختیار گرفته میشود، اما علاقههای نهادینه شده در وجود هم چنان باقی است. لذا کسی با قدرت و اختیار خودش نمیتواند با این عالم مرتبط گردد، اما به اذن الله چرا. و معنای این ارتباط نیز آمدن و رفتن فیزیکی نیست که در اصطلاح میگویند:روح به این عالم آمد یا رفت. روح
بسیط و فراتر از زمان و مکان است، بلکه ارتباط از طریق توجه، اطلاع و آگاه شدن است. البته ریشه ارتباطات دنیوی ما نیز همینهاست، منتهی چون در قالب جسم هستیم، گمان میکنیم که جسم کاری میکند.
لذا در نظام
تکوین الهی چنین مقرر شده که
مؤمنین از اخبار خوشحال کنندهی خانوادهی خود با خبر شوند، چرا که سبب سرور آنها میشود و از اخبار ناخوشایند مطلع نشوند، چرا که ناراحتی خودش نوعی عذاب است و برای
مؤمن عذابی نیست، اما کافر که دائم در
عذاب است، گاه مشاهده میکند خانواده، پول، ثروت و قدرتی که به خاطر آن کفران حق میورزید، اکنون در اختیار چه کسانی است و با آن چه میکنند؟ این غبن (پشیمانی)، غم و
حسرت ، خودش عذابی است بس دردناک.
حفص بن بختری از
امام صادق علیه السلام روایت میکند که فرمود:«وقتی مؤمن به دیدار اهلش میآید، کارهای که موجب رضایت و خوشنودی او است را می بیند، اما کارهای که موجب ناراحتی او میگردد از او پوشیده میشود، اما کافر وقتی دیدار اهلش میآید آنچه موجب ناراحتیاش میشود را میبیند، اما کارهای که موجب خوشحالی او می شود از او پوشیده میشود»
از
رسول خدا صلوات الله علیه و آله نقل شده که فرمود:برای مردگان خود هدیه (صدقه و دعا) بفرستید،
ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا میآیند، در برابر منازل خود با چشم گریان میگویند: ای اهل و فرزندان و پدر و مادر و خویشان من! از آن اموالی که در دست ما بود و حالا در دست شما است و عذاب و حساب آن بر ما است مهربانی کنید به درهمی قرص نانی لباسی که خداوند شما را از لباسهای بهشت بپوشاند، سپس
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و همراهان گریه کردند و...
تعدد دفعات توجه (آمدن) مؤمنین به نزد خانواده در شبها و روزهای
جمعه که در روایات بسیاری تصریح شده و هم چنین زمانهای دیگر، متناسب با عملکرد آنها در دنیاست.
«توفیق دیدار نسبت به جایگاه مؤمن و کافر متفاوت است، اگر این دیدار مایهی خشنودی و کمال مؤمن باشد و مؤمن نیز درجهی ایماناش بالا باشد هر روز میآید و گرنه هفتهای یکبار و یا...؛ در مقابل کافر اگر در کفرش عمیق باشد و این دیدار مایهی شرمساری او باشد هر روز و گرنه هفتهای یکبار و... میبیند. -»
سایت:ایکس-شبهه