ابوقتاده انصاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ابوقتاده انصاری، صحابه امام علی (علیهالسلام)، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، جنگ جمل، جنگ نهروان.
پرسش: آیا ابوقتاده انصاری که از صحابیان پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود، از هواداران امام علی (علیهالسلام) نیز به شمار میآمد؟
پاسخ: ابوقتاده حارث بن ربعی بن بلدمه انصاری خزرجی، از
صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است که در
جنگ احد و جنگهای پس از آن، شرکت داشت. او از دلیران سپاه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود و پیامبر از وی به عنوان یکی از بهترین رزمآوران سپاهش یاد کرد. ابوقتاده، از اصحاب امام علی (علیهالسلام) نیز بود که در تمام جنگهای ایشان شرکت داشت.
«ابوقتاده حارث بن ربعی بن بلدمه انصاری خزرجی» به
کنیه خود شهره است.
از صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است
که در جنگ احد و جنگهای پس از آن، شرکت داشت.
او از دلیران سپاه
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بود؛ و پیامبر از وی به عنوان یکی از بهترین رزمآوران سپاهش یاد کرد.
ابوقتاده، از اصحاب
امام علی (علیهالسلام) نیز بود
که در تمام جنگهای ایشان شرکت داشت.
در
جنگ جمل، با سرودن
شعر حماسهای،
ایمان عمیق و وفاداری والایش به
علی (علیهالسلام) را نشان داد
و در
جنگ نهروان، فرمانده پیاده نظام بود.
علی (علیهالسلام) او را به حکومت
مکه گماشت.
ابوقتاده به روزگار
خلافت علی (علیهالسلام) زندگی را بدرود گفت.
برخی نیز گفتهاند او در سال ۵۴ ق از
دنیا رفت. «ابوقتادة بن ربعی احد بنیسلمة، توفی بالمدینة اربع وخمسین وهو ابن سبعین».
اینک به روایاتی درباره ابوقتاده انصاری اشاره میشود:
وقتی
علی بن ابیطالب (علیهالسلام) به
خلافت رسید،
خالد بن عاصی بن هشام بن مغیره مخزومی را از حکومت مکه بر کنار کرد و حکومت آن را به ابوقتاده انصاری سپرد.
(البته در تاریخ خلیفه نام خالد بن سعید بن العاص آمده است).
ابوقتاده، خطاب به علی (علیهالسلام) در جنگ جمل گفت: «ای
امیرمؤمنان! پیامبر خدا این
شمشیر را بر گردن من آویخت و آن را غلاف کرده بودم و در غلاف بودنش به درازا کشید و اکنون هنگام برهنه کردن و برکشیدن آن بر سر این قوم ستمکار است؛ کسانی که از هیچ خیانتی در
حق امت، فروگذار نکردند. پس اگر دوست داری مرا پیش فرستی، بفرست».
هنگامی که علی بن ابیطالب (علیهالسلام) از
جنگ با نهروانیان فارغ شد، ابوقتاده انصاری با شصت یا هفتاد نفر از
انصار برگشتند. نخست به دیدار عایشه رفت.
ابوقتاده میگوید: وارد خانه
عایشه شدم. پرسید: چه خبر؟
به وی گفتم: هنگامی که
حکمیت خواهان از لشکر امیرمؤمنان جدا شدند، با آنان روبهرو شدیم و آنان را کشتیم... .
عایشه گفت: آنچه که بین من و علی اتفاق افتاد، مانع از آن نمیشود که حق را بگویم. از
پیامبر خدا شنیدم که میفرمود: «امت من، دو گروه میشوند و بین آن دو، گروهی
[
از دین
]
جدا میشوند که سرهایشان را میتراشند، سبیلهایشان را میچینند، دامنهایشان تا نیمه ساقشان است،
قرآن میخوانند؛ اما قرآن از گلویشان
تجاوز نمیکند، محبوبترین مرد امت در نزد من و
خدای متعال، آنان را میکشد».
گفتم: ای مادر
مؤمنان ! با اینکه موضوع را میدانی، چرا آن کارها از تو سر زد؟
گفت: ای ابوقتاده!
تقدیر الهی بود و سرنوشت، اسبابی دارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ابوقتاده انصاری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۰.