• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکمت قرائت ایاک نعبد به صورت جمع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نماز، عبودیت، سوره حمد، ایاک نعبد، ایاک نستعین، ضمیر جمع، متکلم مع الغیر.

پرسش: چرا در نماز فرادا هم نمازگزار باید آیات «ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم» را به صورت جمع بگوید؟!

پاسخ اجمالی: خواندن «ایاک نعبد و ایاک نستعین» با ضمیر جمع (متکلم مع الغیر)، در سوره حمد هنگامی که نماز به جماعت خوانده شود بدیهی است که مسئله‌ای ندارد، اما در آوردن ضمیر جمع زمانی که نمازگزار در حال اقامه نماز به صورت فرادی است جای سوال دارد و در جواب اقوال مختلفی من جمله: دوری از اشتغال به نفس؛ بر پایه جماعت بودن عبادت؛ حرکت با نیروی اجتماع و ... مطرح شده است.



در این‌که آوردن ضمیر جمع در این آیات چه حکمتی دارد، اقوال مختلفی وجود دارد برخی از مفسران معتقدند، عبادت وقتی تمام و کامل می‌شود که نمازگزار به خود مشغول نباشد؛ چه این‌که اشتغال به نفس، با مقام عبودیت همخوان نیست؛ عبودیت کجا و اظهار وجود و استکبار کجا؟
گویا در حقیقت علت آمدن پرستش و استعانت به صیغه متکلم مع الغیر (ما تو را می‌پرستیم و از تو یاری می‌جوییم)، همین دوری از منیت و استکبار بوده باشد، و نمازگزار می‌خواهد به همین نکته اشاره کند که مقام عبودیت با خود دیدن منافات دارد؛ لذا بنده خدا عبادت خود، و همه بندگان دیگر را در نظر گرفته، و می‌گوید: ما تو را می‌پرستیم؛ چون به همین مقدار هم در کنترل نفس و دور افکندن تعینات و تشخصات اثر دارد؛ زیرا در زمانی که من خود را تنها ببینم، به انانیت و خودبینی و استکبار نزدیک‌ترم، بر خلاف این‌که خودم را مخلوط با سایر بندگان، و آمیخته با مردم بدانم، که اثر تعینی و تشخص را از بین برده‌ام.


ذکر صیغه جمع در "نعبد" و "نستعین"، همچنین "اهدنا" در آیه بعد، نشان می‌دهد که اساس عبادت بویژه نماز، بر پایه جمع و جماعت است، حتی هنگامی که بنده در برابر خدا به راز و نیاز بر می‌خیزد، باید خود را میان جمع و جماعت ببیند، تا چه رسد به سایر کارهای زندگی‌اش. به این ترتیب هرگونه فردگرایی، و تک‌روی، انزواطلبی و... مفاهیمی مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته می‌شود. مخصوصاً نماز، از اذان و اقامه که دعوت به اجتماع برای نماز است گرفته، تا سوره حمد که آغازگر نماز بوده، و تا السلام علیکم که پایان آن است، همه دلیل بر این است که این عبادت در اصل جنبه اجتماعی دارد؛ یعنی باید به صورت جماعت انجام شود، درست است که نماز فرادی نیز در اسلام صحیح است، اما عبادت فردی جنبه فرعی و درجه دوم را دارد.


آوردن «نعبد» و «نستعین» به لفظ جمع، یا به اعتبار قاری و کسانی که با او (از ملائکه محافظ) هستند می‌باشد، یا به اعتبار کسانی که در نماز جماعت حضور دارند، و یا به جهت این‌که کسانی که با او هم عقیده‌اند. به امید آن‌که در میان آنها کسی باشد که عمل او مورد قبول واقع شود، و در سایه قبولی اعمال آنها، عمل وی نیز مورد قبول واقع شود و به جهت ناچیز بودن عمل او در برابر جمعیتی که خدا را عبادت می‌کنند و او را می‌پرستند، برای خود شأنی قائل نمی‌شود.
[۵] موسوی سبزواری، سید عبد‌الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۳۷-۳۸، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.



امکان دارد در جمع، قصد غلبه اولیا و مقربان و برگزیدگان از متقین باشد، تا عبادت وی در ضمن عبادت آنان مندرج شود، شاید به برکت قبولی و اجابت دعای آنان عبادت و دعای وی مستجاب شود.
[۶] آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۹۱، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۷] عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، ج‌۱، ص۵۵، تحقیق، محمودی‌، شیخ مالک، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.



گویا نمازگزار موانعی را در مسیر عبودیت می‌بیند و برای برداشتن این موانع و جستن از این بندها می‌بایست حرکت با نیروی اجتماع باشد؛ زیرا مجموع مرکب قدرت چند نفر بیش از حاصل جمع قدرت تک تک همان چند نفر است. گویا با تصاعد هندسی مجموع نیروها بالا می‌رود، مانند قوانین جاذبه و حرکت و سرعت، افزایش مضاعف ثواب جماعت به حسب افزایش عدد افراد، روی همین قاعده است. به همین جهت اصل تشریع نمازهای یومیه به جماعت بوده و نماز فرادی رخصت است. در نماز انفرادی اگر چه ممکن است توجه به مبدا بیشتر و معارضه‌های نفسانی کمتر باشد، ولی به همان‌ اندازه قدرت مقاومت و حرکت کمتر است؛ چون بندهای بندگی غیر خدا و جاذبه‌های مخالف کمال، بسیار نیرومند است؛ بریدن آنها و جستن از این دام‌ها جز با تمرکز قدرت در یک جهت و توحید قوا و کمک خواستن و جلب نیروهای مضاعف چاره‌ای نیست. پس بنده خود را آماده می‌سازد و قدرت خود را در ضمن دیگران یک‌جا به سوی او می‌گرداند.
[۸] طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج‌۱، ص۳۱- ۳۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش



۱. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۲۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۲۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۳. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۲، ترجمه.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۴، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۵. موسوی سبزواری، سید عبد‌الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۳۷-۳۸، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۶. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۹۱، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
۷. عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، ج‌۱، ص۵۵، تحقیق، محمودی‌، شیخ مالک، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۸. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج‌۱، ص۳۱- ۳۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حکمت قرائت ایاک نعبد به صورت جمع»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۲۸.    


رده‌های این صفحه : قرائت | مباحث تفسیری | مباحث قرآنی | نماز




جعبه ابزار