حضور قلب در نماز و آیه ولایت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آیه
ولایت،
ولایت،
امامت، امام
علی.
پرسش: با توجه به
حضور قلب زیاد
امام علی (علیهالسّلام) در
نماز، چگونه آیه
ولایت مربوط به او میتواند باشد و توجه به
فقیر کرده باشد؟
«اِنَّمَا
وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوٰةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوٰةَ وَ هُمْ رَاکِعُون؛
همانا
ولی شما، تنها
خدا و
پیامبر اوست و کسانی که
ایمان آوردهاند؛ همان کسانی که
نماز بر پای میدارند و در حال
رکوع،
زکات میدهند.»
این شبهه را
فخر رازی و برخی دیگر از مفسّران و متعصّبان، مطرح کردهاند. آنان میگویند:
علی (علیهالسّلام) در نماز با تمام وجود، غرق در ذکر الله است و کسی که چنین باشد، چگونه به سخن دیگری توجّه میکند و آن را میفهمد؟
علی (علیهالسّلام) به هنگام نماز، سر تا پا در حال
توجّه به خدا بود. حتّی طبق برخی از روایات، در
جنگ صفّین، تیری به پای مبارک ایشان اصابت کرد که گویا به استخوان رسیده بود و با توجّه به امکانات محدود آن زمان، خارج کردن تیر، کار بس مشکل و خطرناکی بود. بعد از مشورت با
امام حسن (علیهالسّلام)، ایشان فرمود: «پدرم در هنگام نماز، به این عالم توجّه ندارد. لذا در آن حالت، تیر را خارج سازید».
بنابراین، کسی که در حال نماز، بهاندازهای غرق در یاد خداست که متوجّه بیرون کشیدن تیر از پایش نمیشود، چگونه است که به فقیری توجّه کرده به او احسان میکند؟!
به این اشکال میتوان چنین پاسخ داد:
توجّه برای خدا، توجّه به خداست؛ یعنی کسی که درحال نماز به چیزی توجّه پیدا میکند که برای خداست، در واقع، به خدا توجّه دارد.
امیر مؤمنان (علیهالسّلام) برای خدا به خواسته نیازمند، توجّه کرد و انگشتری خود را به او داد. بنابراین، کاری منافی با
حضور قلب، انجام نداده است.
گفتنی است در روایتی در کتاب
المناقب ابن شهرآشوب آمده که به
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دو
ناقه هدیه شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اصحاب خود فرمود: «آیا بین شما کسی هست که دو رکعت نماز با
قیام،
رکوع،
سجده،
وضو و فروتنی آن به جا آورد و در آن، به چیزی از
دنیا همّت نورزد و دلش به فکر دنیا نیفتد تا یکی از این دو ناقه را به او هدیه بدهم؟». یک بار، دو بار و سه بار فرمود و هیچ کدام از یارانش پاسخ ندادند تا این که امیر مؤمنان (علیهالسّلام) برخاست و گفت: «من، ای پیامبر خدا! دو رکعت نماز به جا میآورم و
تکبیرة الاحرام میگویم و تا آن هنگام که
سلام بدهم، به یاد چیزی از دنیا نخواهم افتاد». پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «ای
علی! درود خدا بر تو باد! بخوان». امیر مؤمنان، تکبیر گفت و وارد نماز شد. هنگامی که سلام داد،
جبرئیل (علیهالسّلام) بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرود آمد و گفت: «ای محمّد! خداوند به تو سلام میرساند و میگوید: یکی از دو ناقه را به او بده». پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من با او شرط کردم که دو رکعت، نماز بگزارد و در آن، هیچ به یاد چیزی از دنیا نیفتد تا اگر نماز گزارد، یکی از دو ناقه را به وی بدهم و او در تشهّد نشست و پیشِ خود فکر کرد که کدام یک از آن دو را بگیرد». جبرئیل (علیهالسّلام) گفت: «ای محمّد! خداوند به تو سلام میرساند و میگوید: او اندیشید که کدام یک را بگیرد که چاقتر و بزرگتر باشد و آن را
نحر کند و در راه خدا، آن را
صدقه بدهد. بنابراین، تفکّر او برای خداوند بود، نه خودش و یا دنیا». پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریست و هر دو ناقه را به وی داد.
غرق شدن در عالم معنی و توجّه به خدا، بدین معنا نیست که اگر در چنین حالی، کسی جلو انسان قرار گرفت و از او چیزی خواست، او نفهمد، بلکه انسانهای کامل (به تعبیر اهل عرفان) در مقام جمع الجمعی، میتوانند به معلومات گوناگونی توجّه داشته باشند؛ زیرا در این مقام، بر تمام عوالم زمان و زمانیات، احاطه پیدا میکنند. البتّه این حال برای کسی که بدان دست نیافته، قابل بیان و ادراک نیست.
نقل شده وقتی
سیّد رضی به برادرش
سیّد مرتضی اقتدا کرد، در بین نماز،
نیّت خود را به فُرادا برگرداند. علّت را پرسیدند. پاسخ داد: در بین نماز دیدم که برادرم غرق در
خون است. وقتی از سیّد مرتضی، مسئله را پرسیدند، گفت: به مسئلهای فقهی در مورد
حیض فکر میکردم و برادرم سیّد رضی، فکر مرا خوانده است.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «حضور قلب در نماز و آیه ولایت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۵/۸.