• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اشعار امام علی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام علی (علیه‌السّلام)، شعر.

پرسش: آیا اشعار امام علی (علیه‌السّلام) و دیوان منسوب به وی معتبر است و می‌توان آن حضرت را شاعر خواند؟

پاسخ اجمالی: شعر، در معارف بشری از جایگاهی بس بلند برخوردار است. شعر، در انتقال مفاهیم، جاودان‌سازی حادثه‌ها و گسترش فرهنگ، دارای نقشی بس ارجمند است. به لحاظ محتوا نیز روشن است که چونان بسیاری از ابزارها و توانایی‌هایی که در اختیار انسان است، دوسویه است. می‌تواند جامه پسندیده داشته باشد و یا چهره ناپسند به خود بگیرد.
برخی از صاحب نظران امام علی (علیه‌السّلام)را جزء شعرای بزرگ دانسته و برخی فقط اشعار رجز خوانی را به ایشان منسوب دانسته‌اند؛ محمّد بیهقی کیدری در کتاب انوار العقول اشعاری را که به هر نحو به امام (علیه‌السّلام) منسوب است را جمع‌آوری کرده است.



سرایش شعر و داشتن هنر شاعری، بی‌گمان، برتری است و بهره‌وری از آن در مسیر تربیت انسان‌ها، لازم و ضروری. پیشوایان الهی از شعر، بهره می‌گرفته‌اند؛ امّا این‌که خود نیز شعری سروده‌اند یا نه، و این‌که چه‌اندازه شعر سروده‌اند، به لحاظ تاریخی مورد گفتگوست.

۱.۱ - ابن‌عبد‌ربّه

برخی بر این باورند که علی (علیه‌السّلام) شعر می‌سروده است و افزون بر آن، بر شناخت شعر، چیره بوده است و در نقد شعر، جایگاهی بلند داشته است. ابن‌عبد‌رَبّه آورده است که:
ابو‌بکر و عمر، شاعر بودند و علی (علیه‌السّلام) شاعرترینِ این سه بود.
[۱] ابن‌عبد‌ربه‌اندلسی، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۴۸.
[۲] ر.ک:، ص۳۹۱ (ح ۵۶۰۱).

گویا سرودن شعر و آفریدن کلام موزون و مسجّع، در زندگانی مولا (علیه‌السّلام) در حدّی بوده است که آن بزرگوار، بدین‌ویژگی شناخته شود. چنین است که چون پیام‌آور نستوه کربلا، زینب کبرا (علیهاالسلام) خطابه کوبنده و شکوه‌مندش را در کوفه ایراد کرد، عبید‌اللّه بن زیاد گفت:
این [زن]، سجع گوست. به جانم سوگند که پدرش هم سجع‌گو و شاعر بود.

۱.۲ - سید‌رضی

سید‌رضی (رحمه‌الله) آورده است که:

«انّ الامام علیّاً (علیه‌السّلام) لَمّا سُئِلَ: مَن اشعَرُ الشُّعَراءِ؟ قالَ: انَّ القَومَ لَم یجروا فی حَلبَةٍ تُعرَفُ الغایَةُ عِندَ قَصَبَتِها، فَاِن کانَ ولا بُدَّ فَالمَلِکُ الضِّلّیلُ؛ وقتی که از علی (علیه‌السّلام) پرسیدند: شاعرترینِ شاعران کیست؟ علی (علیه‌السّلام) فرمود: «شاعران در یک میدان به مسابقه نپرداخته‌اند تا در پایانِ خطّ مسابقه شناخته شوند؛ ولی اگر چاره‌ای جز پاسخ‌گویی نیست، شاعرترینِ آنان، پادشاه سرگردان است». منظورش اِمْرؤُ القَیس است.»
(ابن ابی‌الحدید به نقل از ابن‌دُرَید، مضمون جمله یاد شده را در ضمن گزارش خطابه‌ای از مولا (علیه‌السّلام) آورده است و نیز تصریح امام (علیه‌السّلام) را که مراد از «پادشاه سرگردان»، امرؤ القیس است.)

