ابقای امارت ابوموسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی علیهالسلام، ابوموسی، کوفه، ابقا.
پرسش: چرا امام علی ـ علیهالسلام ـ امارت ابوموسی اشعری را بر مردم کوفه ابقا کرد؟
پاسخ: در آن زمان ابوموسی در ظاهر و در افکار عمومی داری امتیازات متعددی بود.
یکی آنکه وی از
اصحاب پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود.
و در زمان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از جانب آن حضرت، والی مناطقی از
یمن بود.
دیگر آنکه از
فقها ی عصر
عمر و عثمان بهشمار میآمد.
از سوی خلفا بارها به سمت فرماندهی
سپاه در
فتوحات برگزیده شد. و در عصر خلافت عمر به امارت
بصره منصوب شد و چون در دوره خلافت
عثمان از خلافت بصره عزل گردید، مردم کوفه او را بهجای سعید بن عاص به فرمانداری کوفه برگزیدند و عثمان نیز آن را پذیرفت.
بنابراین ابوموسی به علت صحابی بودن و فرماندهی فتوحات و برخورداری از
مناصب اجرایی در
عصر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و دوران
خلفا، همواره از موقعیت و نفوذ ویژه اجتماعی برخوردار بوده است. علاوه بر این، ابوموسی با
تعلیم قرآن و
تلاوت آن با صدای خوش
ر محبوبیت و موقعیت اجتماعی خویش افزوده بود.
افزون براین، هیچ گزارش
تاریخی مبنی بر سوءاستفاده مالی ابوموسی ثبت نشده است؛ ازاینرو میتوان گفت که ابوموسی برخلاف بیشتر کارگزاران عثمان از بیتالمال سوءاستفاده نکرده و در مسائل مالی حدود الهی را رعایت میکرد.
با این همه
امیرمؤمنان، به کارگزاری ابوموسی رضایت نمیدادند؛ ازاینرو با به
خلافت رسیدن آن حضرت و اعزام استانداران خود به شهرها، «عمارة بن شهاب» را به کارگزاری
کوفه فرستاد؛ اما در نیمه راه، عدهای جلوی وی را گرفتند و تهدیدش کردند که اگر بازنگردد، خونش را خواهند ریخت. و گفتند: جز به ابوموسی به کس دیگر بهعنوان کارگزار کوفه، خرسندی نشان نخواهند داد. و او مجبور به بازگشت شد.
از سوی دیگر در همین زمان ابوموسی طی نامهای به امام علی ـ علیهالسلام ـ
بیعت مردم کوفه را اعلام کرد.
ازاینرو امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ ناگزیر ابوموسی را در سمت کارگزاری
کوفه ابقا کرد تا بعداً او را
عزل نماید؛ البته در این امر سفارش مالکاشتر را نباید نادیده گرفت؛ چراکه وی از حضرت درخواست ابقای ابوموسی بر امارت را کرد و حضرت علیرغم میل درونی خویش به این امر تن داد؛ چنانکه حضرت در این مورد میفرماید:
به خدا
سوگند او نزد من مورد اطمینان و دلسوز نبود و کسانی که قبل از من بودند، او را
ولایت و حکومت بر مردم دادند و من تصمیم داشتم او را عزل کنم. اشتر از من خواست او را ابقا کنم. پس با کراهت او را ابقا نمودم که بعداً برکنارش نمایم.
شايد حضرت علی ـ علیهالسلام ـ از باب «توجه به مشورت»، به سخن مالك توجه كرده باشند؛ همانگونه كه رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در جنگ احد نظرشان بر اين بود كه در شهر بماند و به دفاع بپردازند؛ اما وقتی ديدند رأی جوانان بر اين است كه در بيرون شهر به جهاد بپردازند، تسليم خواسته جوانان شدند.
سایت اندیشه قم