بکاء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گریه، داد و
فریاد زدن،
عزاداری، رضایت
خداوند،
رحمت،
وسوسه شیطان،
صبر.
پرسش: مقصود از این
حدیث چیست: «البکاء من الرحمة و الصراخ من الشیطان»؟
پاسخ: گریه و زاریای که در روایات ـ مانند حدیث مزبور ـ مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته، گریهای است که مایۀ رضایت و خوشنودی خداوند متعال نباشد و عزادار با انجام کارهایی (مانند فریاد زدن و گفتن سخنانی که در شأن یک بندۀ شایستۀ خداوند نیست) معترض به قضای الاهی باشد و چنین گریه و داد و فریاد زدن بیشتر جنبۀ نمایشی دارد تا ابراز حزن و اندوه واقعی. در روایات، چنین گریهای از اعمال مردم عصر
جاهلیت و پیش از
اسلام شمرده شده است. بنابراین نمیتوان با
تمسک به ظاهر این حدیث و احادیثی از این دست، بهطور کلی عزاداری مسلمانان در
سوگ پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و
ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ را نکوهش دانست و رد نمود.
برای روشن شدن مقصود و منظور حدیث، بحث را به ترتیب زیر پی میگیریم:
این روایت با این عبارت در پرسش در منابع روایی
شیعه یافت نشد؛ بلکه در منابع
اهل سنت وجود دارد و اگر در برخی از کتابهای حدیثی شیعه آمده، به نقل از اهل سنت است.
در پیشینه، اصل و جریان صدور این روایت آمده است: رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بر مرگ فرزندش
ابراهیم آهسته میگریست؛ ولی اسامة بن زید با صدای بلند و با فریاد گریه میکرد. در این هنگام پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ او را منع فرمود. اسامه عرض کرد: دیدم شما گریه میکنید. رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «البُکاءُ مِنَ الرّحمة و الصُّراخُ مِنَ الشیطان».
برای اینکه به ترجمۀ درست حدیث مزبور دست یابیم، دانستن مفهوم و معنای دو واژۀ کلیدی آن یعنی «بکاء» و «صراخ» لازم است.
«بُکاء» (به مدّ)، به معنای گریه و
اشک ریختن همراه با
حزن و
اندوه همراه با صدای غمگین است.
«صراخ» یعنی فریاد کردن و صدا و صیحه شدید زدن هنگام
ترس یا
مصیبت.
با توجه به معنای لغوی دو واژۀ مزبور، مفهوم
روایت چنین است: هنگام مصیبت، گریه و اشک ریختن، از سر
رحمت و مهربانی است؛ درحالیکه شیون و فریاد از کارهای
شیطان است.
قلب انسان ، کانون عواطف و احساسات است؛ به همین جهت طبیعی و انسانی است که هرگاه عزیزی را از دست دهد، ناراحت شده و اشکهایش جاری شود؛ اما میان احساسات معقول و طبیعی با جزع و بیتابی و بیصبری و سخن به شکایت گشودن فرق است. با این بیان، در شرح
حدیث مزبور و منظور از سخن پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میگوییم:
گریه و زاریای که در روایات ـ مانند حدیث مورد بحث ـ مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته، گریهای است که مایۀ
رضایت و خشنودی خداوند متعال نباشد و عزادار با انجام دادن کارهایی (مانند فریاد زدن و گفتن سخنانی که در شأن یک بندۀ شایستۀ خداوند نیست) معترض به قضای الاهی باشد و چنین گریه و داد و فریاد زدن بیشتر جنبۀ نمایشی دارد تا ابراز حزن و اندوه واقعی. در روایات، چنین گریهای از
اعمال مردم عصر جاهلیت و پیش از
اسلام شمرده شده است.
نمیتوان با تمسک به ظاهر این حدیث و احادیثی از این دست، بهطور کلی عزاداری مسلمانان در سوگ
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و
ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ را نکوهش کرده و رد نمود؛ زیرا:
اگر به جریان صدور این حدیث توجه شود، معلوم است که چه نوع
عزاداری از کارهای شیطانی است.
در دین اسلام علاوه بر اینکه به عزاداری و سوگواری برای پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و امامان ـ علیهمالسلام ـ سفارش شده و دارای
ثواب است، روشها و الگوهایی نیز از سوی ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ برای عزاداری و حزن و اندوه به شیوۀ صحیح وجود دارد که سرمشقی برای همۀ عزاداران و گریهکنان واقعی خواهد بود.
روایات زیر، منظور و معنای درست از حدیث مورد بحث را بهتر روشن میکنند:
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هنگام
مرگ فرزند دلبندش ابراهیم میگریست و فرمود: «چشم، گریان است و دل اندوهگین، ولی آنچه خدا را به خشم آورد، بر
زبان نمیآوریم...».
امام باقر ـ علیهالسلام ـ فرمود: «سختترین جزع و بیتابی، فریاد کشیدن به واویلا و ناله کشیدن، و لطمه به صورت زدن و به سینه کوبیدن و موی کندن است».
امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرماید: «صلاح نیست که انسان در
مرگ عزیزانش، افغان و شیون کند، کار شایستهای هم نیست؛ اما مردم وظیفه خود را نمیشناسند.
صبر و
استقامت در برابر مصائب
خیر (و بهترین شیوهها) است».
بنابراین منظور از حدیث، این است که نباید گریه و حزن و اندوه را با کارهای ناشایست و
باطل (مانند داد و
فریاد زدن) همراه کرد؛ زیرا در این صورت، این حزن و اندوه از
وسوسه ها و کارهای شیطانی است، اما اگر
گریه و غمگین بودن به صورت سالم و با متانت باشد و رضایت خدا در آن لحاظ شود،
رحمت و اظهار عطوفت درونی است.
پایگاه اسلام کوئست.