۱.۳ - عبّاس محمود عقّاد

ادیب و نویسنده بلند آوازه مصری، استاد عبّاس محمود عَقّاد، بر پایه این نقل و آگاهی‌های دیگر، بر این باور رفته است که امام (علیه‌السّلام) نه تنها شعر را به خوبی می‌سروده، بلکه از چندی و چونی شعر نیز به ژرفی آگاهی داشته و در نقد شعر و شناخت سَره از ناسره آن، جایگاهی بلند داشته است.
او در این باره می‌نویسد:
«به نظر ما آن حضرت، شعر می‌گفت و آن را خوب نقد می‌کرد، و نقدش درباره شاعران، نقدی عالمانه و آگاهانه بود. اختلاف مکتب‌های شعری را می‌دانست و روش‌های مقابله و ارزیابی بر پایه هر‌کدام از آنها را می‌شناخت و به خاطر آگاهی وی از چگونگی ارزیابی بین کارهای آنان، از وی درباره شاعرترینِ مردم پرسیده شد و وی فرمود: «شاعران در یک میدان به مسابقه نپرداخته‌اند تا در خطّ پایان مسابقه شناخته شوند؛ امّا اگر چاره‌ای جز پاسخ‌گویی نیست، شاعرترینِ آنان، پادشاه سرگردان است».
به نظر ما، این، اوّلین تقسیم شعر بر پایه مکتب‌های شعری و هدف‌های شعرسرایی در بین عرب‌هاست. بنا‌بر‌این، مقایسه جز در بین اشعار همگون، روا نیست و تعمیم برتری شعرها، جز از باب غلبه نیست.
[۹] عقاد، عباس محمود، عبقریة الامام علیّ (علیه‌السلام)، ج۲، ص۱۳۵.

این‌گونه نقل‌ها که نشانگر داوری‌های مولا (علیه‌السّلام) درباره شعر و شاعران است، در متون کهن، کم نیست
[۱۱] حسینی خطیب، سید‌عبدالزهراء، مصادر نهج البلاغة واسانیده، ج۴، ص۳۱۲.
و اینها (همان‌گونه که عقّاد آورده است) نشانی است از جایگاه والای مولا (علیه‌السّلام) در شعر و شاعری، که او «امیربیان» بود و «خداوندگارِ سخن».

بر پایه اسناد تاریخی، امام (علیه‌السّلام) شعر می‌سروده است و به شعر و بهره‌وری از آن (با معیارهای مورد تاکید خویش)، توصیه می‌کرده است (برای نمونه، آن بزرگوار، ضمن تاکید بر فراگیری شعر ابوطالب و تدوین و نشر آن، در باب چرایی لزوم فراگیری شعر آن مدافع بی‌بدیل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «شعر ابو‌طالب را یاد بگیرید و به فرزندانتان هم بیاموزید چرا که وی بر دین خدا و بسیار دانشور بود.»
[۱۲] کاشف‌ الغطاء،‌ هادی، مستدرک نهج البلاغة، ص۱۷۵.
[۱۳] بیضون، لبیب، تصنیف نهج البلاغة، ص۷۷۳.
) و در ضمن خطابه‌ها، نگاشته‌ها و... به اشعار دیگران، تمثّل می‌جسته است؛ اما با این همه، عالمان و مورّخان، از دیرباز، در انتساب همه آنچه به نام علی (علیه‌السّلام) بر جای مانده است به مولا (علیه السلام)، تامّل داشته‌اند و در چگونگی اشعار منتسَب به مولا، فراوان سخن گفته‌اند.(مقدّمه سودمند انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول، به خامه کامل سلمان جُبوری.)

۱.۴ - جاحظ

از جاحظ نقل کرده‌اند که می‌گفته است:
علی (علیه‌السّلام)، جز رَجَز، شعری نسروده است.
[۱۵] فهرست نسخه‌های خطّی کتاب خانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۲، ص۱۱۶.


۱.۵ - یاقوت حموی

یاقوت حَمَوی به نقل از ابو‌عثمان مازِنی آورده است که:

علی (علیه‌السّلام) شعری بجز این دو بیت، نسروده است:

قریش، آرزومند است که مرا به قتل برساند

آنان کار نیک نمی‌کنند و پیروز هم نمی‌شوند.

اگر کشته شوم، این خط و این نشان که آنان

با دشواری‌هایی دست به گریبان شوند که آثار آن، همواره پابرجا بماند.
این دو سخن، هر دو ناصواب و افراط در نفی اشعار امام (علیه‌السّلام) است و کسانی در نقد سخن مازِنی بیان داشته‌اند که ابیات دیگری از امام (علیه‌السّلام) نقل گردیده است که به آسانی نمی‌شود از آنها گذشت. علّامه مجلسی با این‌که حکم انتساب تمام آنچه در دیوانِ مشهورِ منسوب به مولا (علیه‌السّلام) را محلّ تامّل دانسته، اما انتساب دیوان را به آن حضرت، مشهور می‌داند.
[۲۰] سمیعی، کیوان، تحقیقات ادبی، ص۳۳۳-۳۵۹، تفصیل مطلب.

