تفاوت وجدان با فطرت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:وجدان، فطرت.
پرسش :تفاوت
وجدان با
فطرت چیست؟
پاسخ :
برای روشن شدن تفاوت وجدان با فطرت بررسی چند نکته ضروری به نظر میرسد:
در مورد چیستی وجدان آنچه به صورت خلاصه میتوان گفت این است که در نهاد هر انسان نیرویی وجود دارد که دانشمندان جدید آنرا «
وجدان اخلاقی » نام نهادهاند؛ وجدان همانطور که دانشمندان تصریح کردهاند، سه جنبه دارد:الف. جنبه ادراکی، ب. جنبه ارادی، ج. جنبه انفعالی.
جنبه ادراکی وجدان اخلاقی این است که اعمال و حتی افکار انسانها را مورد بررسی قرار میدهد و مانند یک قاضی بیطرف آنرا تجزیه و تحلیل میکند و حکم به خوبی و بدی در مورد آن صادر میکند.
جنبه ارادی آن، این است که همانند یک فرمانده قوی به ما فرمان میدهد که به مقتضای آن عمل کنیم؛ یعنی اگر عمل خوب است انجام دهیم و اگر بد است ترک نماییم.
جنبه انفعالی وجدان این است که اگر بر وفق درک و میل آن رفتار کردیم، احساس مسرت و شادی مینماید و موجب انبساط و آرامش خاطر میگردد و اگر بر خلاف میل و درک آن عمل نمودیم، احساس شرمساری و خجلت کرده و با ضربات جانکاهی که بر روان و اعصاب ما وارد میشود ما را شکنجه میدهد، بالاتر اینکه وجدان اخلاقی در مورد کارهای دیگران نیز دخالت مینماید.
از تعاریفی که برای وجدان شد میتوان چنین تحلیل کرد عقل انسان به دو قسمت تقسیم میشود که از آن به
عقل مجرد (
نظری ) و
عقل عملی تعبیر میشودکه اگر بخواهیم وجدان را به یکی از این قسمتها مربوط کنیم میتوان آنرا از فعالیت عقل عملی دانست؛ زیرا وجدان است که به کمک عقل حس و درک اخلاقی انسان را تحریک میکند. پس وجدان نیرویی است که با کمک عقل، ممیز خوبیها و بدیها و نوعی قاضی و داور انسان میباشد، به طوری که در مقابل اعمال نیکو مثل
عدالت احساس شادی و خرسندی میکند و در مقابل
ظلم و
ستم شکنجه خواهد دید و به پشیمانی و ندامت میرسد. ارتباط وجدان با عقل به قدری نزدیک است که عدهای گفتهاند:وجدان به مانند دادگاهی میماند که در تمام قضاوتهای عقلی نظارت میکند و او است که خوب را از بد و بد را از خوب تشخیص میدهد. پس وجدان اخلاقی، با نمودهای گوناگونش از فعالیتهای روح به شمار میرود.
در مورد رابطه وجدان و فطرت؛ ابتدا باید دید آیا وجدان امری فطری است یا نه؟ زیرا اگر وجدان را امری فطری ندانیم روشن میشود که ایندو هیچ ارتباطی باهم ندارند، در هر صورت در این مسئله دو نظر مختلف وجود دارد:
گروهی از دانشمندان، وجدان را غیر فطری میدانند. به نظر این عده وجدان هیچ ارتباطی با فطرت ندارد؛ بلکه انسان خیال میکند که
وجدانیات از
امور فطری است، در حالیکه امور وجدانی، جز ساخته تربیت و مولود محیط چیز دیگری نیست.به بیان دیگر، طرفداران این طرز فکر که اغلب روانشناسان با اندیشه مادی هستند میگویند، کودک در حین تولد وجدان ندارد و برای او معیار و مقیاسی جهت درک ارزشها نیست. او در برابر
امانت و
خیانت ، راست و دروغ، بیتفاوت است. بعدها در اثر یادگیری و آموزش و اکتساب درمییابد که فلان امر خوب است و آن دیگری بد و ناپسند. تبلیغات و آموزشها است که این زمینه را در افراد، به وجود آورده و یا این آگاهی را به آنها میدهد.
عقیده گروهی دیگر از دانشمندان است، اینان معتقدند که وجدان امری فطری و جزو سرشت آدمی است که انسان همراه آن از مادر متولد میشود.
اینان میگویند وجدان فطرتی و یا غریزهای فنا ناپذیر است و راهنمایی قابل اعتمادی به انسان میدهد. حتی انسان را به صورتی ناخودآگاه به طرف خیر و سعادت جلب کرده و از لغزشها دور میدارد.اصل در آفرینش بر صداقت است و اطفال در اثر بدآموزی یاد میگیرند چگونه فریبکاری کنند و چگونه از طریق دروغ خود را از دامی نجات بخشند.
در اینصورت وجدان یکی از نمودهای
فطرت و یکی از امور فطری خواهد بود که هیچ انسانی به حسب سرشت و خلقت و آفرینش خالی از آن نیست منتها قابل انعطاف بوده، میتواند تحت تأثیر محیط سالم و ناسالم و تربیت صحیح و ناصحیح قرار بگیرد و از سایر امیال قوی باطنی و روحی از قبیل
شهوت و
غضب و سایر تمایلات فطری درونی چه بسا تغییراتی را بپذیرد.
پایگاه اسلام کوئست