کوهها در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کوه،
قرآن ،
زمین ، میخ.
پرسش: مراد قرآن از اینکه کوهها را میخ زمین اعلام نموده، چیست؟
پاسخ: در منابع اسلامی خصوصیات و فواید مختلفی برای کوهها در نظر گرفته شده، از جمله اینکه آنها چون میخی بر سطح زمین کوبیده شده و چون وزنههای تعادلی برای زمین عمل میکنند و بدون وجود و پراکندگی آنها در سطح این کره خاکی، از تبدیل آن به منطقهای غیر قابل زیست، جلوگیری به عمل میآورد. برخی دانشمندان معاصر نیز نقش متعادلکننده کوهها را در ادامه
حیات در زمین ضروری دانستهاند. برایناساس باید مسلم دانست که مراد قرآن از تشیبه کوهها به میخ، این نیست که آنها شکلی همانند میخ دارند، چون بهراحتی میبینیم که بیشتر کوهها چنین شکلی ندارند؛ بلکه آنچه مورد نظر
قرآن بوده، این است که همانگونه که با استفاده از میخها میتوان از متلاشی شدن قطعات به هم پیوسته جلوگیری نمود، کوهها نیز مشابه چنین نقشی را در زمین ایفا مینمایند.
در ابتدا باید آیاتی از قرآن را که به نقش کوهها در
کره زمین اشاره مینمایند، مرور نموده و سپس با توجه به
آموزههای مذهبی و نیز واقعیات پذیرفته شده در جهان امروز، آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
آیات بسیاری از قرآن کریم، به نقش کوهها در کره زمین پرداخته و فواید و خصوصیات آن را بیان مینمایند، مانند اینکه:
از کوهها میتوان بهعنوان
خانه و پناهگاهی برای انسانها
و دیگر جانداران
استفاده نمود.
انواع مختلف سنگها و خاکها با رنگهای مختلف در آن وجود دارد.
آنان برخلاف ثبات ظاهریشان، از
حرکت برخوردار میباشند.
کوهها به
تسبیح و
ستایش خداوند میپردازند.
آنان نقشی میخگونه برای
زمین دارند.
کوهها یکپارچگی و تعادل زمین را حفظ مینمایند.
و در نهایت آیات بسیار دیگری به وضعیت کوهها و فروپاشی آنها در
روز قیامت میپردازد.
بخش اول و دوم آیات که نشانگر
سکونت انسان و دیگر جانداران و نیز وجود رگههای مختلف معدنی در کوهها میباشد، امری بدیهی بوده و نیازی به اثبات ندارد.
حرکت کوهها نیز هرچند در گذشته، امری عجیب و محال شمرده میشد، اما اکنون با اثبات
فرضیه حرکت قارهها و جدایی تدریجی آنها از یکدیگر و نیز در مقیاسی کوچکتر، با مشاهده رانش کوهها و ایجاد گسلها، بخش سوم اشاره شده در قرآن نیز بهراحتی قابل اثبات خواهد بود. ستایش و
تسبیح کوهها نیز به تصریح قرآن چون تسبیح دیگر موجودات برای بیشتر انسانها قابل درک نبوده
و دانش بخش هفتم نیز در اختیار خداوند بوده و تنها به برخی از آنها در
قرآن اشاره شده است. بنابراین نمیتوانیم درصدد اثبات آن از راههای
مادی باشیم.
اما در مورد آن آیاتی از قرآن کریم که در ارتباط با بخش پنجم و ششم در دسترس ما بوده و پرسش شما نیز با آنها در ارتباط میباشد، باید بیان داشت که با وجود آنکه
دانش بشری زمان
نزول قرآن ، اطلاع چندانی از کیفیت استقرار کوهها در زمین نداشته است، آیاتی از قرآن به مواردی اشاره نموده که بعدها صحت آن به اثبات رسیده است، از جمله اینکه خداوند کوهها را مانند میخ قرار داده است"
وَ الْجِبالَ أَوْتادا ".
واضح است که مراد قرآن این نیست که کوهها به شکل میخ هستند، چون بسیاری از کوهها که بهراحتی توسط
بشر قابل مشاهده بود، شکلهای دیگری داشتهاند؛ بلکه
قرآن درصدد آن است که آنها نقشی همانند نقش میخ ایفا مینمایند و این موضوع از آیات دیگری که به نصب کوهها
در زمین و استوار ساختن آنها در این کره خاکی
تصریح مینماید، مشخص خواهد شد.
دانش آن روز، تنها کوه را دیده و از ادامه ریشههای آن تا اعماق زمین خبری نداشت؛ اما اکنون واضح است که
ریشه کوهها همانند میخی که بر چوبی کوبیده شده و در آن استوار باشد، تا کیلومترها در داخل
پوسته زمین ادامه می یابد و نباید کوبیده شدن میخگونه کوهها را امری عبث و بیفایده برای زمین و ساکنان آن بدانیم؛ چون براساس دانش امروز بدیهی است که کوهها چه نقش مهمی در
هدایت بادها و آبها و در کل اکوسیستم زمین دارند؛ اما موضوع دیگری نیز در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است که بدون وجود کوههایی که چون میخ بر سطح زمین کوبیده شدهاند، زمین از حالت
تعادل خارج شده و در نتیجه زندگی در آن امکانپذیر نمیباشد. در این آیات، از تعابیری چون " َ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ " و " أَنْ تَمیدَ بِهِم" استفاده شده که این عدم تعادل را ابراز میدارد. حال معنای این عدم تعادل چیست؟ آیا عدم تعادل زمین و انحرافش از مسیر موجود؟ و یا وزش طوفانهای بسیار شدید و در نتیجه، عدم ثبات اشیایی که در سطح این کره وجود دارند؟ و یا...؟
بههرحال آنچه در قرآن مسلم شمرده شده و در
روایات نیز بدان تصریح شده،
این است که میخکوبی زمین با کوهها، تنظیمکننده گردش منظم
زندگی در آن میباشد.
کتابها
و سایتهای
مختلف، تفاصیل بیشتری را در این زمینه در اختیار قرار دادهاند که در صورت تمایل، میتوانید به آنها مراجعه نمایید.
پایگاه اسلام کوئیست.