به هر حال، ردّ پای آثاری که نشان از جمع و تدوین اشعار امام علی (علیه‌السّلام) دارند، بسی دیر پای است.

۱.۶ - نجاشی

نجاشی در ضمن شمارش آثار ابو‌احمد عبد‌العزیز بن یحیی جَلودی اَزْدی بصری (م ۳۳۲ ق)، از جمله نوشته است:
کتاب «شعر علی (علیه‌السلام)».
[۲۱] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۲، ص۵۵، ش۶۳۸.



مشهورترین و کهن‌ترین مجموعه موجود از اشعار‌ امیر‌مؤمنان، انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول است که قطب الدین محمّد بیهقی کَیدُری، آن را بر اساس دو جمع و تدوین پیش از خود، و نیز گزارش‌ها و نقل‌های یافته شده در لابه لای آثار مکتوب، سامان داده است. کَیدُری، خود در مقدّمه کتاب، محتوای این دیوان و چگونگی محتوای آن را بدین‌گونه گزارش کرده است:
«مدّت‌ها پیش‌از‌این، به مجموعه‌ای از اشعار آن حضرت دست یافتم که فراگیرنده سخنان ارزشمند و گنج‌های حکمت و در حدود دویست بیت بود و آن را امام ابوالحسن فَنجگِردی (که خدا رحمتش کند) گرد آورده بود. با این مجموعه اُنس گرفتم و در مسیر به دست آوردن شگفتی‌های آن، با همه زوائدی که [از دیگران] در آن بود، تلاش کردم (چون تنها مشتمل بر گوشه‌ای از طُرفه‌ها و دُرّی از صدف‌های آن حضرت بود) تا آن‌که به مجموعه دیگری دست یافتم که پر بهره‌تر و گسترده تر بود (گرچه همه اشعار را نداشت و همه اشعار آن، کم و زیاد داشت) که پاره‌ای از آنها را از کتاب محمّد بن اسحاق و دیگر علما، استخراج کرده بود و بعضی دیگر را از لابه لای کتاب‌هایی گردآورده بود که منسوب به امام (علیه‌السّلام) بودند.
پاره‌ای از برادران، پیشنهاد کردند که از هر دو مجموعه، آنچه را که به ادب، پند، حکمت و عبرت‌گیری مربوط می‌شود، گرد آورم و بقیه را که برای اهداف دیگر سروده شده، نیاورم.
مدّتی بعد، به مجموعه دیگری از اشعار آن حضرت دست یافتم که ابوالبرکات هبة‌اللّه بن محمّد حسنی گرد آورده بود؛ ولی در آن، چیزی بیش از آنچه پیش‌تر به دست من رسیده بود، نیافتم، گرچه ابیات‌اندکی در آن وجود داشت که به دست من نرسیده بود.
از‌آن‌پس، باز هم به تلاشم ادامه دادم و تمام کوششم را به کار گرفتم و به کتاب‌های تاریخ و سیره سر زدم و هر آنچه از گوهرها و دُرها به شکل مسند و یا مرسل، مشخّص و یا غیر مشخّص یافتم، جمع کردم؛ چون هدف من ساماندهی به قطعات و گردآوری ابیات بود.
بنا‌بر‌این، مدّعی نیستم که هر آنچه آمده، از زبان آن حضرت است و آن حضرت به‌طور قطع، سراینده و آفریننده آن اشعار بوده است؛ بلکه در بسیاری موارد، به گمان و حدس، بسنده کردم؛ چون در این‌گونه موارد، با یقین سخن گفتن، دشوار است؛ چون هر گاه چیزی بر انسان مشکوک نمود، بهتر است به بخش درست، بسنده کند.
با این‌حال، نمی‌پندارم که همه شعرهای وی را گرد‌آورده و بر همه نتایج فکری وی آگاهی یافته باشم؛ بلکه احتمال می‌دهم که آنچه گرد آورده‌ام، کمتر از آن باشد که از دست من خارج شده است.
من وظیفه‌ای جز تلاش نداشتم و امیدوارم که در این زمینه، بهره کامل و فایده فراگیر، حاصل آمده باشد.من اکنون زمام همّت را در این میدان مهم، رها کرده‌ام و به این فکر افتاده‌ام که این مجموعه را انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول بنامم.»
[۲۲] کیدری، قطب‌الدین، انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول، ص۹۲.

