• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استدلال پیامبر به حادث بودن شب و روز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: روز، شب، خدا، بی نهایت، حادث، جدال احسن.

پرسش: این جمله را که گویا احتجاج رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با دهریون است، توضیح دهید: «شب و روز نمی‌توانند سابقه لایتناهی داشته باشند و گرنه نوبت به شب و روز فعلی نمی‌رسید.

پاسخ: برای این جمله ترجمه و توضیح‌های مختلفی ارائه شده است از جمله: «آیا شب و روز گذشته را ابتدا و انتهایی است یا متناهی نیستند، اگر مدعی شوید متناهی نیستند باید قبول کنید که یک غیر متناهی به شما رسیده و منتهی به زمان شما گردیده، با این‌که اول ندارد؛ و اگر قبول کنید متناهی است پس اعتراف کرده‌اید خدا بوده است و شب و روز هیچ‌کدام وجود نداشتند.» و ...



امام صادق‌ (علیه‌السّلام) در روایتی برای تبیین و جداسازی یک گفت‌وگوی خوب، از جدال و گفت‌وگوی باطل، گفت‌وگویی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را با عده‌ای از مخالفان و منکران خدا آورده، به عنوان نمونه و شاهد نقل کرده است.
در بخشی از این گفت‌وگو بود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آنان فرمود:
«...تَقُولُونَ مَا قِبَلَکُمْ مِنَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ مُتَنَاهٍ اَمْ غَیْرُ مُتَنَاهٍ؟ فَاِنْ قُلْتُمْ اِنَّهُ غَیْرُ مُتَنَاهٍ فَقَدْ وَصَلَ اِلَیْکُمْ آخِرٌ بِلَا نِهَایَةٍ لِاَوَّلِهِ وَ اِنْ قُلْتُمْ مُتَنَاهٍ فَقَدْ کَانَ وَ لَا شَیْ‌ءَ مِنْهُمَا قَالُوا...»


برخی از مترجمان این جملات را چنین ترجمه کرده‌اند:
• «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آنان پرسیدند: به عقیده شما آیا شب و روز ابتدا و پایانی دارد؟ یا ازلی و غیر متناهی است؟ در صورت نخست عقیده ما مبنی بر حدوث ثابت می‌شود و در صورت دوم، چگونه ممکن است چیزی که پایان دارد از جهت آغاز نامتناهی باشد؟»
• بعضی نیز در ترجمه این جملات گفته‌اند:
«آیا شب و روز گذشته را ابتدا و انتهایی است یا متناهی نیستند، اگر مدعی شوید متناهی نیستند باید قبول کنید که یک غیر متناهی به شما رسیده و منتهی به زمان شما گردیده، با این‌که اول ندارد؛ و اگر قبول کنید متناهی است پس اعتراف کرده‌اید خدا بوده است و شب و روز هیچ‌کدام وجود نداشتند».
بر‌اساس ظاهر عبارت فوق، معنای این قسمت از روایت، آن است که غیر متناهی چیزی است نه ابتدا داشته باشد و نه انتها، در حالی در مورد زمان و شب و روز که شما اعتقاد به نامتناهی بودن آن دارید، یک بخش از آن متناهی است؛ مقصود از اجزای متناهی زمان، لحظه‌ متصل به زمان گفت‌وگو، یعنی زمانی است که الآن در آن هستند.
البته بر اساس جملات قبلی این روایت، بخش آغازین زمان نیز متناهی است؛ زیرا در جملات قبلی چنین آمده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آنان می‌پرسد:
«اَ وَ لَسْتُمْ تُشَاهِدُونَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ اَحَدُهُمَا بَعْدَ الْآخَرِ؟ فَقَالُوا نَعَمْ فَقَالَ اَ تَرَوْنَهُمَا لَمْ یَزَالا وَ لَا یَزَالانِ؟ فَقَالُوا نَعَمْ فَقَالَ اَ فَیَجُوزُ عِنْدَکُمْ اجْتِمَاعُ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ؟ فَقَالُوا لَا فَقَالَ صفَاِذاً مُنْقَطِعٌ اَحَدُهُمَا عَنِ الْآخَرِ فَیَسْبِقُ اَحَدُهُمَا وَ یَکُونُ الثَّانِی جَارِیاً بَعْدَهُ؟ قَالُوا کَذَلِکَ هُوَ- فَقَالَ قَدْ حَکَمْتُمْ بِحُدُوثِ مَا تَقَدَّمَ مِنْ لَیْلٍ وَ نَهَارٍ؛ آیا گردش شب و روز را نمی‌بینید که هر یکی پشت سر دیگری در جریان است. آنان گفتند: آری. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: آیا این گردش و ترتیب در میان شب و روز از زمان‌های گذشته بوده و خواهد بود؟ گفتند: آری. فرمود: آیا ممکن است [این تناوب به هم ریزد و] شب و روز در یک‌جا جمع شوند؟ گفتند: نه؛ ممکن نیست. فرمود: در این صورت، از هم جدا و منفصل‌اند، وقتی زمان یکی گذشت، دیگری به دنبال آن جریان می‌یابد. گفتند: آری همین‌طور است. فرمود: پس اعتراف کردید به حادث بودن آنچه که از شب و روز تقدّم و سبقت می‌گیرد.»


۱. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۵، مشهد، نشر مرتضی، چاپ، اول، ۱۴۰۳ ق.    
۲. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۳۱، ترجمه، جعفری، بهراد، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.    
۳. مجلسی، محمد‌باقر، احتجاجات، ج۱، ص۲۶۲، ترجمه بحار الانوار، مترجم، خسروی، موسی، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.    
۴. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۵.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «استدلال پیامبر به حادث بودن شب و روز»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۳/۲۱.    


رده‌های این صفحه : جدال احسن | حدوث و قدم | مباحث حدیثی




جعبه ابزار