سخن کَیدُری استوار است. از یک‌سو نمی‌توان بر این باور رفت که تمامت اشعاری که در این دیوان آمده، از آنِ علی (علیه‌السّلام) است و از سوی دیگر، نمی‌توان قاطعانه ادّعا کرد که تمامت اشعار منسوب به مولا (علیه‌السلام)، در این مجموعه گرد آمده است. اشعار این مجموعه و نیز دیگر اشعار منسوب به امام علی (علیه‌السّلام) را می‌توان بدین‌سان رده‌بندی کرد:
۱-اشعار امام (علیه‌السّلام)، مانند رَجَزها و اشعار دیگری که در منابع و مصادر معتبر نیز گزارش شده‌اند.۲ -اشعار دیگران که امام (علیه‌السّلام) در ضمن خطابه و یا نگاشته‌ای بِدان‌ها تمثّل کرده‌اند و آنها را چونان شاهد سخن در ضمن سخنان خویش برخوانده‌اند. ۳-سخن و یا فعل امام (علیه‌السّلام) که به وسیله شاعری دیگر به نظم کشیده شده است و در طول زمان، کم‌کم به خودِ وی نسبت داده شده است.۴-اشعار کسانی دیگر، همنام امام (علیه‌السّلام) یا غیر همنام، که در درازای تاریخ به آن بزرگوار، نسبت داده شده و به دیوان وی راه یافته است.(ر.ک: مقدّمه‌های کَیدُری و سلمان جبوری بر انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول و مقدّمه ابوالقاسم امامی بر دیوان امام علی (علیه‌السّلام) (که تصحیح و ترجمه همان دیوان مشهور است.) (ر.ک: مقدّمه‌های کَیدُری و سلمان جبوری بر انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول و مقدّمه ابوالقاسم امامی بر دیوان امام علی (علیه‌السّلام) (که تصحیح و ترجمه همان دیوان مشهور است.)



۱. ابن‌عبد‌ربه‌اندلسی، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۴۸.
۲. ر.ک:، ص۳۹۱ (ح ۵۶۰۱).
۳. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۶.    
۴. ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان‌، ص۹۰.    
۵. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة، ج۲، ص۲۷۶.    
۶. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغة، حکمت ۴۵۵.    
۷. ابن ابی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۱۵۳.    
۸. ر.ک:دانش نامه امیرالمؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۱، ص۳۹۳، ح ۵۶۰۲.    
۹. عقاد، عباس محمود، عبقریة الامام علیّ (علیه‌السلام)، ج۲، ص۱۳۵.
۱۰. قیروانی، ابن‌رشیق، العمدة فی محاسن الشعر وآدابه، ج۱، ص۱۱۱.    
۱۱. حسینی خطیب، سید‌عبدالزهراء، مصادر نهج البلاغة واسانیده، ج۴، ص۳۱۲.
۱۲. کاشف‌ الغطاء،‌ هادی، مستدرک نهج البلاغة، ص۱۷۵.
۱۳. بیضون، لبیب، تصنیف نهج البلاغة، ص۷۷۳.
۱۴. حرّ‌عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۲۴۸    .
۱۵. فهرست نسخه‌های خطّی کتاب خانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۲، ص۱۱۶.
۱۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الاُدباء، ج۴، ص۱۸۱۰، ش۷۸۴.    
۱۷. طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ج۲، ص۲۷۹.    
۱۸. ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۳، ص۳۱۲.    
۱۹. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۲۲۳، ح۳۱.    
۲۰. سمیعی، کیوان، تحقیقات ادبی، ص۳۳۳-۳۵۹، تفصیل مطلب.
۲۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۲، ص۵۵، ش۶۳۸.
۲۲. کیدری، قطب‌الدین، انوار العقول من اشعار وصیّ الرسول، ص۹۲.
۲۳. ر.ک:آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۴۳۱.    
۲۴. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۹، ص۱۰۱.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «اشعار امام علی و دیوان منسوب به وی» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۸/۲۷.    


رده‌های این صفحه : شعر | فضائل امام علی




جعبه ابزار